علیرضا خمسه به «استخر» سروش صحت پیوست برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش
سرخط خبرها

جهان قند است

  • کد خبر: ۳۲۰۳۷۵
  • ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۳
جهان قند است
سومین سحری بود که قسمتم می‌شد جلو دوربین حضور داشته باشم. دیروز بعد از افطار مصطفی آمد دنبالم و رفتیم یکی دوتا پیراهن گرفتم که تنوع لباسی داشته باشم.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

سومین سحری بود که قسمتم می‌شد جلو دوربین حضور داشته باشم. دیروز بعد از افطار مصطفی آمد دنبالم و رفتیم یکی دوتا پیراهن گرفتم که تنوع لباسی داشته باشم. مردم عزیزند و لایق بهترین‌ها. وحوالی ساعت یک بامداد وارد حرم شدم. از باب‌الرضا (ع) آمدم تو، مهدی گفت یک اسپرسو بخوریم و پیشنهاد تلخش را چند دقیقه بعد به شیرینی کارت کشیدیم و از مغازه همه‌چی فروشی زدیم بیرون.

چه حکایتی شده همه مغازه‌ها در مشهد یک دستگاه قهوه‌ساز گذاشته‌اند گوشه مغازه‌شان و یک کاغذ چسبانده‌اند که «اسپرسوی اعلی موجود است» و قهوه‌فروش شده‌اند. از جهتی خوب است که دسترسی را راحت کرده و از جهتی بد، چون معلوم نیست چه قهوه‌ای می‌خوری! 

وارد استودیو می‌شویم، از این پاپوش‌های خادم‌ها برایم خریده‌اند که پاهایم یخ نکند. چرم مصنوعی است و با حرارت بدن گرم نمی‌شود که هیچ بدتر پا عرق می‌کند و عرق یخ می‌زند و پاهایت چوب می‌شوند. پلاتوی اول را در صحن انقلاب می‌گویم. یک شعر از سعدی می‌خوانم و می‌گویم برویم بالا که برنامه را رسما شروع کنیم. آقای امین فروغی، رحمت بر شیری که خورده است، این‌قدر که این مرد شیرین است و این‌قدر که این عزیز فرزانه محفوظات و معلومات دارد و از فضایل مولایمان علی (ع) این‌قدر گوارا می‌گوید و می‌نویسد. 

دعای سحر پخش می‌شود، چند دقیقه‌ای از اینستاگرام خودم زنده حال و هوای حرم را می‌روم، حجم التماس دعا‌ها عجیب غریب است. مردم گرفتارند، مردم اذیت‌اند، روزگار درد‌های ناگفته است. به برنامه برمی‌گردیم. آقای طباخیان از اصحاب مولا می‌گوید و بزرگی‌شان و بعد اذان تهران را پخش می‌کنیم. به محضر حضرت می‌رسم، قصور و تقصیر‌های امشب را التماس می‌کنم نادیده بگیرد. نماز صبح می‌خوانیم و به حرم بر می‌گردم. جهان قند است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->