به گزارش شهرآرانیوز؛ هر از چندگاهی خبری درباره ساخت شهرک سینمایی در مشهد منتشر میشود. مشکلاتی نظیر جانمایی، جذب سرمایه گذار و سایر مسائل مرتبط، از جمله مواردی هستند که طی سه تا چهار سال اخیر مطرح شدهاند. اینکه کلان شهری مانند مشهد با انبوهی از فیلم سازان، استعدادها و ظرفیتهای تاریخی و هویتی، فاقد یک مجتمع فیلم سازی و شهرک سینمایی متنوع است، چالشی مهم برای تولید آثار عظیم فاخر به شمار میآید که روزبه روز نیز بر عمق آن افزوده میشود. نگاهی به سابقه ساخت شهرکهای سینمایی در ایران نشان میدهد که استان خراسان و به ویژه شهر مشهد بیش از هر زمان و مکان دیگری نیازمند احداث چنین مجموعهای هستند.
طراحی، ساخت و نگهداری دکورها در مجموعههایی موسوم به «شهرکهای سینمایی» به تنهایی موضوعی مفصل و تخصصی است. از نخستین شهرکهای سینمایی که در حومه لس آنجلس شکل گرفتند تا «چینه چیتا» یا شهر فیلم ایتالیا، «وین فیلم» اتریش، «پارک یانگوم بزرگ» کره جنوبی و دیگر نمونه ها، روشن میشود که پدیده شهرکهای سینمایی، پدیدهای جهانی و فراگیر است که در سینما و تلویزیون ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
حدود هفتاد سال از ساخت استودیوهای فیلم سازی در ایران که مجهز به دکور و فضای مناسب برای تولید فیلم بودند، میگذرد. این استودیوها اغلب در تهران قرار داشتند؛ از جمله «عصر طلایی» در نارمک، «مولن روژ» در محل سینما سروش فعلی، «میثاقیه» در محل کنونی ساختمان شماره ۲ بنیاد فارابی در خیابان ۳۰ تیر، «ایران فیلم» در خیابان سمنان و دیگر استودیوهای کوچک که در تهران خلوت دهه ۱۳۳۰ فعالیت میکردند. فعالیت این استودیوها برای همسایگان مشکلی ایجاد نمیکرد، اما نمیتوان آنها را «شهرک سینمایی» به معنای رایج امروزی دانست. با این حال، شاید بتوان لقب نخستین شهرک سینمایی ایران را به مجموعه «پارس فیلم» داد. این مجموعه حدود ۶۰ سال پیش در کیلومتر ۱۴ جاده کرج ساخته شد. اسماعیل کوشان، صاحب پارس فیلم که سالها در اتریش اقامت داشت، تحت تأثیر مجموعه «وین فیلم»، مقدمات ساخت این شهرک را در زمینی به مساحت ۲ هزار متر مربع فراهم کرد.
شهرکی مملو از دکورهای تاریخی ایران باستان که توسط ولی ا... خاکدان در مدت سه سال (۱۳۳۲ تا ۱۳۳۵) طراحی و ساخته شد. خاکدان، سی سال بعد نیز چند کیلومتر آن سوتر، در شهرک سینمایی غزالی، همین کار را برای علی حاتمی انجام داد. ساخت این شهرک برای کوشان و پارس فیلم حدود ۳۰۰ هزار تومان هزینه داشت. مجموعهای که در طول بیش از دو دهه، میزبان تولید بیش از ۱۰۰ فیلم از جمله «امیر ارسلان نامدار» به کارگردانی شاپور یاسمی در سال ۱۳۳۴ بود. اما با افول دوران فیلمفارسی، وقوع انقلاب و درگذشت کوشان، این مجموعه نیز عملا متروکه و متلاشی شد.
