سرخط خبرها

مربی فقط ایرانی

  • کد خبر: ۳۷۹۱
  • ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۱:۲۴
مربی فقط ایرانی
گفت‌وگوی شهرآرامحله با قهرمان سابق ژیمناستیک و پیش‌کسوت این رشته

فهیمه شهری - ژیمناستیک ورزشی است که در دسته‌بندی رشته‌های آمادگی جسمانی قرار دارد و حرکات آن نیازمندِ قدرت، انعطاف بدنی، چابکی، تعادل و هماهنگی اعضای بدن است.
هرچند در گذشته ورزش‌های مشابه ژیمناستیک در مصر و چین باستان هم تمرین می‌شد اما ریشه ژیمناستیک امروزین به یونان باستان می‌رسد و نام این رشته هم از واژه یونانیgymnazein آمده که معنای تحت‌اللفظی آن «تمرین کردن برهنه» است. در آن دوران ژیمناستیک همچون ورزش‌های دیگری مانند پرش، دو، پرتاب دیسک، کشتی و بوکس به عنوان بخشی از تمرینات نظامی و آماده‌سازی افراد برای جنگ محسوب می‌شده است. این ورزش‌ها برای کسب قدرت و انعطاف عضلانی لازم برای جنگ‌های تن به تن اهمیت داشتند. از آنجا که آموزش‌های نظامی برای همه شهروندان یونان لازم بود و و یونانی‌ها پرورش بدن و ذهن را با یکدیگر کاملاً مرتبط می‌دانستند، ژیمناستیک اهمیت فرهنگی زیادی در آموزش‌ها و تمرینات آنان داشت.
با تعطیلی المپیک باستانی، تمرین ژیمناستیک یونانی از رونق افتاد تا اینکه در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی دوباره در اروپای غربی احیا شد. احیای ژیمناستیک در واقع همراه با جریانی انجام شد که احیای ارزش‌های مرتبط با ژیمناستیک یعنی نیرومندی نیم‌تنه بالایی بدن، بدن عضلانی، کشش، نرمی، انعطاف، استواری و تعادل هم در آن دیده می‌شد. این نظریه که ذهن سالم در بدن سالم است همراه با تمرینات ژیمناستیک احیا شد و پشتیبانی برای تمرین و آموزش این ورزش بود. در اواسط سده نوزدهم «فردریش جان» تلاش زیادی برای وارد کردن ژیمناستیک به نظام آموزشی آلمان کرد. جان که به «پدر ژیمناستیک» معروف است، تعدادی از مهم‌ترین ابزارهای ژیمناستیک از جمله بارفیکس، پارالل، خرک حلقه، چوب موازنه، نردبان ژیمناستیک و خرک‌های پرشی را ابداع کرد.

 

ژیمناستیک نخستین بار و به طور غیررسمی در سال ۱۳۵۲ قمری از سوی شخصی به نام امان‌ا... پادگورنی که یک روسی بود به ایران آورده شد. پادگورنی در ورزش‌های دبستانی، با حرکات ریتمیک و ژیمناستیک، کار خود را در شهر تبریز آغاز کرد. وی از همان ابتدای کار با مقاومت و کارشکنی برخی از اهالی به ترک محل و حضور در تهران مجبور شد. در تهران نیز افرادی چون محمود اسحاقی، میراحمد صفوی و عده‌ای دیگر، برای نخستین بار ژیمناستیک را آغاز کردند. فعالیت‌های اولیه ژیمناست‌ها در محل غورخانه، پارک شهر فعلی انجام می‌شد. در استان خراسان هم استاد علی یزدزاد، دکتر بنایی و منوچهر مهران، ژیمناستیک را پی گرفتند. آقای سپاس پور، اولین سرپرست فدراسیون ژیمناستیک ،
بود که در سال ۱۳۲۱ تنها به مدت ۳ ماه عهده‌دار این مسئولیت شد. پس از وی نصرت‌ا... حاج عظیمی به عنوان نخستین رئیس فدراسیون آغاز به کار کرد و تاکنون افراد مختلفی برای پیشرفت و توسعه این رشته در ایران و خراسان تلاش کرده‌اند. در این گزارش سراغ یکی از پیش‌کسوتان ژیمناستیک به نام مسعود حافظی رفتیم که شاگرد مرحوم یزدزاد است و افزون بر اینکه خودش مقام قهرمانی در این رشته را دارد، چندین شاگردش به مسابقات تیم ملی راه یافته‌اند.
