نمایش موزیکال «الیور توئیست» روی صحنه می‌رود آثار منتخب تئاتر مردمی بچه‌های مسجد در مشهد به صحنه می‌روند + اسامی راه یافتگان نویسنده سوئیسی جایزه کتاب آلمان ۲۰۲۵ را از آن خود کرد «سعید مظفری» دوبلور پیشکسوت درگذشت + علت فوت سریال «شیش‌ماهه» مهران مدیری در مرحله تدوین قرار گرفت + تصاویر یادبود سینمای تقوایی در شبکه نمایش سینماگران سنتی در خطر! | صنعت سینما دیجیتالیزه می‌شود مهرجویی و تقوایی، هنرمندان فقید سینمای ایران در یک‌ قاب + عکس چرا گاهی آهنگ‌ها رهایمان نمی‌کنند؟ رسانه‌های هوشمند، روایت‌سازان تولید ملی زمان تشیع پیکر ناصر تقوایی مشخص شد صوت | آهنگ جدید علیرضا طلیسچی با نام «دریغ» منتشر شد + لینک دانلود و متن تئاتر پاییز در تماشاخانه هیلاج با پنج اثر از اشکان درویشی عکاسی که قلب غزه را به تصویر کشید آغاز دوره‌ای تازه در ساترا با معارفه مدیران جدید مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (چهارشنبه، ۲۳ مهر ۱۴۰۴) معرفی فهرست کوتاه جوایز فیلم اروپا برای سال ۲۰۲۶ ناصر تقوایی؛ فیلم‌سازی که به «سینمای مولف» در ایران معنا بخشید «خرگوش سیاه، خرگوش سفید»، فیلم جدید شهرام مکری، در راه سنگاپور پیام تسلیت لاریجانی در پی درگذشت «محمد کاسبی»
سرخط خبرها

آموزش داستان نویسی | نارسیس در چشمه (بخش دوم)

  • کد خبر: ۳۵۹۹۹۵
  • ۳۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷
آموزش داستان نویسی | نارسیس در چشمه (بخش دوم)
ذهن ما وقتی کلمه «من» را می‌بیند اغوا می‌شود، وسوسه می‌شود از خودش بگوید و هرچه بخواهید آگاهانه در برابرش مقاومت کنید باز هم وانمی دهد و تمام وجودش، سلول به سلول، می‌خواهد که از خودش بگوید.

تمام آن صغری کبرا‌ها چیده شد برای اینکه برسیم به اینجا که «زاویه دید اول شخص خطر خودگویی ایجاد می‌کند» و نویسندگان خام به راحتی آب خوردن در آن غرق می‌شوند. این معضل، گریبان هر کسی را می‌گیرد؛ فقط نویسنده‌های کاردرست و حرفه‌ای فریبش را نمی‌خورند و حتی ترفند‌هایی اجرا می‌کنند که قضیه کاملا وارونه شود. کارنابلد‌ها مثل ماهی سر می‌خورند و در آن غرق می‌شوند، و زمانی به خودشان می‌آیند که پیر و فرتوت شده‌اند و کتاب‌ها چاپ کرده‌اند و دیگر دیر شده است.

ماجرا ازاین قرار است که ذهن ما وقتی کلمه «من» را می‌بیند اغوا می‌شود، وسوسه می‌شود از خودش بگوید و هرچه بخواهید آگاهانه در برابرش مقاومت کنید باز هم وانمی دهد و تمام وجودش، سلول به سلول، می‌خواهد که از خودش بگوید و بگوید؛ و خدا می‌داند که یکی از قوی‌ترین امیال پوچ بشری همین است که بنشینیم و تا آخر عمر از خودمان بگوییم و فکر کنیم مخاطبانمان از این گفته‌ها به وجد می‌آیند و دلشان می‌خواهد بیشتر و بیشتر درباره ما بدانند. ولی واقعیتْ تهی‌تر و جدی‌تر از این خیال‌های بچگانه است. برای همین است که باید به دنبال یک آنتی تز برای این معضل گشت، چیزی که کمک کند آن را دور بزنیم.

اول. آثار دیگران را بخوانید، لحن‌هایی که در زبان و نثر موج می‌زنند، دایره واژگان، شیوه‌های جمله بندی، و هر چیزی را که جزئی از ویژگی‌های زبانی یک بیان متفاوت باشد.

دوم. مدام به این سؤال فکر کنید که «دیگران چطور فکر می‌کنند؟» طرح واره‌های هر آدم با دیگری متفاوت است، و برآیند آن‌ها باعث می‌شود چیزی به نام چرخه افکار و عواطف شکل بگیرد، و همین‌ها است که اندیشه هرکدام از ما را می‌سازد. چه بسا ترسیم یا نوشتن طرح واره‌های شخصیت‌ها بر روی کاغذی جداگانه کارآمد و راهگشا باشد.

سوم. در اول شخص، شخصیت پردازی به لحن منجر می‌شود. در اینجا، لحن هم شیوه بیان و نحوه تعریف کردن ماجرا‌ها را نشان می‌دهد و هم طرز برخورد راوی با مسائل مختلف زندگی و آدم‌ها را.

چهارم. دقت در آدم‌های اطراف یک میان بر است. چنین تمرکزی به ما ماده خام فراوانی برای استفاده در روایت‌ها می‌دهد: اینکه آدم‌های دوروبر ما چطور حرف می‌زنند، چطور رفتار می‌کنند و زمانی که اتفاقی برای آن‌ها می‌افتد چه واکنش‌هایی نشان می‌دهند. تمام این‌ها مجمع الجزایری را می‌سازند که یک آدم را به تمامی شکل داده‌اند.

پنجم. خرق عادت کنید. هر وقت بخواهیم جمله‌ای درباره یک اتفاق یا خبر بنویسیم، مغز تنبل ما ترجیح می‌دهد از یک مسیر حرکت کند؛ مغز ما ترجیح می‌دهد تا جای ممکن در مصرف انرژی صرفه جویی کند و برای جزئیات کوچک این چنینی که حیاتی نیستند تره هم خرد نمی‌کند. تنها راه چاره این است که آگاهانه عادت‌های خودتان را تغییر بدهید. شیوه‌های جمله بندی و طرز بیان یک واقعه مجموعه‌ای از این عادت‌ها را می‌سازند که باید هدفمند و با هوشیاری آن‌ها را تغییر داد.

البته باید دقت داشت که صِرف تغییر عادت هیچ ارزش و اعتباری ندارد، بلکه باید به فراخور راوی اول شخص موردنظر تغییر کنند تا مطابقت کامل داشته باشند. مثلا، نمی‌توانید برای یک راوی که وسواس ذهنی دارد فقط شیوه‌های جمله بندی و لحن را تغییر دهید که مبادا شبیه به داستان قبلی تان شود، بلکه این تغییر در همان ابتدای کار باید به این سؤال جواب بدهد که «اگر یک آدم که وسواس ذهنی دارد بخواهد ماجرایی را تعریف کند، آن ماجرا با چه جملات، چه لحن و چه دایره واژگانی روی کاغذ می‌نشیند؟»

با احترام عمیق و همیشگی به هوشنگ گلشیری عزیز، که تبحری خیره کننده در نوشتن راوی‌های اول شخص متفاوت داشت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->