در روزهایی که شهرک پارس فیلم زیر آفتاب میپوسید، اندکی آن سوتر، شهرک سینمایی دیگری در حال ساخت بود. علی حاتمی برای تولید سریالی که ابتدا «طهران، روزگار نو» نام داشت و بعدها به «جاده ابریشم» و نهایتا «هزاردستان» تغییر نام داد، شهرک سینمایی غزالی را بنیان نهاد. کلنگ ساخت این شهرک در سال ۱۳۵۸ در کیلومتر ۱۵ جاده تهران–کرج بر زمین زده شد. در زمینی به وسعت حدود ۵۰ هزار متر مربع، تهران دهه ۱۳۲۰ بازسازی شد؛ شامل ۳۰ هزار متر مربع خیابانهای لاله زار و توپخانه و ۷ هزار متر مربع از محلههای قدیمی، با هزینهای در حدود ۳۰ میلیون تومان. در نام گذاری این شهرک به نام «غزالی» روایتهای مختلفی وجود دارد؛ از افتتاح آن در سالگرد تولد غزالی گرفته تا مالکیت زمین توسط فردی به همین نام. با این حال، همگان متفق القولاند که این شهرک حاصل تلاش فردی و همت ستایش برانگیز علی حاتمی است و نام او با این مجموعه گره خورده است.
حاتمی، با توجه به ابعاد زمین و عکسهای تهران قدیم، به کمک ولی ا... خاکدان، اتودی اولیه را برای جانی کورینتای ایتالیایی ارسال کرد تا طراحی شهرک شباهتهایی با «چینه چیتا» داشته باشد. بخشی از دکورها توسط شرکت فرانسوی «ساراتل» و بخش قابل توجهی توسط دکوراتورهای ایرانی ساخته شد تا سرانجام شهرک غزالی در اواخر سال ۱۳۶۲ آماده بهره برداری شود و سریال «هزاردستان» در آن مقابل دوربین برود. این شهرک و دکورهایی مانند خیابان لاله زار، با وجود آن که بدون داربست ساخته شده بودند، چنان ماندگار از آب درآمدند که بعدها به بستری مناسب برای تولید آثار شاخصی در حوزه تهران معاصر تبدیل شدند؛ از جمله «مدار صفر درجه» به کارگردانی حسن فتحی و «کیف انگلیسی» ساخته ضیاءالدین دری. ماندگاری این دکورها موجب شد شهرک سینمایی غزالی به معروفترین و پرسابقهترین شهرک سینمایی ایران بدل شود. به تدریج دکورهای دیگری نیز در آن ساخته شد و وسعت مجموعه به حدود ۱۹۰ هزار متر مربع رسید.
در همان زمان ساخت سریال «هزاردستان»، دکورهای سریال «گرگ ها» به کارگردانی داوود میرباقری و دکور باشتین سریال «سربداران» ساخته محمدعلی نجفی نیز در گوشهای از اراضی غزالی ایجاد شد. ساخت دکورهای سریال هایی، چون «مردان آنجلس» به کارگردانی فرج ا... سلحشور، «امام علی (ع)» ساخته داوود میرباقری و «مریم مقدس» به کارگردانی شهریار بحرانی، فضای شهرک را از حال وهوای تهران معاصر فراتر برد و به دوران تاریخ اسلام و زمان پیامبران گسترش داد.
در ساخت دکورهای «مریم مقدس»، عبدالحمیدقدیریان، نقاش و مجسمهساز مطرح کشورمان از مصالح ماندگار و فونداسیون بتن آرمه بهره گرفت تا فضای تازهای در مجموعه ایجاد کند. این روزها نیز دکورهای ماندگار سریال «سلمان فارسی» ساخته داوود میرباقری، با طراحی عباس بلوندی و استفاده از مصالح ماندگار، در این شهرک در حال ساخت است. با وجود تأثیرات روند توسعه شهری تهران، شهرک سینمایی غزالی همچنان پویاترین مجموعه سینمایی کشور به شمار میآید.