مسعود حافظی مطلق در آخرین روز اسفندماه سال 1329 دیده به جهان گشود و سال ۱۳۴۰ درحالی‌که 10 سال سن داشت، به همراه برادرانش هوشنگ، ایرج و ناصر که از قهرمانان ژیمناستیک بودند، زیر نظر استاد مسلم ژیمناستیک ایران، شادروان علی یزدزاد ورزش را آغاز کرد. او در سال ۱۳۴۲ و ۱۳۴۴ به ترتیب به کسب مقام سومی و دومی آموزشگاه‌ها موفق شد و در سال ۱۳۴۵ عنوان قهرمان قهرمانان ژیمناستیک آموزشگاه‌ها را از آن خود کرد. سپس به مسابقات قهرمانی کشور راه یافت. در سال ۱۳۴۶ مدال طلای دارحلقه و پرش خرک را به دست آورد سپس برای ادامه تحصیل به مدت 2سال عازم کشور سوئد شد و پس از بازگشت، سال ۱۳۵۱ در مسابقاتی که از طرف مجله دنیای ورزش برگزار می‌شد، به مقام قهرمانی در دارحلقه و حرکات زمینی رسید. حافظی در همان سال به کسب گواهینامه مربیگری فدراسیون موفق شد که در پی آن به مدت ۳ سال مربیگری باشگاه دارالفنون تهران را بر عهده داشت. او سال ۱۳۵۲ به عنوان دانشجوی دانشکده تربیت بدنی
پذیرفته و در سال ۱۳۵۳ موفق به گذراندن دوره داوری بین‌المللی شد. سال ۱۳۵۴ به اردوی آمادگی برای انتخاب تیم منتخب و شرکت در بازی‌های آسیایی تهران دعوت شد که متأسفانه در تمرینات، دچار آسیب دیدگی از ناحیه کمر و مچ پا شد و به ناچار در مسابقات آسیایی تهران به عنوان داور، مسابقات را قضاوت کرد. سال ۱۳۵۵ از طرف فدراسیون ژیمناستیک برای گذراندن دوره ژیمناسترادا به برلین اعزام شد و با پایان گرفتن تحصیلاتش، در سال ۱۳۵۶ به عنوان عضو هیئت علمی، به استخدام دانشگاه فردوسی مشهد درآمد. او تابستان ۱۳۵۷ برای گذراندن دوره تکمیلی مربیگری از طریق دانشگاه فردوسی مشهد به هانفر آلمان فرستاده شد و پس از بازگشت، به عنوان سرمربی هیئت ژیمناستیک خراسان گماشته شد. حافظی از سال ۱۳۶۰ نایب رئیس و از سال ۶۳ تا ۶۶ رئیس هیئت ژیمناستیک خراسان بود.
او در تمام مدت خدمت خود در دانشگاه فردوسی مشهد ضمن تدریس کلاس‌های تئوری و عملی، رئیس انجمن ژیمناستیک بود و سال ۱۳۸۱ در سمت مربی، به مقام قهرمانی دانشگاه‌های کشور دست یافت. در سال ۱۳۸۸ پس از ۳۳ سال خدمت در دانشگاه، بازنشسته شد و هم اکنون سال‌هاست که به عنوان عضو هیئت رئیسه هیئت ژیمناستیک استان خراسان رضوی و شهرستان مشهد فعالیت می‌کند. حافظی همچنین در رشته‌های دیگری نظیر شنا و شیرجه و والیبال هم به کسب عنوان‌های با ارزشی در گروه سنی خود موفق شده است .از کارهای علمی او درباره ورزش می‌توان ترجمه جزوه ترامپولین، دانستنی‌های ژیمناستیک، ورزش و فیزیوتراپی، کتاب مدیریت و طرز اجرای مسابقات، روان‌شناسی مربیگری ژیمناستیک و چند مقاله آموزشی را نام برد .او در این سال‌ها، شاگردان بی‌شماری را آموزش داده است که بیش از 10 نفر آن‌ها به تیم ملی راه یافته‌اند .در ادامه، خلاصه‌ای از گفت‌وگوی ما با این قهرمان ژیمناستیک محله دانش‌آموز را می‌خوانید.


