به گزارش شهرآرانیوز؛ بامداد ۲۳ خرداد سال جاری، ارتش متجاوز صهیونیستی با حمله به خاک جمهوری اسلامی ایران، ضمن به شهادت ساندن فرماندهان ارشد نظامی و جمعی از اساتید و دانشمندان عرصه هستهای و همچنین مردم غیرنظامی کشور، یورشی را آغاز نمود.
این حمله در زمانی به وقوع پیوست که جمهوری اسلامی با حسن نیت در حال برگزاری مذاکرات هستهای با آمریکا و در حال برنامه ریزی جهت شرکت در دور ششم مذاکرات غیرمستقیم در مسقط بود و طبعا چنین حملهای که با آگاهی و چراغ سبز واشینگتن صورت پذیرفت، معادلات دیپلماتیک را تحت الشعاع خود قرار داد.
کارشناسان سازمان ملل متحد در برآوردهای خود از این عمل متجاوزانه عنوان کردند: ایالات متحده آمریکا با حمله به سه سایت هستهای فردو، نطنز و اصفهان، اساسیترین مبانی نظم جهانی که از ۱۹۴۵ به وجود آمد، یعنی ممنوعیت استفاده تهاجمی از نیروی نظامی و احترام به حاکمیت و عدم مداخله قهری در کشور دیگر را نقض کرد و قطعا دولتمردان آمریکایی باید در قبال این تجاوز بین المللی پاسخگو باشند.
گزارش دفتر اروپایی سازمان ملل در ژنو، با محکوم ساختن عملکرد آمریکا در این یورش تجاوزکارانه تاکید کرده است: «این حملات همچنین حقوق بشر، از جمله حق حیات، امنیت شخصی، سلامت، محیط زیست پاک و حق تعیین سرنوشت مردم ایران را به طور جدی تهدید میکند.»
البته در بخش دیگری از گزارش مزبور ادعا شده است حملات تلافی جویانه نیروهای مسلح ایران به پایگاه العدید آمریکا در قطر، خسارتی به بار نیاورده است که البته، گزارهای خطا و جانبدارانه میباشد. با این حال، سازمان ملل با تصریح اینکه ارتش آمریکا ۷۵ بمب از طریق هوا و دریا به ایران شلیک کرده است، آتش بسی که از ۲۳ ژوئن (۲ تیر) برقرار شد را شکننده عنوان نمود.
منشور سازمان ملل متحد در ماده ۴-۲ خود به صراحت عنوان میکند که تهدید یا استفاده از زور علیه هر کشوری ممنوع است، مگر در دفاع از خود یا در صورت تصویب شورای امنیت. دفاع از خود فقط در پاسخ به یک حمله مسلحانه واقعی یا قریبالوقوع توسط کشور دیگر امکانپذیر است.
در واقع سازمان ملل با بررسی یادآوری این ماده قانون بین المللی درصدد آن است تا عنوان کند دفاع شخصی «پیشگیرانه» یا «پیشبینانه» در برابر تهدیدهای احتمالی آینده، مانند گسترش سلاحهای هستهای یا تروریسم، توسط قوانین بینالمللی مجاز نیست؛ زیرا آنچه قطعا معلوم است آن است که ایران با سلاح هستهای به ایالات متحده یا اسرائیل حمله نکرده است و هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد ایران قصد حمله قریبالوقوع به ایالات متحده یا اسرائیل با سلاح هستهای را دارد.
سالهای پس از ۱۹۴۵ و پایان جنگ جهانی دوم و سقوط برلین و پیروزی متفقین، آغاز دورهای تبعیض آمیز در جهان مدرن بود که در پی آن، نظم بین المللی را کسانی نوشتند که خواسته خودشان بر تمامی مصالح، مقدم میپنداشتند و همین مسیر تاکنون نیز ادامه دارد و تجربیات بین المللی نشان میدهد، استفاده از زر و زور، بیشتر از آنکه گامی برای صلح و ثبات باشد، بیشتر نشات گرفته از تعاریف فیلتر شده کشورهای پیروز جنگ از دموکراسی و حکمرانی بین المللی است.
پذیرش دفاع پیشگیرانه، به ویژه در جنگ اخیر اسرائیل و آمیکا با جمهوری اسلامی ایران، نمادی روشن از تئوری «قدرت حق است» میباشد؛ تئوریای که اذعان دارد کشورهای قدرتمند میتوانند برای پیشبرد منافع امنیتی یا سیاست خارجی خود، دیگران را بمباران کنند. این امر به سوءظنهای مخرب، «مسابقه تسلیحاتی» و اتحادهای «توازن قدرت» بیثباتکننده دامن میزند - دقیقاً همان چیزی که نظم پس از ۱۹۴۵، برخاسته از خاکستر جنگ جهانی، قصد جلوگیری از آن را داشت. این امر منطقه خاورمیانه را بیثباتتر میکند و خطر حقوق بشر را در همه جا افزایش میدهد.»
در جهانی که بحران اقتصادی عمیقی را تجربه میکند، و به عنوان اعضای یک جامعه بینالمللی که به صلح متعهد است، ما معتقدیم که منابع مالی بسیج شده برای تجاوز نظامی باید برای تقویت صلحسازی و توسعه مورد استفاده قرار گیرد.»
حمله متجاوزانه آمریکا و اسرائیل به ایران که با بهانه تاسیسات اتمی کشورمان به وقوع پیوست، نشان داد غرب تا چه اندازه مشتاق تغییر رویه های مدرن و متمدنی چون دیپلماسی گفت و گو است و در اندک زمانی، دیپلماسی «قایق های توپدار» را به کار انداخت. البته واکنش قاطع و تند نظامی جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داد، دیپلماسی و میدان به یک اندازه در خدمت منافع ملی کشور و این طرف مقابل است که باید انتخاب کند با چه زبانی با او سخن بگوئیم.
کارشناسان سازمان ملل با درک این شرایط هشدار دادند: «حملات ایالات متحده، عضو دائم شورای امنیت که مسئول حفظ صلح و امنیت بینالمللی است، تجاوز خشونتآمیز و «دیپلماسی قایقهای توپدار» را به عنوان ابزاری برای کشورداری عادیسازی میکند و حاکمیت قانون بینالمللی را به شدت تضعیف میکند.»
آنها همچنین بر این عقیده هستند: «در زمان بحران چندجانبهگرایی، همه کشورها باید با چنین بیقانونی مخالفت کنند و به ایالات متحده و اسرائیل فشار بیاورند تا به قوانین جهانی بشریت احترام بگذارند.»