محدثه شوشتری/شهرآرانیوز - روزی که لودرها به جان خانه ۱۰ متری «آسیه پناهی» افتادند، دو ساعت بیشتر طول نکشید که آسیه هم مثل خانهاش نقش زمین شد. آخرین تقلای آسیه برای حفظ آلونک کوچکش، نشستن روی بیل لودر بود، اما سیاهپوشان مجهز، لحظهای برای قلع وقمع خانه درنگ نکردند. ماموران بهزور خواستند آسیه را از محل تخریب خانهاش دور کنند، اما دو ساعت بیشتر زنده نماند و قلبش ایستاد. داستان آسیه درست در همین روزهایی که متهمِ ردیف اول پرونده فساد قضایی دادگاهی شد، در سرتیتر رسانهها قرار گرفت. در سویی متهمی با افتخار میگفت اگر اراده میکرد، کل لواسان را به نامش میزدند و در سویی دیگر زنی بیپناه برای آلونکی ۱۰ متری، جان میداد. حالا ما اینجا، نه در شهرک سجادیه کرمانشاه و درکنار آلونک ویرانشده آسیه پناهی، بلکه در شهرک امامهادی (ع) مشهد به داستان زندگی «آسیهها» گوش سپردهایم. حکم تخلیه را سه هفتهای میشود که به دستشان دادهاند؛ حکمهایی که بخشی از ساکنان کوچه حمامی واقع در خیابان امامهادی ۳ را متصرف اعلام کرده و ۳۰ روز مهلت تعیین کردهاند تا تکلیف ملکشان را تعیین کنند؛ املاکی را که طبق قانون متعلق به بنیاد شهید است.
کابوس بولدوزرهایی که خانه و زندگی را در دهان گرفتهاند
راضیهخانم از قدیمیهای شهرک امامهادی (ع)، یکی از همین اهالی است که حکم تخلیه را ۲۰ روز پیش به دستش دادهاند. تمام این سه هفته را راضیهخانم به داستان آسیه پناهی فکر کرده است. هر شب نقشه نگهداشتن سقف خانه ۴۵ متریاش را چند بار در ذهنش مرور میکند. چشمهایش را میبندد و فکر میکند چطور خودش را جلوی بولدوزرها بیندازد یا مثل او روی بیل لودر بنشیند تا شاید امیدی برای از دست ندادن چهاردیواریاش باشد. میگوید: اصلا اگر قرار است خانهخراب شوم، بگذارند در همین خانه آوارشده، دفن شوم.
دلش بیتاب از دست دادن سقف بالای سرش است. شبها یا خواب به چشمانش نمیآید یا با هربار سنگین شدن پلکهایش، کابوس بولدوزرها و لودرها که تمام زندگیاش را در دهان گرفتهاند، سراغش میآید.
راضیه از زمانی که شهرک امامهادی (ع) مشهد قلعه بوده و اربابی داشته، کودکی و جوانیاش را در کوچههای این شهرک، گذرانده است. او حالا پا به شصتوپنجسالگی گذاشته و خودش هم بهنوعی، بخشی از هویت این شهرک شده است. او حتی نمیتواند در مخیلهاش بگنجاند که چطور بعد از نزدیک به ۵۰ سال سکونت در این خانه و محله، حالا حکم قضایی بیاورند و خطاب به او بنویسند متصرف ساکن در این ملک، ۳۰ روز برای تخلیه ملک فرصت دارد. او از رعیت قدیم قلعه واقع در شهرک امامهادی (ع) بوده است و در آن زمان مالک این اراضی، خانم سکینه فاتح، قسمتی از اراضی خود را برای سکونت به برخی رعیت واگذار میکند و عدهای دیگر نیز با قولنامههای دستی، از اراضی او خریداری میکنند. راضیه جزو همانهایی بوده که زمین ۴۵ متری را از ارباب قلعه خریده است. برگه کوچک دستنویسی را هم به تایید حرفهایش، نشانمان میدهد که پای آن مهر و امضای وکیل ارباب قلعه، نشانده شده است.