سخت بودن تلفظ ژیمناستیک برای قدیمی‌ترها
حافظی، داستان ژیمناست شدن خود را این‌گونه روایت می‌کند: «3 برادرم ژیمناستیک کار می‌کردند و جزو قهرمانان و پیش‌کسوتان این رشته بودند همین موضوع باعث شد که من هم به ژیمناستیک علاقه‌مند شوم. البته آن موقع مثل اکنون مرسوم نبود که بچه‌های خردسال تمرینات ژیمناستیک انجام دهند. از طرفی آگاهی پدر و مادرها زیاد نبود و فکر می‌کردند ورزش باعث می‌شود ما از زندگی عادی عقب بمانیم. حتی تلفظ ژیمناستیک برای خیلی‌ها سخت بود. برای همین در مقایسه با ورزش تشویقمان نمی‌کردند و میانه خوبی با آن نداشتند. البته شاید هم تا حدی نگرانی‌شان از این بابت درست بود چراکه مملکت یک فقر عمومی داشت و همه دنبال کسب درآمد بودند اما خوشبختانه چون برادران بزرگ من راه را باز کرده بودند برایم مشکلی پیش نیامد و توانستم وارد این عرصه شوم .ناگفته نماند که براساس معیارهای کنونی، ژیمناستیک را باید بین 3 تا 5 سالگی شروع کرد اما من سال 1340 در حالی‌که حدود 10 سال سن داشتم تمرینات ژیمناستیک را آغاز کردم. بعد از 2سال تمرین، در مسابقات آموزشگاه‌ها به دریافت مقام سومی و مدال برنز موفق شدم. چون سنم کم بود این مدال خیلی به من روحیه و انگیزه داد و برایم بسیار ارزش داشت. بنابراین تمریناتم را ادامه دادم تا اینکه سال 1345 قهرمان قهرمانان ژیمناستیک آموزشگاه‌ها شدم و همین‌طور به مدارج بالاتر دست یافتم و تا امروز، حدود 58 سال است که در این عرصه فعالیت می‌کنم.»او تمرین و علاقه زیاد را عامل موفقیتش می‌داند و می‌گوید: «زمانی‌که من ژیمناستیک کار می‌کردم، وسایل ایمنی و آموزشی بسیار اندک بود و این ورزش جزو ورزش‌های پرخطر قلمداد می‌شد. البته اکنون آن‌قدر وسایل ایمنی زیاد شده که ژیمناستیک جزو بی‌خطرترین ورزش‌هاست و با جرئت می‌توان گفت آسیب دیدگی‌هایی که در ژیمناستیک داریم حتی از والیبال کمتر است.»


کندن اولین چاله ابر و پر کردن آن با پرز قالی
حافظی به تاریخچه ژیمناستیک اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «حدود 400-300 سال قبل، ژیمناستیک به صورت شیرین‌کاری در زورخانه‌ها انجام می‌شد و ژیمناستیک مدرن تقریبا از سال 1310 با سطح خیلی پایین در ایران شروع شد تا اینکه به مرور پیشرفت کرد.
