جایزه ۱۰ یورویی گنکور در دستان «گائل فایه»، نویسنده الجزایری-فرانسوی تصاویر نعیمه نظام‌دوست در سریال «لالایی» در باب اهمیت شناسنامه هویتی خراسان رضوی صحبت‌های مدیر شبکه نسیم درباره بازدید میلیونی «بگو بخند» پخش فصل جدید «پانتولیگ» با اجرای محمدرضا گلزار اعلام زمان خاک‌سپاری «محمدحسین عطارچیان»، خوش‌نویس پیشکسوت بازیگران «گلادیاتور ۲» در ژاپن پژمان بازغی با «ترانه‌ای عاشقانه برایم بخوان» در موزه سینما دلیل خداحافظی جشنواره برلین از رسانه اجتماعی ایکس چیست؟ سرپرست معاونت فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: نفوذ فرهنگ بیگانه با ارتقای آگاهی‌های عمومی و ترویج اخلاق ایرانی‌اسلامی تدبیر می‌شود نبرد یک «سیاه‌ماهی» در دل میراثی کهن | درباره فیلم کوتاه مشهدی که به سومین جشنواره میراث فرهنگی شیراز راه یافته است بیش از ۲۹۰۰ اثر مستند متقاضی حضور در «سینماحقیقت» گرد پیری بر چهره «لگولاس» بازیگر ارباب حلقه‌ها + عکس تولد صدسالگی «راج کاپور» در جشنواره هند آغاز بلیت‌فروشی اجرا‌های سی‌وچهارمین جشنواره تئاتر استان خراسان رضوی (رضوان) + جدول زمان‌بندی استقبال منتقدان از «هیأت منصفه شماره ۲» کلینت ایستوود
سرخط خبرها

گفتگو با غلامرضا جلالی، درباره مواجهه مرحوم میلانی با مبارزان و انقلابیون

  • کد خبر: ۳۴۶۰۷
  • ۲۶ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۶
گفتگو با غلامرضا جلالی، درباره مواجهه مرحوم میلانی با مبارزان و انقلابیون
با غلامرضا جلالی، پژوهشگر و نویسنده چندین مقاله و پژوهش درباره آقای میلانی، درباره شیوه و منش ایشان در تصمیم‌های سیاسی گفت‌وگو کرده‌ایم.

حسام‌الدین نجفی | شهرآرانیوز؛ حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین تقی خادم که متولی جمع‌آوری، تصحیح و نشر اسناد ساواک درباره آیت‌ا... میلانی در ۱۶ جلد بوده است، اعتقاد دارد که ‌ایشان قبل از آمدن به ایران روحیه انقلابی داشته و تحت‌تأثیر انقلابِ امام به انقلاب رو نیاورده است، گرچه حامی جدی و فداکار امام بود. برای همین، وقتی که وارد ایران شده، به مبارزان کمک‌های فراوان کرده است. مثلا در همان سال، افراد حزب توده و برخی دیگر که گناهی نداشتند دستگیر شدند.

آیت‌ا... میلانی در راستای خلاصی آنان اقدام می‌کند و در سال ۱۳۳۶ که افراد نهضت مقاومت ملی و طرف‌داران مصدق و اعضای کانون نشر حقایق اسلامی دستگیر شدند، آیت‌ا... میلانی برای نجات آنان از زندان تلاش می‌کند. از طرف دیگر، او با نواب صفوی رابطه گرمی داشته، آنان را از ترور کردن افراد منع کرده است.

همچنین آیت‌ا... میلانی در مبارزه‌ای که علمای نجف با انگلیس داشتند شرکت می‌کرده است. از تمام این اطلاعات برمی‌آید که وی قبل از اینکه به ایران بیاید، فردی مبارز بوده و همچنین وقتی که آیت‌ا... میلانی در عراق بود، انقلاب‌هایی در کشورهایی مثل کوبا و الجزایر برپا شده ‌و به پیروزی رسیده بود. ایشان مطالعات و آگاهی خوبی درباره آن انقلاب‌ها داشت.

شاهد بر این مطلب، گفتار باقر پیرنیا، استاندار خراسان، است که در زمان استانداری‌اش با وی دیدار داشته است و می‌گوید: «آیت‌ا... میلانی نسبت به کشورهای استقلال‌یافته آفریقا و آسیای خاوری اطلاعاتی بیش از من داشت.» در همین راستا با غلامرضا جلالی، پژوهشگر و نویسنده چندین مقاله و پژوهش درباره آقای میلانی، درباره شیوه و منش ایشان در تصمیم‌های سیاسی گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

آقای جلالی! چرا نام مرحوم آیت‌ا... میلانی به‌عنوان یک مبارز انقلابی آن‌قدرها که باید سر زبان‌ها نیست؟ در واقع، غرضم این است که مثلا خیلی کمی پیش می‌آید ایشان را در کنار حضرات آیات بروجردی، قمی، شیرازی و سایر علمای دیگر یاد کنند. چرا وقتی صحبت از مبارزه و انقلاب می‌شود نامی از ایشان نیست؟