ارباب قلعه رفت و ملک مصادرهشدهاش ماند
ماجرای اینکه چطور بیش از ۱۰۰ خانواده در یک نقطه از شهر، دیواربهدیوار متصرف خوانده شدهاند را از زبان اهالی مختلف شهرک امامهادی (ع) میشنویم. روایتها همان است که در اسناد رسمی نیز وجود دارد. معصومهخانم یکی دیگر از زنان تنهای این شهرک است که با دخترش زیر سقف یکی از ملکهای ریزدانه ۴۰ متری این محله، روزگار میگذرانند. او تعریف میکند: همسر مرحومم رعیت خانم فاتح بود و او این بخش از زمین را در ازای کاری که برای ارباب میکردیم، به ما بخشید. یک دستخط هم بعدها وکیلش به ما داد تا مدرک و سندی از ملکی که به ما دادهاند، داشته باشیم. از آن زمان ۵۰ سال گذشته و حالا بنیادشهید آمده است و میگوید این زمینها که شما در آن خانه ساختهاید، مال ماست.
معصومهخانم، نزدیک به ۷۰ بهار را گذرانده که حداقل ۵۰ سال آن در همین چهاردیواری بوده است. نه سواد خواندن دارد و نه نوشتن. به قول خودش پای رفتن تا محکمه و جای قاضی را هم ندارد. چندوقتی است که بیماری قلبی گرفته است و حتی برای چکاپ عادی و دوا و دکتر هم پولی ندارد. همسایگانش به او ماجرای مصادره را توضیح دادهاند، اما میگوید: من معنی مصادره را برای زمینی که جوانیام را پایش گذاشتهام، نمیفهمم.
یکی از جوانترهای محل، نزدیک میشود و دوباره برای معصومهخانم، ماجرای مصادره را تعریف میکند. آقاهادی که مدتی پیگیر پرونده این اراضی بوده و حتی تا تهران و بنیادشهید پایتخت و دادگاه انقلاب رفته است، میگوید: بنیادشهید سند این اراضی را دارد. به ما میگویند قولنامههای شما درمقابل سند، اعتباری ندارد.
به گفته او، سال ۶۴ سند این اراضی بعد از مصادره از مالک قبلی به بنیادشهید واگذار شده است.
تعداد زنهایی که مثل معصومهخانم، سرپرست خانوار هستند یا تنها زندگی میکنند، در این محله کم نیست. بیشتر آنها آنقدر دستشان تنگ است که تحت پوشش بستههای معیشتی آستان قدس و مراکز خیریه هستند. تنها دلخوشیشان از دار دنیا همین چهاردیواری کوچک است، وگرنه باید سایه بیخانمانی را هم درکنار فقر و تنگدستی به دوش میکشیدند.
بیاطلاعی اهالی از وضعیت ملکی که سالها ساکن آن بودهاندکوچههای باریک و بنبست این منطقه را کوچهبهکوچه پابهپای اهالی پیش میرویم. ملکها ریزدانه هستند و از ۲۸ متر گرفته تا ۳۵ متر، ۴۰ متر و نهایتا به تعداد محدودی بین ۶۰ تا ۱۰۰ متر، دیوار خانهها بالا رفتهاند. هرکدام از اهالی از قدمت سکونتشان در این محله میگویند؛ از راضیهخانم و معصومهخانم که ۵۰ سال در کوچه حمامی ساکن بودهاند تا کسانی که ۲۰ سال، ۱۵ سال، ۱۰ سال و برخی که یکیدو سال اخیر در این محله ساکن شدهاند، همه ملکشان را قولنامهای خریدهاند و عدهای از قدیمیها، برگه دستنویس از خرید ملکشان دارند. هیچکس سند رسمی ندارد. خیلی از آنها وقتی این ملک را خریدهاند، اصلا نمیدانستهاند که این اراضی به نام بنیادشهید و امور ایثارگران مصادره شده و سند خورده است.
خیلیها راهوچاه قضایی و گرفتن وکیل را هم به این خانوادهها پیشنهاد دادهاند، اما همه آنها یک حرف مشترک را تکرار میکنند؛ اینکه وسع مالی برای گرفتن وکیل را ندارند.