یکی از کسانی که خیلی برای این رشته زحمت کشید؛ استادم علی یزدزاد بود که ژیمناستیک را در روسیه فرا گرفته بود. آن زمان بسیاری از وسایل و امکانات آموزشی اکنون را نداشتیم. به عنوان مثال چاله ابر نبود و برای انجام دادن یکی از حرکات، 6 نفر مراقب می‌ایستادند چون در این حرکت اگر ژیمناستیک کار زود دستش را رها می‌کرد با پشت گردن به زمین می‌خورد و اگر دیر رها می‌کرد، روی بارفیکس فرود می‌آمد. بعد از 6سال تمرین، جرئت پیدا کردم این حرکت را انجام دهم اما وقتی رفتم آلمان، دیدم بچه‌های شش ساله‌شان آن را انجام می‌دهند اصلا برایم قابل درک نبود تا اینکه متوجه شدم آن‌ها چاله ابر دارند و اگر کسی فرود اشتباهی داشته باشد، بدون آسیب در چاله ابر می‌افتد. بنابراین بعد از اینکه از آلمان برگشتم، گفتم در سالن سعدآباد، اولین چاله ابر را کندند و چون ابر نبود، در آن پرز قالی ریختیم.
اکنون با وجود چاله ابر، این‌قدر ژیمناستیک‌کاران تمرین می‌کنند تا جای درست فرود آمدن را پیدا ‌کنند. همچنین تشک‌های 40 سانتی داریم و ژیمناستیک کار هر طور سقوط کند مشکلی برایش پیش نمی‌آید اما در گذشته ما پرزهای قالی را در کیسه گونی جمع می‌کردیم و می‌آوردیم در سالن می‌ریختیم. بعد از یک مدت هم خاک می‌گرفت و باز باید رویش آب می‌پاشیدیم تا خاک بلند نشود. افزون بر این وقتی به مسابقات می‌رفتیم فقط یک دست لباس مخصوص داشتیم و همین لباس را هر ورزشکاری پس از انجام مسابقه‌اش به ورزشکار بعدی می‌داد اما از سال 58 به بعد که شکوفایی اقتصادی ما آغاز شد، دولت هزینه‌های ورزشکاران را می‌داد و به لباس و تغذیه آن‌ها توجه می‌شد.»


کمبود مربی تحصیل‌کرده
حافظی، نداشتن مربی فهمیده و تحصیل‌کرده را یکی دیگر از مشکلات ژیمناستیک‌کاران در گذشته می‌داند و می‌گوید: «هرچند من مربی خیلی خوبی داشتم ولی به طور کلی، آن زمان خیلی با کمبود مربی مواجه بودیم. همچنین چون ژیمناستیک جزو ورزش‌های بومی ما نیست و یک ورزش وارداتی محسوب می‌شود، تا چند سال پیش، در آن حرفی برای گفتن نداشتیم. از طرفی، وسایلش را باید از خارج وارد می‌کردیم و فوق‌العاده گران تمام می‌شد اما در 12-10 سال اخیر، موفقیت‌های خوبی در این رشته کسب کرده‌ایم و وسایل را هم خودمان می‌سازیم. زمانی‌که من ژیمناستیک کار می‌کردم فقط یک سالن تمرین در مشهد بود اما اکنون حداقل 20 تا 25 سالن ژیمناستیک در مشهد وجود دارد و حدود 7هزار خردسال در آن‌ها مشغول تمرین هستند.»
به عقیده او زمانی‌که تعداد فراگیران یک رشته ورزشی را افزیش دهیم، می‌توانیم مطمئن باشیم که درون آن‌ها یک قهرمان ورزشی پیدا می‌شود. حافظی در این باره توضیح می‌دهد: «در چین 400 هزار ژیمناست برای انتخابی تیم ملی شرکت می‌کنند، طبیعی است که این گستردگی، موجب انتخاب شایسته‌تر را فراهم می‌کند ولی در کشور ما برای انتخابی تیم ملی‌مان 50 نفر شرکت می‌کنند بنابراین هنوز باید روی گسترده‌تر کردن ژیمناستیک کار کنیم.»