یک دهه پس از آغاز فعالیت شهرک سینمایی غزالی، وسیعترین شهرک سینمایی ایران در کیلومتر ۱۵ جاده تهران–قم افتتاح شد. شهرک سینمایی دفاع مقدس، در پنجمین سال پس از پایان جنگ، در زمینی به وسعت ۷۰۰ هکتار بهره برداری شد. البته شاید اطلاق واژه «شهرک» به این محدوده وسیع بیابانی چندان دقیق نباشد، چرا که در واقع این محوطه بیشتر به عنوان سایتی برای تولید فیلمهای جنگی شناخته میشود.
با این حال، در طول سال ها، دهها فیلم و سریال در این مجموعه فیلم برداری شدهاند. امکانات شهرک شامل تجهیزات و ادوات نظامی است که بسته به موضوع و درجه بندی آثار، در اختیار فیلم سازان قرار میگیرد. افزون بر آثار جنگی، دکورهای چندین سریال تاریخی نیز در این شهرک ساخته شدهاند. عظیمترین آن ها، دکورهای ۳۲ هزار متر مربعی سریال «یوسف پیامبر» به کارگردانی فرج ا... سلحشور است؛ شامل ۴ هزار متر مربع دکور فدان (محل تولد یوسف)، ۱۷ هزار متر مربع دکور مصر و سایر بخشهای سریال که با مصالح ماندگار مانند تیرآهن، آجر و سیمان ساخته شدهاند.
بخشهایی از سریالهای «مختارنامه» و «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری نیز در همین مجموعه تولید شدهاند. اما نکته درباره این شهرک این است با اینکه بستر مناسبی برای ساخت آثارجنگی فراهم شده، اما از یک طرف از میادین اصلی نبرد مانند خرمشهر و... دور است که جو و فضای آنجا مانند نخلها و... را ندارد، از سوی دیگر، جنگ ایران، مؤلفه مهمی، چون حضور مردم در پشت جبهه و شهرها را در خود داشت؛ اما در این شهرک، اثری از دکور شهرهای زمان جنگ دیده نمیشود و تمرکز صرفا بر وجوه میدانی نبرد قرار گرفته است.
شهرک سینمایی پیامبر اعظم یا شهرک نور به وسعت ۲۰۰ هکتار در جوار اتوبان تهران - قم احداث شده است. این شهرک اولین بار برای ساخت فیلم «محمد رسول ا... (ص)» مجید مجیدی، استفاده شد و یک دهه از ساخت آن میگذرد. در این شهرک سینمایی دکور شهرهای مکه، مدینه و کلیسای «بحیرا» در مقیاس واقعی طراحی و ساخته شده است. معماری شهرک را «میلژن کرکا کالژاکویچ» اهل کروات انجام داده و با مواد ماندگار ساخته شد. این شهرک که در اختیار بنیاد مستضعفان است مدتی نیز میزبان کاروان سریال سلمان فارسی بود تا بخشهایی از فصل بیزانس این سریال در آن فیلم برداری شود و احتمالا در فصل حجازِ این سریال نیز به کار خواهند آمد.
اما این سه شهرک، تنها تلاش برای ساخت دکور برای ساخت فیلم و سریال نبوده و نیستند و اتفاقا در این سالها میلیاردها تومان برای ساخت دکورها هزینه شده است که اغلب بر اثر اهمال از بین رفتهاند. یکی از پرهزینهترین پروژههای دکور در تاریخ تلویزیون ایران، مجموعه دکورهای سریال «مختارنامه» به کارگردانی داوود میرباقری بود. ۷ هزار مترمربع دکور که در دهه ۱۳۸۰، با صرف هزینهای حداقل ۱۰ میلیارد تومان، در زمینی اجارهای به وسعت ۲۴ هکتار در احمدآباد مستوفی واقع در جنوب غربی تهران ساخته شد. موقعیتی نزدیک به تهران که تنها ۱۵ دقیقه با میدان آزادی فاصله داشت، اما در مسیر دالان هوایی فرودگاه امام خمینی (ره) قرار گرفته بود.
