ابوعطا /شهرآرانیوز - اواسط پاییز سال ۱۳۹۰، «حمید» برای اینکه سر زمستان زن و بچه اش، اجارهنشین نباشند، تصمیم گرفت تا منزل نیمهکارهاش را در منطقه خواجهربیع مشهد تکمیل کند. او برای اینکه پول پروانه ساخت ندهد، بدون مراجعه به شهرداری برای گرفتن مجوز و راهنمایی کارشناسان، به صورت غیرمجاز و شبانه کار ساخت منزلش را شروع کرد، او نمیدانست که یک اقدام غیرقانونی کوچک چگونه ۹ سال او را از زندگی محروم خواهد کرد.
حمید به سراغ یکی از دوستانش به نام «محسن» میرود و از او که بنای خبرهای بوده میخواهد کار ساخت منزل را آغاز کنند. به این ترتیب محسن پا به تاریکترین قسمت زندگیاش میگذارد.
آنها با تأمین مصالح ساختمانی، به صورت شبانه اقدام به ساختوساز میکنند تا مبادا در هنگام روز مأموران شهرداری متوجه آن شوند. محسن بنّای ساختمان قرار بود طبقه دوم این ساختمان را بسازد. از این رو شبها بعد از کار، در همان مکان میخوابید. در یکی از شبهای آخر آبان ۱۳۹۰ «شهاب» به عنوان میهمان به منزل حمید میرود و همراه با محسن در طبقه دوم ساختمان که فضایی حدود ۵۰مترمربع داشت به استراحت میپردازند. آنها برای گرمای محل از بخاری بدون دودکش استفاده میکنند.
در پایان شب، حمید به طبقه پایین میرود و محسن و شهاب پس از بستن در و پنجره، بدون خاموش کردن بخاری در همانجا میخوابند که متأسفانه به علت نشت گاز منواکسیدکربن، دچار خفگی شده و میمیرند.
نقش هفتاددرصدی حمید در حادثه
براساس نظریه هیئت کارشناسی در این حادثه، هر یک از متوفیان به دلیل روشن کردن بخاری بدون دودکش در فضای بسته اتاق و بیاحتیاطی در خوابیدن درون اتاق پیش از خاموش کردن بخاری، به میزان ۳۰درصد مقصر شناخته میشوند.
اما حمید به عنوان مالک ساختمان در این حادثه به دلیل تهیه نکردن لوله رابط دودکش قبل از روشن کردن بخاری و همچنین اجازه خوابیدن به متوفیان در اتاقی که بخاری گازی بدون دودکش داشته، به میزان ۷۰درصد مقصر اعلام میشود.
پیگیری برای فروش ملک و واگذاری وجه آن برای دیه نشان داد که حمید حدود ۲۰ سال پیش، زمین این ساختمان را به نام فرزندش خریده بوده و پس از آن به صورت غیرقانونی و بدون مجوز شهرداری همچون برخی منازل حاشیه شهر شروع به ساخت کرده است، بنابراین این منزل قولنامهای به نام پسر مددجو بود و اساساً امکان توقیف شکات را نداشت.
حمید با وجود داشتن ۳فرزند و شغل جوشکاری، اموال منقول و غیرمنقول دیگری نیز نداشت که کفاف پرداخت دیه متوفیان را بدهد و او به علت ناتوانی در پرداخت دیه، راهی زندان شد.
گرهی که با دندان باز شد
پرونده او برای چندین سال به دلیل رضایت ندادن اولیای دم برای کاهش مبلغ دیه و همچنین کوچک بودن ۴نفر از اولیای دم، دچار گرهی کور شد. سرانجام پس از تلاشهای مداوم کارشناسان ستاد دیه خراسانرضوی و پس از برگزاری جلسات کسب رضایت از اولیای دم، تا بیش از ۶۰درصد از ۶۱۶میلیون تومان مبلغ دیه (به میزان ۳۷۶ میلیون تومان) از سوی این افراد بخشیده شد و سپس با مساعدت ویژه هیئت مدیره ستاد دیه کشور، الباقی مبلغ دیه به میزان ۲۴۰میلیون تومان به صورت بلاعوض پرداخت و پرونده مددجو پس از سالها در مرجع قضایی مختومه و بسته شد.