آسیب‌های من و مربی‌ام
او ادامه می‌دهد: «متأسفانه اکنون یک غربالگری در ژیمناستیک انجام می‌شود که براساس آن، کودکان مستعد را انتخاب می‌کنند اما این کار به نظر من غلط است چراکه شروع تمرینات ژیمناستیک بین 3 تا 5 سالگی است و در این سن مهم‌ترین ویژگی بچه‌ها را شیطنت و بازیگوشی تشکیل می‌دهد. به عقیده من در این سن نمی‌توان گفت کدام کودک استعداد بیشتری دارد باید همه را بدون غربالگری بپذیریم و بعد از یکی، 2 سال که تفاوت استعدادها مشخص می‌شود روی افراد مستعدتر کار کنیم و آن‌ها را کنار قهرمانان آموزش دهیم.»
این پیش‌کسوت ورزش ژیمناستیک یادی از استادهایش می‌کند و می‌گوید: «مرحوم یزدزاد، مربی خانوادگی ما بود. در تهران نیز مرحوم سادات‌رضایی، تکنیک‌های جدید را به من آموزش داد. مرحوم جاویدپور هم خیلی برایم زحمت کشید. معمولا در ژیمناستیک مربی باید از لحاظ وزنی مقداری سنگین‌تر از شاگرد باشد چون موقع در رفتن حرکات، شاگرد با شدت و سرعت به مربی برخورد می‌کند اما من از استادم جاویدپور سنگین وزن‌تر بودم و چند بار موجب آسیب دیدگی او شدم.»
حافظی، درباره ویژگی‌های یک مربی نظرهایی دارد و می‌افزاید: «به عقیده من مربی کسی است که ورزشکار را از کودکی در اختیار می‌گیرد و او را به قهرمانی می‌رساند. اینکه ما یک ورزشکاری را خودمان رشد و پرورش می‌دهیم بعد دست آخر که به قهرمانی نزدیک می‌شود، برایش مربی خارجی می‌گیریم اصلا کار درست و منطقی نیست. این مربیان خارجی دیگر نقش یک مربی واقعی را ندارند. آن‌ها یک ورزشکار آماده را تحویل گرفته و با او تمریناتی انجام می‌دهند. به نظر من مربیان خودمان این‌قدر توانایی دارند که ورزشکارانمان را به مقام‌های قهرمانی برسانند اما اگر هم ضعفی هست و می‌خواهیم پیشرفت بیشتری داشته باشیم می‌توانیم مربیان خودمان را برای دریافت آموزش به خارج اعزام کنیم تا بعد از بازگشتشان، دستاوردهایشان را در اختیار ورزشکاران خودمان قرار دهند و در نهایت ورزشکارمان از سوی مربی خودمان به مقام قهرمانی برسد نه اینکه با مربی خارجی عنوان قهرمانی را کسب کند.»
حافظی که دو بار به دلیل کم‌توجهی مربی خارجی آسیب دیده، با مربی خارجی مخالف است و در این باره اظهار می‌کند: «مربی‌های ژیمناستیک ایرانی پا به پای ورزشکار کنارش حضور دارد و خیلی مراقب او هستند اما من در طول دوران تمریناتم فقط دو بار آسیب دیدم و هر دو بار مربی خارجی داشتم. بار اول، هنگام انجام دادن یک حرکت، درست زمانی که مربی باید به من کمک می‌کرد تا سقوط نکنم، کنار ایستاده بود و من زمین خوردم و یک دست و یک پایم با هم شکست. درحالی‌که اگر مربی ایرانی بود اصلا این مصدومیت برایم پیش نمی‌آمد. البته آن موقع جوان بودم و این دردها را زیاد احساس نمی‌کردم و بعد از 20 روز استراحت، تمریناتم را آغاز کردم. آسیب دوم هم قبل از مسابقات آسیایی بود که آنجا هم به دلیل کم‌توجهی مربی خارجی زمین خوردم و از ناحیه مهره‌های کمر، آسیب دیدم. این آسیب دیر خوب شد و من متوجه شدم باید ژیمناستیک قهرمانی را کنار بگذارم.»
