زهرا شریعتی | شهرآرانیوز؛ اخیراً اعلام شده مهاجرت پرستاران در سال گذشته به ۵۰۰ نفر و استعفای آنان نیز به ۲ هزار و ۵۰۰ نفر رسیده است؛ آنهم در شرایطی که همین تعداد پرستار فعلی نیز با استانداردهای ملی و جهانی فاصله دارد و فقط در مشهد، دستکم هزار نفر کمبود نیرو وجود دارد. ما در روزنامه شهرآرا بارها به مطالبات پرستاران پرداختهایم، اما ازآنجاکه این مطالبات همچنان به قوت خود باقی است، اینبار در دو شماره، ضمن گفتوگو با تعدادی از پرستاران، اعضای تشکلهای صنفی، نمایندگان مجلس و مسئولان دانشگاه علومپزشکی مشهد، چندوچون مشکلات و مطالبات پرستاران و علت ناگشوده ماندن گرههایشان طی سالیان متمادی را بررسی میکنیم.
درظاهر، ماجرا از حدود ۱۰ سال پیش شروع شد؛ وقتی که پرستاران از سراسر کشور در اعتراض به اجرانشدن قانون تعرفه پرستاری، مصوب سال ۱۳۸۶ و افزایش اختلاف پرداختی بین پزشکان و پرستاران (پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت) ابتدا مقابل نهاد ریاست جمهوری و سپس دربرابر مجلس شورای اسلامی تجمع کردند، اما جز وعده ووعید چیزی دستگیرشان نشد؛ با وجود پیگیریها نه تنها اتفاقی نیفتاد، بلکه مسئولان دولت با ارائه طرح کذایی مبتنی بر عملکرد (تعرفه گذاری خدمات)، کاری کردند که پرستار برای سه برابر شدن درآمدش، تحت شرایط خاصی کار کند.
در مرداد ۱۴۰۳ اعتراضها به اوج رسید؛ در این تجمعات سراسری، موضوعاتی، چون صدور احکام جدید بر مبنای افزایش حقوق و سختی کار و فوق العاده خاص با ضریب مناسب، محاسبه کارانه پرستاران براساس ثبت اقدامات پرستاری به نام پرستاران، برخورداری از مزایای رفاهی و مناسبتی مانند سایر کارکنان دولت و نهادهای عمومی و همچنین حذف اضافه کار اجباری مطالبه شد، با این حال در برخی شهرها مانند مشهد به صدور پایانکار ناگهانی برای دو تن از فعالان صنفی پرستاری و شکایت دانشگاه علوم پزشکی از دو تن از اعضای نظام پرستاری ختم شد. هیئت مدیره نظام پرستاری مشهد نیز در واکنش به این اقدام، بیانیهای صادر کرد.
شش ماه بعد در بهمن ۱۴۰۳ با توجه به تحقق نیافتن وعده ها، پرستاران و کارکنان فوریتهای پزشکی مشهد مقابل دانشگاه علوم پزشکی، تجمع و گلایه کردند که چرا پیگیری هایشان تاکنون نتیجهای نداشته است، مسئولان اقدامی نکردهاند و همچنان حقوق اولیه شان رعایت نمیشود.
مریم سی وچهارساله با هشت سال سابقه کار پرستاری، در یکی از بیمارستانهای دولتی مشهد، میگوید: سختی کار ما نسبت به سایر کارمندان دولت، خیلی بیشتر، اما حقوقمان کمتر از همه است. شیفتهای پی درپی و نامنظم و اضافه کار اجباری که به علت کمبود نیرو بر ما تحمیل میشود، باعث شده است علاوه بر بی انگیزگی، بیشتر همکاران در سنین پایین دچار عوارض عضلانی اسکلتی شوند. مبلغ هر ساعت اضافه کار آن هم امسال که افزایش یافته، برای من ۷۵ هزار تومان است. همچنین تعرفه پرستاری فقط اسمش به نام پرستار است و عملا بین همه کادر اداری بیمارستان ها، ستادی ها، نگهبانها و... توزیع میشود و با این حال به همین مبلغ ناچیز هم ۱۰ درصد مالیات تعلق میگیرد که از فروردین تاکنون، پرداخت نشده است. ازطرفی بااینکه بیشتر کارهای بیمار را پرستار انجام میدهد، این کارها به نام پزشک، ثبت و به حساب او واریز میشود، تاجایی که اختلاف کارانه پرستار با برخی پزشکان به ۱۰۰ برابر میرسد!