نگذارند آه ما بیچارگان، دامنشان را بگیرد
خانمی با شنیدن صدای اهالی کوچه که از حکم تخلیه و ماجرای خانهها حرف میزنند، پابرهنه خودش را به ما میرساند. میان اشک و فریادی که میزند، لب به نفرین هم باز میکند و میگوید: به مسئولان بنیادشهید بگویید نگذارند آه ما بیچارگان، دامنشان را بگیرد.
خانم حبیبی، قولنامهای را نشانمان میدهد که براساس آن فقط دو ماه است که ساکن خیابان امامهادی ۳ شدهاند. همسرش کارگر سرگذر است و خودش گاهی از نظافت راهپله و منازل مردم، به اندازه چند وعده سیر کردن شکم بچههایش درآمد دارد. آنها طبقه دوم یک ملک ۵۰ متری را به قیمت ۸۰ میلیون تومان خریدهاند؛ خانهای کلنگی که همهجای آن نم زده است، سقفش در حال ریزش است و در و پنجرهاش بهزور چفتوبست میشود، اما با همین وضعیت، این چهاردیواری را تحقق رویای ۱۵ سال خانهداریاش میداند و میگوید: تازه دو ماه بود که از مستاجری خلاص شده بودیم. از وقتی همهچیز گران شد و مزد کارگری، کمارزش، تمام ماه چهارستون بدنمان میلرزید که سر ماه چطور به صاحبخانه بگوییم این ماه هم اجاره را نداریم. همین چند ماه پیش یکی از اقوام ضامن شد و توانستیم یک وام بگیریم. کمی هم از فامیل پول قرض گرفتیم. بهسختی ۸۰ میلیون تومان جور کردیم تا این خانه را بخریم. تازه از خانه خریدن خوشحال بودیم که این حکمهای تخلیه را دستمان دادند.
او از مسئولان بنیادشهید گله میکند که اگر آنها میگویند از ۳۵ سال پیش سند این زمین به نام آنها خورده است، چرا در این سالها این اراضی را به شکلی نشانهگذاری نکرده یا اطلاعرسانی نکردهاند تا مردم بیدفاع و بیچاره مثل ما گرفتار چنین مشکلی نشوند؟ اگر اطلاع داشتیم که این اراضی مصادرهشده بنیادشهید است، این خانه را نمیخریدیم. حتی بنگاهداران خیابان امامهادی (ع) هم یا اطلاع نداشتند یا اگر داشتند، چیزی به ما نگفتند. از کجا باید میدانستیم؟ تقریبا همه خانههای این محله، قولنامهای است و مردم عادی مثل ما هم چارهای ندارند جز اینکه خانه قولنامهای بخرند؛ چراکه پولشان به خانه سنددار نمیرسد.
پول خرید دوباره زمین خانه را نداریم
بهدنبال خانوادههایی که در این محله حکم تخلیه گرفتهاند، در خانهها را تکبهتک میزنیم. پیرمردی با واکر بهسختی در حیاط خانه روبهرویمان را باز میکند. حیاطی که کل مساحت و زیربنای آن ۴۰ مترمربع است. صحن حیاط به اندازه یک فرش ۱۲ متری هم نیست و خانهای که درمجموع به دو اتاق خلاصه شده است و یک سرویس بهداشتی. همسر آقای زارعی، مریضاحوال بوده است و با پسرش به مطب دکتر رفتهاند. پیرمرد هم حال خوشی ندارد. آنها از ۱۵ سال پیش این خانه را خریدهاند. سال گذشته هم یکبار برای آنها اخطار تعیینتکلیف ملک آمده بود، ولی دلخوش بودند که بنیادشهید با مردم محله توافق کند یا زمینها را به آنها ببخشد و آنها را بهعنوان مالک به رسمیت بشناسد یا اینکه به همین شکل، قدیمیهای ساکن در محله با همان برگههای قولنامه به سکونت خودشان ادامه بدهند. او میگوید: یکبار به ما گفتند هرکسی میتواند، بیاید و به قیمت روز زمین خانهاش را از بنیادشهید نقدی یا قسطی بخرد، اما واقعا یک خانواده هم پول خرید دوباره زمین خانهاش را ندارد، حتی قسطی. ادامه حرف پیرمرد، از رنج بیپولی است که حالا آخرعمری حتی برای دواودرمان خودش و همسرش هم پولی ندارند. پنج فرزند دارد که آنها هم هرکدام درگیر گرفتاری خودشان هستند؛ برای همین هیچکس نتوانسته است برای حکم تخلیهای که گرفته است، کاری کند.