او که سال 55 از مسابقات کناره‌گیری کرد و به کار آموزش و تألیف جزوه و کتاب‌های مرتبط با ژیمناستیک پرداخت، می‌افزاید: «تقریبا در دبیرستان دوره ژیمناستیک تمام می‌شود و از این سن به بعد چون انعطاف بدنی به شدت کاهش می‌یابد کمتر کسی می‌تواند این رشته را ادامه دهد. در واقع ژیمناست‌ها حدود 25 سالگی باید از قهرمانی دست بکشند. در این 50 سالی هم که در عرصه ژیمناستیک فعالیت داشتم، فقط یک ژیمناست 33 ساله فرانسوی داشتیم.»


اشتباهی که به حرکت جدیدی منجر شد
حافظی، در ادامه به ذکر خاطره‌ای از حضورش در یکی از مسابقات می‌پردازد و می‌گوید: «در ژیمناستیک حرکتی داریم به اسم آفتاب که ژیمناست دور بارفیکس می‌چرخد، سرعتش که زیاد شد در یک زاویه مناسب دستش را رها می‌کند، در هوا یک دور می‌چرخد و با پا فرود می‌آید. در این مسابقه، یک حرکت نابه‌جا زدم و در نتیجه این اشتباه، حرکت دورانی من آن‌قدر شدتش زیاد شد که نتوانستم میله را بگیرم و دستم رها شد. چون می‌دانستم نحوه سقوط به چه شکلی است، خودم را در هوا جمع کردم تا آسیب کمتری ببینم غافل از اینکه در زاویه مناسب بودم، به جای یک دور، دو دور چرخیدم و با پا آمدم پایین و یک فرود بی‌نقص داشتم. البته اکنون این حرکت را با سه چرخش هم انجام می‌دهند اما تا آن زمان، کسی دو دور را در ایران نزده بود.»
او در ادامه با اشاره به فواید ورزش ژیمناستیک، بیان می‌کند: «ژیمناستیک جزو ورزش‌های پایه است و باعث همخوانی عصب با عضله می‌شود. به عبارتی دیگر، یک ژیمناستیک‌کار، در انجام مهارت‌های مشکل باید بداند چه لحظه‌ای چه ضربه‌ای بزند و چه لحظه‌ای تصمیم بگیرد رها شود. در واقع باید قدرت تصمیم‌گیری لحظه‌ای داشته باشد و اگر در این‌باره اشتباه کند، ضربه می خورد. بازتاب این همخوانی عصب و عضله را می‌توانید هنگام عبور از خیابان مشاهده کنید.
یک فرد معمولی که ژیمناستیک کار نکرده هنگام عبور از خیابان ممکن است چندین بار عقب و جلو برود، چون همخوانی عصب و عضله تقویت نشده است اما یک ژیمناستیک‌کار دقیق در لحظه مناسب تصمیم می‌گیرد و از خیابان عبور می‌کند. همچنین ژیمناستیک ترس از ارتفاع را از بین می‌برد و قابلیت‌های بدنی را تقویت می‌کند. بدنسازی اصولی که در ژیمناستیک انجام می‌شود نیز تا سال‌ها دوام می‌آورد کما اینکه خود من با وجود 68 سال سن، تناسب اندامم حفظ شده است. شاگردانم هم که بالای 50 سال سن دارند، از لحاظ فیزیک بدنی مشکلی ندارند و این از ویژگی‌های مثبت ژیمناستیک است.»