او ریشه مشکلات پرستاران را سوء مدیریت و پزشک سالاری وزارت بهداشت میداند که باعث شده است درکی از دردهای پرستاران نداشته باشند: «من و بسیاری از همکارانم از اینکه پرستار شدهایم، پشیمانیم. برخی این شغل را ترک کرده و به مشاغل دیگری پرداختهاند که چندبرابر پرستاری درآمد دارد. برخی هم مانند من هر روز به مهاجرت فکر میکنند. در یک سال گذشته، هفت نفر از دوستان نزدیکم به آلمان مهاجرت کردند که پنج تا از آنها زوج پرستار بودند و اکنون بسیار راضی هستند؛ زیرا آنجا از درک و حمایت مسئولان و سرپرستاران برخوردار هستند، فشار کاری کمتر و درآمد متناسب دارند.»
مونا، دیگر کارشناس پرستاری است که با ۳۶ سال سن و چهارده سال سابقه، از شاغلان رسمی بخش دولتی است و از اضافه کار اجباری گلایهمند: «فرزندم کوچک است و دوست دارم بیشتر کنارش باشم، ولی مطابق قانونی نانوشته، حداقل پنجاه ساعت اضافه کار اجباری داریم که اگر همکاران به مرخصی بروند، به ۱۰۰ ساعت هم میرسد. هرچه هم پیگیری میکنیم، میگویند نیرو نداریم یا نیروی طرحی میفرستند که هم حضورش موقتی است و هم تا کار یاد بگیرد، زمان میبرد. با توجیه کمبود بودجه، نیروی رسمی هم جذب نمیکنند؛ چون طبعا اگر به ما نیروهای موجود اضافه کار بدهند، به صرفهتر است تا جذب نیروی جدید با پایه حقوق ثابت. ازسوی دیگر قانون جوانی جمعیت و حمایت از مادران شاغل، فقط اسم ورسم دارد و از حمایت واقعی خبری نیست؛ این قانون میگوید مادران تا شش سالگی فرزند، میتوانند شیفت شب نداشته باشند ولی امتیاز و درنتیجه حقوقشان کم میشود.» آن طور که توضیح میدهد، پس از مدتها اعتراض و پیگیری، مبلغ اضافه کار پرستاران، مقداری افزایش یافته و مالیات حقوقشان نیز تا ۲۴ میلیون تومان معاف شده است، اما سایر مشکلات سر جای خود باقی است: «کارانه هم با تأخیر پرداخت میشود، هم معیار محاسبه اش مشخص نیست. اگر اعتراض کنیم، یا تعلیق میشویم یا اخراج یا محل کارمان را تغییر میدهند که مشکلات خاص خودش را به همراه دارد. من به خاطر علاقه و بعد معنوی کار پرستاری، تابه حال پشیمان نشده و فکر مهاجرت هم نکردهام، ولی بین همکارانم کم نیستند کسانی که پشیمان شدهاند و حتی مشاغل زیبایی را بهتر از پرستاری میدانند.»