معترضان یا شکایت کنند یا با بنیادشهید، توافق کنند
برای پیگیری وضعیت پلاک ۴۸۰ واقع در اراضی شهرک امامهادی (ع)، کوچه حمامی، ابتدا سراغ مدیرکل ثبت اسناد و املاک خراسان رضوی میرویم تا درباره وضعیت اسناد رسمی و قانونی مالکیت این اراضی، توضیح دهد.
محمدحسن بهادر دو راه را پیشروی ساکنان در پلاک ۴۸۰ خیابان امامهادی (ع) میگذارد؛ راه اول اینکه با مالک ثبتی این پلاک که بنیادشهید و امور ایثارگران است، صلح کنند و راه دوم اینکه ازطریق مراجع قضایی، درخواست رسیدگی به درخواست خود را بدهند.
بهگفته وی، با توجه به مواد ۴۶ و ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک، ثبت تمام عقود و معاملات درباره املاک، اجباری است و سندی که باید مطابق مواد مذکور به ثبت رسمی برسد و به ثبت نرسیده است، در هیچیک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد، لذا با توجه به اینکه سند مالکیت پلاک ۴۸۰ به نام بنیادشهید و امور ایثارگران صادر شده، نهاد یادشده از نظر قانونی مالک شناخته شده است و سایر اسناد عادی اشخاص و معترضان ساکن در این پلاک، اعتباری دربرابر سند ثبتی نخواهد داشت.
به گفته وی، درعینحال با توجه به وجود اسناد عادی دربین مردم، رفع مشکل ساکنان پلاک ۴۸۰ واقع در خیابان امامهادی (ع) صرفاً با موافقت مکتوب مالک ثبتی آن و تایید تصرفات مالکانه آنها ازطریق قانون تعیینتکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمانهای فاقد سند رسمی، بررسی پذیر است.
بهادر تاکید میکند: درصورتیکه ساکنان فعلی با مالک ثبتی به توافق نرسند، بدیهی است که معترضان باید ازطریق مراجع صالحه قضایی به طرح موضوع و احقاق حق خود اقدام کنند.
موظف به اجرای قانون هستیمازآنجاییکه سند پلاک ۴۸۰ به نام بنیادشهید است، برای پیگیری اعتراض اهالی ساکن در این پلاک و درخواستهای آنها، پای صحبتهای این نهاد مربوط هم مینشینیم.
مدیر دفتر نمایندگی اموال و املاک شرق کشور کوثر که دفتر مربوط به امور مالی بنیادشهید است، به شهرآرا میگوید: طبق اصل ۴۹ قانون اساسی، ما موظف هستیم وضعیت املاک ثبتی را تعیینتکلیف و حتی نتیجه آن را به دادگاه عمومی انقلاب اعلام کنیم. در بحث پلاک ۴۸۰ که بخشی از ساکنان خیابان امامهادی ۳ واقع در کوچه حمامی را شامل میشود، نیز بنا بر این اصل، وظیفه داریم این ملک را از حالت بلاتکلیفی و رها بودن، خارج کنیم.
بهگفته علی شفاخیبری، کل مساحت این پلاک ۴۵۰۰ مترمربع است که بهدلیل ریزدانگی واحدهای مسکونی ساختهشده در این اراضی، بنیادشهید با جمع زیادی از ساکنان این پلاک، مواجه است که خیلی از آنها برای تعیینتکلیف ملک با بنیاد، همکاری نمیکنند.