این مربی ژیمناستیک ادامه می‌دهد: «یک ورزشکار واقعی خیلی کم عصبانی می‌شود چون اگر بخواهد قدرت‌نمایی کند، عرصه ورزش بهترین فضا برای این کار برایش فراهم می‌کند. البته بگذریم از فوتبال که این‌قدر جنبه‌های سیاسی و اقتصادی بر آن غلبه کرده که جنبه ورزشی‌اش کمرنگ شده است و این درست نیست. این‌قدر برای فوتبال سرمایه‌گذاری کردیم هنوز به المپیک راه نیافته‌ایم و این نشان می‌دهد که روی این ورزش به طور زیربنایی کار نمی‌شود. اما در ژیمناستیک با این امکانات کم، تاکنون دو بار در المپیک شرکت داشته‌ایم و اگر یک پنجاهم هزینه‌هایی که برای فوتبال می‌شود، صرف ژیمناستیک شود، مطمئن باشید ما قهرمان المپیک می‌سازیم.»


جایگاه پیش‌کسوتی را بی‌ارزش نکنیم
او با اشاره به اینکه ورزش باعث نشاط و پشتکار می‌شود و پویایی سالن ورزش، جوانان را تا حد زیادی از مفاسد اجتماعی دور می‌کند، می‌گوید: «بچه‌ها انرژی زیادی دارند و اگر این انرژی از راه مناسبی مانند ورزش تخلیه نشود به سمت کارهای نادرستی کشیده می‌شوند. به تجربه هم می‌بینید کمتر ورزشکاری است که دچار اعتیاد یا تبهکاری شده باشد. البته خوشبختانه اکنون اطلاعات مردم افزایش یافته است و برای ورزش بچه‌ها هزینه می‌کنند و وقت می‌گذارند. وقتی می‌بینم پدر و مادرها با این همه مشغله‌های زندگی امروز، بچه‌هایشان را به سالن ورزشی می‌آورند و آن‌ها را تشویق می‌کنند، لذت می‌برم.»
حافظی، درباره رابطه ژیمناستیک با کوتاه قدی، توضیح می‌دهد: «اینکه می‌گویند ژیمناستیک باعث کوتاهی قد می‌شود، تصور اشتباهی است، البته شاید کوتاه قدها بتوانند ژیمناستیک‌کاران بهتری باشند اما در هر شرایطی اگر ورزشکار، تناسب قد با وزنش را حفظ کند، موفق می‌شود.»
او که از سال 86 به عنوان پیش‌کسوت معرفی شده است، در این باره گلایه‌هایی دارد و اظهار می‌کند: «پیش‌کسوتی مقام با ارزشی است و نباید آن را به هرکسی بدهند. کسی که این عنوان را دریافت می‌کند باید در جوانی ورزشکار و به مقام قهرمانی رسیده باشد و بعد از آن مربیگری کرده و قهرمان تحویل داده باشد اینکه یک نفر تنها در محله خودشان به آموزش یک رشته ورزشی پرداخته باشد و بعد با افزایش سن، عنوان پیش‌کسوت به او بدهند، کار اشتباهی است. البته از اینکه عنوان پیش‌کسوتی را به من داده‌اند احساس خیلی خوبی دارم اما معتقدم صرف داشتن موی سفید، پیش‌کسوتی را ایجاد نمی‌کند.»
حافظی تصریح می‌کند: «من سال 86 از طرف تربیت بدنی به عنوان پیش‌کسوت معرفی شدم و از آن موقع تاکنون هر سال جزو پیش‌کسوت‌ها هستم. آن زمان حدود 110 ورزشکار در مشهد بودیم که به عنوان پیش‌کسوت دعوت شدیم اما در این مدت، این تعداد در مشهد به 450 نفر افزایش یافته است. من همه فعالان و قهرمانان را می‌شناسم و با آن‌ها در اردوها و مسابقات مختلف بوده‌ام اما اکنون کسانی پیش‌کسوت شده‌اند که من اصلا آن‌ها را در مسابقات ندیده‌ام. اگر به همه عنوان پیش‌کسوتی بدهیم این جایگاه را بی‌ارزش می‌کنیم. البته درست است که خیلی‌ها ممکن است زحماتی برای اعتلای ورزش کشیده باشند اما می‌توان از آن‌ها به روش‌های مختلف تقدیر کرد ولی اگر ورزشکار، قهرمان و مربی نبوده‌اند نباید عنوان پیش‌کسوت را دریافت کنند.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->