«اعتراض ما برای حق وحقوقمان است که در قانون مشخص شده است ولی پرداخت نمیشود؛ قانون تعرفه پرستاری پس از چندین سال راکد ماندن، از دوسه سال پیش اجرایی شد، ولی متأسفانه توزیع تعرفه به صورت کارشناسانه نبود و با افزایش تبعیض بین اقشار مختلف کادر درمان، به نارضایتیها دامن زد. درواقع این، تعرفه پرستار و خدمات اوست که در صورت حساب بیمه لحاظ میشود ولی مبلغ که مشخص و هزینه از بیمار دریافت شد، بین قسمت اداری، مراکز درمانی، نگهبانها و سایر کادر درمان تقسیم میشود، آن هم ناعادلانه! درحالی که تعرفه پزشکی با مبالغ ده هابرابر تعرفه پرستاری، سال هاست صرفا به خود پزشک تعلق میگیرد. سال گذشته بنا شد کارگروهی تشکیل و این وضعیت اصلاح شود ولی نه تنها نشد، بلکه حتی همین مبلغ ناچیز هم بسیار با تأخیر پرداخت میشود.» اینها را سعید، پرستار چهل وهفت ساله با ۲۵ سال سابقه خدمت، میگوید و میافزاید: پرستاری بااینکه جزو حرفههای سخت و پرتنش است، شامل قوانین مشاغل سخت نمیشود. درنتیجه پرستاران پس از سی سال کار مداوم در مراکز درمانی با بحرانهای متعدد، باید تازه فکر درمان بیماریهای خودشان باشند. اعتراض هم که میکنیم، با برخوردها و انگهای عجیب وغریب مسئولان مواجه میشویم. پشیمانی ما از سنگینی کار نیست، بلکه از بی مهری مسئولان و ارزش قائل نشدن آنان برای کار پرستار است؛ همین است که دانشجو تا مدرک میگیرد، به مهاجرت فکر میکند. دوستانم که مهاجرت کردهاند، شاید درآمدشان تفاوت چندانی با ایران نداشته باشد، اما متناسب با کارشان است؛ وظایف مشخص و خاص پرستاری را انجام میدهند و در شرایط باثبات کار میکنند.
او درباره ریشه معضلات پرستاران و دلیل حل نشدن آنها معتقد است: «فقط با حرف نمیشود انگیزه داد. شرایط اقتصادی جامعه، تاب آوری همه ازجمله پرستاران را کاهش داده است. شاید مسئولان دانشگاه، دستشان بسته باشد و مقصر نباشند ولی سیاست گذاری وزارت بهداشت، نادرست است که پزشکان در رأس کار هستند و براساس دیدگاه و منافع خود تصمیم میگیرند؛ از وزارت تا دانشگاه و مراکز درمانی، همه کارها دست پزشکان است که سطح علمی خوبی دارند، اما در رشته پزشکی، نه درباره مدیریت. مشکلات موجود فقط با مدیریت درست حل میشود، ولی ازآنجاکه این اتفاق با منافع عدهای سازگار نیست، مانعش میشوند.»
پریسا، از دیگر پرستاران مشهدی با شانزده سال سابقه کار که به گفته خودش، حقوقش با کسر بیمه و مالیات به ۲۰ میلیون تومان هم نمیرسد، علاوه بر مشکلاتی که دیگر پرستاران هم از آن گفتهاند، گلایه هایش را این طور شرح میدهد: «به عنوان یک پرستار از مریض نوار قلب میگیرم؛ اما وقتی ثبت میکنم، به نام پزشک ثبت میشود! در حالی که بیرون از بیمارستان، پرستار براساس تعرفه پرستاری، سرم را تا ۲۰۰هزار تومان تزریق میکند. کار اصلی را من و همکارانم انجام میدهیم، اما طبق فرمول منتشر شده، سوپروایزری که در دفتر نشسته، ۵/۲ برابر ما حقوق دریافت میکند. چرا باید اینطور باشد؟ حق مسکن پرستاران نیز بسیار ناچیز و شرم آور است و طبق دستورالعمل رفاهی که معاون اول رئیس جمهور فرستادند، نیست؛ چرا باید در فیش حقوقی پرستاران مشهد که یک کلان شهر محسوب میشود، حق مسکن نهایتا ۶۰۰ هزار تومان باشد که آن هم تازه همین امسال افزایش یافته است و قبلا ۱۰۰ هزار تومان بود؟»