دکورهای این مجموعه شامل سه شهر کوفه، مکه و مدائن در قرن اول هجری بودند. دیوارهای گچی پیش ساخته، پنلها و کارتن پلاستها بر چهارچوبهای فلزی سوار شده بودند. با این حال، پس از پایان ساخت سریال، استفاده چندانی از این دکورها نشد. مجموعهای عظیم که به دلیل پرداخت نکردن هزینه خرید زمین توسط سازمان صدا و سیما، به مالک آن بازگردانده شد و در نهایت به باغ عروسی تبدیل شد. شاید همین پایان بی سرانجام و تلخ دکورها بود که برخی سازندگان را به سمت استفاده از فضاهای تاریخی موجود سوق داد.
به عنوان نمونه، داریوش فرهنگ برای ساخت سریال «سلطان و شبان» از مجموعه حمام فین بهره گرفت و کیهان رهگذر برای تولید سریال «بوعلی سینا» به سراغ مساجد قدیمی در اصفهان و نائین رفت. البته این بناها در دوران بوعلی سینا، تازه ساز و نونوار بودند، اما هزار سال بعد و در زمان ساخت سریال، آثار گذر زمان بر چهره آنها نشسته بود. حتی برای ساخت نماهای پایانی سریال «مدار صفر درجه» به کارگردانی حسن فتحی، عوامل تولید به تخت جمشید رفتند. فیلم برداری صحنههای تیراندازی در این سایت تاریخی متعلق به دوره هخامنشی، آسیبهایی به محوطه وارد کرد.
دهه ۶۰ دهه بدون شهرک، اما ساخت شهرک سینمایی در این سالها بیشتر ذهن سازندگان سریالهای تاریخی را درگیر کرده است حال آن که ساخت فیلم و سریالهای امروزی هم در میانه شهرها، چندان مرسوم نیست. در روزگاری که شهرها از ازدحام ماشین در حال انفجار است، جلوگیری از تردد مردم در کوچه و خیابان محل زندگی شان چالش برانگیز است ضمن اینکه تردد عوامل و شلوغی غیرمتعارف گروههای فیلم سازی علاوه بر ازدحام افراد کنجکاو در دور گروه، باعث به هم ریختگی حواس و اعصاب عوامل و بازیگران میشود. علاوه بر این استفاده از برق شهری برای نورپردازی هر لوکیشن ممکن است باعث پریدن فیوز و مشکلات در ساختمانها شود.
به اینها میتوان دردسرهای نامه نگاری با مراجع قانونی مثل نیروی انتظامی، شهرداری و... را هم افزود. در کنار این ها، ساخت سریال و فیلم درباره اوضاع شهرها در زمان انقلاب، جنگ و دهه ۶۰ هم به دلیل فضای درام و خوبی که قصهها دارند از گزینههای رایج این روزها هستند، اما شهرها، ساختمانها و معماری شان عوض شدهاند.
مردم ظاهری متفاوت پیدا کردهاند. ماشینهای جدید با پلاکهای متفاوت از راه رسیدهاند و ماشینهای کهنه، جمع آوری و اسقاط شدهاند. حتی استفاده از معدود ساختمانهایی هم که از آن دوران وجود دارد سخت است، چون دیگر کهنه شده و مثل اواخر دهه ۵۰ یا دهه ۶۰، نوساز نیستند.
رنگهایی که آن زمان مد روز بودند الان از مد افتادهاند و فضای مراکز تاریخ ساز هم نسبت به آن سالها فرق کردهاند. تمام این مشکلات وقتی بغرنج میشود که نمایش کمترین میزان خطا میتواند باعث حساسیت مخاطب شود، چون زمان زیادی از دهه ۶۰ نمیگذرد، مخاطب هم خاطرات آن زمان یادش هست و هم فیلم و عکس از آن سالها در دسترس هستند.