خیلی قبل‌تر از جریان سال ۴۲ و حتی در روند جریانات انقلاب‌های مربوط به کشور‌های عربی و تقابل بین آمریکا و اروپا و کشور‌های کمونیستی، ایشان بحث‌هایی داشتند و در این مورد واکنش نشان می‌دادند. در واقع، آقای میلانی در جوانی صاحب این نگاه شده بود. ایشان از شاگردان آخوند خراسانی بودند.
از طرفی، آشنایی خیلی خوبی هم با جریان مشروطه داشتند و حضورشان مصادف شده بود با نهضت ملی و نهضت ۱۵ خرداد که با مرحوم طالقانی و بازرگان و سحابی آشنا شدند. از آن‌طرف، آقای میلانی به رخداد‌های فراملی و منطقه‌ای هم توجه نشان می‌دادند. همه این‌ها در کنار حضور پای بحث مرحوم آقای کمپانی و آقای سید علی قاضی، باعث شده بود شناخت وسیعی از فرازوفرود‌های منطقه داشته باشند. برای همین، نمی‌توانیم بگوییم ایشان انقلابی نبود.
ظرفیت‌های وجود آقای میلانی باید درست سنجیده شود. منتهی در مشهد اتفاقاتی افتاد که مسئله را متفاوت می‌کند. جریان نهضت ملی و نهضت مقاومت ملی جریان خیلی قدرتمندی بود. شخصیت‌های بعضی از این گروه‌ها خیلی سیاسی فکر می‌کردند. از طرفی، تحت‌تأثیر جریان‌هایی مثل جمال عبدالناصر و این‌ها بودند. مثلا آقای طاهر احمدزاده از کسانی بودند که از ایشان دعوت به اقامت در مشهد کردند. آن‌ها و جریان‌های این‌چنینی بعد از مدتی دیدند که در بعضی مواقع نمی‌توانستند پاسخ مثبتی در قبال مسائل مختلف بگیرند. در واقع، بیشتر دنبال تأیید گرفتن بودند. این‌ها تصمیم‌های هیجانی می‌گرفتند و آقای میلانی نظر خودش را داشت.
در این مسائل، البته آقای میلانی مشاورانی هم داشت. یکی از آن‌ها حاج‌آقا رضا زنجانی بودند که از مکاتبات ایشان باقی مانده نشان می‌دهد با ایشان در موارد این‌چنینی مشورت می‌کرده است. خب، امثال آقای احمدزاده می‌خواستند خیلی سریع موقعیت‌ها را تغییر دهند و برای همین، سراغ آقای میلانی می‌آمدند. ایشان در یک فضای پر از اصطکاک و در فضایی دوتیره و چندتیره در مشهد فعالیت می‌کردند.


شما فکر می‌کنید آقای میلانی در مقابله با حکومت شاه، همانند امام، قائل به انقلاب بودند یا همانند آقای شریعتمداری قانون اساسی مشروطه سلطنتی را ظرفیتی برای ادامه زندگی می‌دانستند؟ سؤالم اینجاست که الگو و نگاه سیاسی ایشان به چه صورت بود؟
بزرگ‌ترین هم‌ و غم ایشان رسیدگی به وظایف گسترده مرجعیت و امور مدارسی بود که خود منشا تأسیس آن‌ها شده بودند. آقای وحید خراسانی تعریف می‌کردند که در یکی از دیدارهایشان، آقای میلانی به ایشان گفته بودند من جلال این بارگاه (حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا) را در قبه طلا نمی‌بینم بلکه باید در حوزه علمیه‌ای مشاهده کنم که به چنین مقامی مناسب باشد.

ایشان در همان زمان، بیشتر فعالیتشان رسیدگی به امور مدارس علمیه، اعزام مبلغان و دیدار و گفت‌وگو با بزرگان حوزه‌های علمیه بود. در عین‌ حال که شخصیت ایشان با امام تفاوت‌هایی داشت، اشتراکاتی زیادی هم داشتند. از جمله اشتراکات ایشان گرایش به علوم عقلی بود.

مرحوم میلانی علاوه‌ بر فقه و اصول، در ریاضیات و ادبیات هم تبحر خیلی زیادی داشتند. از این بابت، با امام با احترام بسیاری برخورد می‌کردند و بینشان هم پیام‌های زیادی رد و بدل می‌شد. در اواخر عمر، گاهی دیده می‌شد که بعضی از طلاب می‌خواستند به ایشان جهت بدهند. از طرفی، شما می‌بینید که مرحوم علی شریعتی در مکتوباتش درباره آقای میلانی می‌توانم بگویم که جفا کرده است و به‌راحتی هم نمی‌توان از آن تعابیر گذر کرد. فکر می‌کنم آن‌ها مرجعیت علمی را برای خودشان قائل بودند. در صورتی که شما نگاه کنید، نخستین کسی که درباره فقه هنر و فقه سیاسی سخن گفت ایشان بود.

اکنون کتابی که من از مجموعه استفتائات ایشان گردآوری کردم به چاپ‌های چندم رسید. چرا؟ چون ایشان با زبان روان و همه‌فهم به انواع و اقسام سؤالاتی که فکرش را بکنید پاسخ داده است. درباره ابواب مختلف فرق و مذاهب مختلفی که از ایشان سؤال می‌شد، ایشان پاسخ می‌دادند زیرا اعتقاد داشتند مرجعیت علمی شیعه باید در حوزه علمیه بماند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->