یکی از مسئولان سابق نظام پرستاری مشهد، محقق نشدن وعدههای دانشگاه در روز پرستار و بی توجهی و عدم حمایت نظام پرستاری کشور از پرستاران را، علت تجمعات اخیر آنان میداند و میگوید: اعتراضات پرستاران از سال گذشته اوج گرفته است. عمق مشکل در مشهد، بیشتر و به حدی است که میانگین کارانه دریافتی پرستاران، کمتر از همه کشور است (از ۲۷ درصد، تنها ۱۷ درصد پرداخت میشود)؛ این ایراد بخشنامه وزارت بهداشت است که اختیار درآمد تعرفه را به دانشگاهها واگذار کرده است. این ایراد را بارها به مدیرکل تعرفه پرستاری هم گفتهاند، اما نتیجهای نداشته است. نظام پرستاری کشور هم به جای اینکه به نفع پرستاران عمل کند، به دنبال منافع وزارت بهداشت و دانشگاه هاست؛ چون سال هاست که دست نشانده گروه خاصی در وزارت است و درگیر بازیهای سیاسی.
او ادامه میدهد: همکاران من از سوءمدیریت و برخوردهای نادرست و تبعیض آمیز خستهاند؛ تعرفه پرستاری را باید خود پرستار دریافت کند نه پزشک، ولی الان با اینکه کار را پرستار انجام میدهد، در سیستم بیمه به نام پزشک، ثبت و به پزشک پرداخت میشود. در این بین مردم، هزینه دریافت خدمات را یک بار به پزشک و یک بار به پرستار (بیمه) پرداخت میکنند؛ بماند که وقتی پرستار کم باشد، ناخودآگاه رسیدگی به بیماران، کیفیت لازم را نخواهد داشت و مردم از این بابت هم متضرر میشوند. ازطرفی چوب نارضایتی بیمار را پرستار میخورد و باید پاسخگو باشد! مسئولان درحالی از کمبود نیرو دم میزنند که ۵۰ هزار فارغ التحصیل پرستاری، یا بیکارند یا در مشاغل دیگر هستند؛ وزارت به جای اینکه فکر ایجاد انگیزه برای جذب همین نیروهای موجود باشد، سراغ افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاهها و آموزش نیروهای جدید رفته است، درحالی که آنها هم با دیدن وضعیت اسفبار پرستاران، یا وارد بازار کار نمیشوند یا دوام نمیآورند.
تلاش روزنامه شهرآرا برای ارتباط مستقیم با مسئولان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بی نتیجه ماند. روابط عمومی دانشگاه نیز اختلاف نجومی کارانه پرستاران با پزشکان را، برنامه وزارت بهداشت و خارج از اختیار دانشگاه دانست و ما را به گفتههای رئیس دانشگاه در جلسات مختلف ارجاع داد.
دکتر محمود شبستری، رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بیستم آبان، در نامهای خطاب به جامعه پرستاری، ضمن تأکید بر اهمیت مطالبات برحق پرستاران و اعتقاد ویژه هیئت رئیسه به توزیع مناسب درآمدها، اعلام کرد که بخش مهم طلب دانشگاه از بیمه، مربوط به کادر درمان است و اقدامات ویژهای در این راستا در حال پیگیری است. جلسات حضوری پرسش و پاسخ آزادانه نیز با پرستاران و هیئت رئیسه دانشگاه هر ماه برگزار خواهد شد تا مسائل و دغدغههای آنان به صورت مستقیم، مطرح و پیگیری شود.
او همچنین در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، گفت: نظام سلامت در گذشته، نظام متعادلی بود، اما بعد از طرح تحول سلامت، به شدت ناتراز شده است که مشکلات زیادی را برای پرداخت به موقع حقوق و کارانه گروههای مختلف ایجاد کرده است. درعین حال وضعیت پرداختی پرستاران، از استانهای دیگر بهتر و جلوتر است.