ساخت و نگهداری شهرک سینمایی، چند گزینه و پنجره پیش روی سینما و تلویزیون و حتی عرصه اقتصاد و آموزش قرار میدهد. این شهرکها میتوانند ذخیره مناسبی برای آرشیو کردن باشند تا لوازم قدیمی به جای اسقاط، آرشیو شده و به گروههای فیلم ساز کرایه داده شوند. این ظرفیت میتواند شامل ذخایر صوتی هم بشود یعنی یک آرشیو کامل از اصوات و صداهای آن دوره که میتواند در دیالوگ نویسی و گویش هم کمک کند.
ساخت این شهرکها میتواند بستر مناسب برای ساخت فیلم و سریالهای مربوط به دورهای که آن شهرک برای آن ساخته شده، فراهم کند گواه این ادعا هم شهرک سینمایی غزالی است که درباره تهران دهه ۱۳۲۰ ساخته شد و باعث شد تا سالها بعد میزان ساخت سریال و فیلم درباره تاریخ معاصر افزایش پیدا کند مثل سریال «مدارصفردرجه»، «شب دهم»، «در چشم باد» و... حتی دکورهای سریال «امام علی (ع)» در همین شرکت زمینه را برای ساخت دو سریال صدر اسلام دیگر فراهم کرد و مهدی فخیم زاده، «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» را پی درپی در این دکورها جلوی دوربین برد.
بحث دیگر تثبیت تجربیات گروههای سازنده است که مانع چندباره کاری میشود. همین طور حفظ دکورها میتواند ضمن حفظ میلیاردها تومان بودجه، قدردانی از ساعتها و روزها وقت و فکر صدها انسان و ثبت هزاران برگه سند و طرح و نقشه، هم کلاس آموزشی خوبی برای دکوراتورها و معماران و حتی اهل تاریخ باشد. علاوه بر اینها این مجموعهها همین طور قابلیت تبدیل شدن به موزه و کاربری رفاهی را هم دارند. کاربردهایی از این دست در کشورهای دیگر زیاد است مثلا بازدید از دکور سریال «جواهری در قصر» با نام «پارک یانگوم بزرگ» هم اکنون پای ثابت برنامه گردشگران خارجی است که به کره جنوبی میروند. در این مجموعه دکورهای سریال، آدمکهای شخصیتها و لوازم و تجهیزات فیلم برداری و... قرار داده شده و در بخشی از آن هم رستوران سلطنتی غذاهایی که در سریال پخته شده را میپزند.
در نیوزیلند هم لوکیشنهای سه گانه ارباب حلقهها و هابیت یکی از مراکز توریستی مهم این کشور است و دولت نیوزیلند بر روی درآمد میلیارد دلاری بازدید گردشگران حساب کرده است. شهرکهای سینمایی ظرفیت قوی و قابل تأملی دارند که خیلی از آنها برای ما نامکشوف مانده است. شهرک سینمایی با چنین پشتوانهای برای خراسان و خاصه مشهد لازم است. ساخت دکورهایی از حرم امام رضا (ع) و حتی دکورهایی که یادآور معماری گذشته حرم باشد، میتواند بستری برای ساخت آثار متنوع اجتماعی و تاریخی باشد.
تا کی گروههای فیلم برداری میتوانند در میان انبوه زائران و با قواعد دست وپا گیر در حرم کار کنند؟ ساخت دکور از گوهرشاد میتواند واقعه قیام کشف حجاب را به موضوع قابل نمایشی بدل کند و همین طور ساخت دکورهایی از شهر مشهد در دهههای گذشته، قصههای بکری را پیش روی سازندگان قرار میدهد. تا کی سازندگان مشهدی برای ساخت فیلمی درباره گذشته شهرشان باید به شهرک غزالی تهران بروند؟