وی به گلایه ساکنان پلاک ۴۸۰ که چرا بنیادشهید از سال ۶۴ که سند زمین به نامش خورده، تاکنون سراغ زمین نیامده و حالا، پیگیر ملکش شده است، اینگونه پاسخ میدهد: در سال ۶۴ پلاک ۴۸۰ به بنیادشهید و امور ایثارگران واگذار شد، اما بهطور معمول شناسایی و اقدام برای تعیینتکلیف اموال و املاک به کمی زمان نیاز دارد، لذا بعد از شناسایی و آغاز اقدامات، سال ۷۱ به برخی ساکنان این پلاک ابلاغ شد که برای ارائه مدارک و اسناد خود به بنیادشهید مراجعه کنند. اگر این ساکنان در همان سال ۷۱ به نرخ همان موقع قیمت زمین را با بنیادشهید توافق میکردند، به نفع خودشان بود؛ چراکه هر سال قیمت زمین افزایش مییابد و خرید آن برای ساکنان سختتر میشود.
امکان محصور کردن زمین را نداشتیم
مدیر دفتر نمایندگی اموال و املاک شرق کشور کوثر درباره گلایه دیگر خانوادههای ساکن در این منطقه که چرا بنیادشهید هیچگونه نشانهگذاری برای این ملک نکرده است تا خانوادهها مطلع میشدند و خیلیها در طول همین چند سال اخیر، اینجا خانه نمیخریدند، میگوید: در این اراضی، چون واحد مسکونی ساختوساز شده است، دیوارکشی یا فنس کشی و سایر اشکال محصور کردن زمین برای بنیاد، امکانپذیر نبوده است.
او در پاسخ به این سؤال که چرا بنیادشهید با این خانوادهها مماشات نمیکند، توضیح میدهد: بنیادشهید تاکنون با این خانوادهها خیلی مماشات کرده است. ما هم به وضعیت اقتصادی و وسع مالی این خانوارها واقف هستیم، اما ازطرفی خودمان یک جامعه هدف داریم که باید پاسخگوی آن باشیم.
شفاخیبری با اشاره به خدماتی که بنیادشهید باید به جامعه هدف خود یعنی خانوادههای شهدا و جانبازان و آزادگان بدهد، میگوید: هزینههای درمانی و تحصیل و... جامعه هدفِ بنیادشهید، نیازمند نقد کردن اموال و تعیینتکلیف املاک مربوط است، لذا موظف هستیم بهعنوان مسئول در این نهاد، ابتدا پاسخگوی جامعه هدف خودمان باشیم.
او درعینحال این وعده را میدهد که اگر خانوادههای ساکن در پلاک ۴۸۰ خیابان امامهادی ۳، با بنیادشهید همکاری کنند، این نهاد نیز با آنها همکاری خواهد کرد؛ اینکه اگر خانوادههای ساکن، مدارک خود اعم از دستخط، قولنامه و... را به بنیادشهید تحویل دهند و اگر این نهاد تشخیص دهد که آنها با حسن نیت به خرید این اراضی اقدام کردهاند، با آنها همراهی خواهد کرد، زیرا طبق قانون، بنیادشهید میتواند این ملک را به مزایده بگذارد و به بیشترین قیمت بفروشد، اما ما این کار را انجام ندادهایم و حاضریم با ساکنانی که با حسن نیت در این پلاک خانه خریدهاند، قیمتی را توافق کرده، ملک را واگذار کنیم.
از شفاخیبری درباره نزدیک شدن به مهلت سیروزه تخلیه نیز میپرسیم و اینکه آیا این مهلت، تمدید خواهد شد یا نه. وی میگوید: اگر حالا بگوییم یک ماه یا اصلا چند ماه دیگر خانوادهها فرصت و مهلت دارند، درنهایت به ضرر خود آنهاست، زیرا هر روز قیمت زمین افزایش مییابد.
وی در پایان تاکید میکند: بهترین راهحل تعیینتکلیف وضعیت ساکنان پلاک ۴۸۰ این است که ابتدا به بنیادشهید مراجعه کنند، در غیر این صورت، حق شکایت در دادگاه برای آنها نیز وجود دارد.