شبستری ۲۲ آبان در جلسه شورای تأمین مشهد نیز مطالبات دانشگاه علوم پزشکی از سازمانهای بیمه گر را ۴ هزار میلیارد تومان اعلام کرد و سه روز بعد در نشست خبری با اصحاب رسانه، به تبیین اقدامات دانشگاه برای رفع تأخیر در پرداختها پرداخت: «پرداختی پرستاران همیشه در اولویت بوده است؛ این تأخیر، ناشی از پرداخت نکردن بیمه هاست؛ مثلا تأمین اجتماعی از دهم خرداد پرداختی نداشته است. ۴ میلیون نفر از افراد زیر پوشش دانشگاه علومپزشکی مشهد تحت پوشش بیمه سلامت هستند و این یعنی ۷۰ درصد مطالبات مالی دانشگاه از بیمه سلامت است؛ به همین دلیل هرگونه تأخیر در پرداخت این بیمه، فشار اصلی را بر کارانههای پرستاران میگذارد. امیدواریم طی یک ماه آینده با آزادسازی منابع بیمه سلامت، بخش بزرگ عقب افتادگی کارانهها جبران شود. پرداخت معوقات درقالب وام، کاملا اختیاری است و هیچ اجباری وجود ندارد. دولت قرار است ۸۰هزار میلیارد تومان به شکل اوراق و سهام به بیمه سلامت اختصاص دهد که با انجام این کار، مشهد به دلیل حجم خدمت، بیشترین سهم کشور را دریافت میکند و این به معنای پرداخت بخش بزرگی از مطالبات پرستاران، بهبود جدی چرخه مالی دانشگاه علوم پزشکی و تسریع در پرداختهای معوق است. با هدف کاهش فشار کاری و بهبود وضعیت خدمات دهی به پرستاران، در یک سال گذشته هشتصد پرستار و تکنسین اتاق عمل به دانشگاه جذب شدهاند. در جریان تجمعات امسال، هیچ پرستاری اخراج یا تعلیق نشده است.»
شبستری همچنین ضمن تشکیل کارگروه پیگیری مطالبات پرستاری با حضور اعضای هیئت مدیره نظام پرستاری مشهد و نمایندگان شورای عالی نظام پرستاری کشور، در نخستین نشست این کارگروه که ۲۷ آبان برگزار شد، گفت: این یک کارگروه دائمی شامل افراد مورد اعتماد و پیشکسوت است و توزیع هرگونه درآمد در حوزه پرستاری، باید با نظر آن باشد. بدون تأیید کارگروه، هیچ تعرفهای نباید پرداخت شود. مسئول توزیع تعرفه کارانه هم از بدنه کارگروه معرفی شود که درکی از درد زیرمجموعه داشته باشد. میانگین اولویتهای بالینی نیز با توجه به سایر استانها مشخص شود تا ببینیم آیا میشود ضرایب را تغییر داد. البته مبلغ اضافه کار پرستاران، امسال سه برابر شده است. ورودی و خروجی تعرفه پرستاری نیز هر ماه باید به دانشگاه اعلام شود.
او، قرار دادن رئیس دانشگاه و پرستار درمقابل یکدیگر را ظلم به هردو دانست و باتوجه به اعتراض پرستاران به تبعیض در پرداختها یادآوری کرد: علوم پزشکی مشهد، هزار استاد و پزشک دارد که ششصد نفر از آنان اصلا کارانه نمیگیرند و مطب هم ندارند. از چهارصد نفر باقی مانده، حدود نیمی پزشک بیمارستان هستند که زیر ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان کارانه دریافت میکنند و درصد کمی مثل جراحان، چشم پزشکان و فوق تخصصهای تمام وقت که صرفا در دانشگاه کار میکنند، بیش از ۱۰۰ میلیون کارانه میگیرند.