مشکلات ناشی از «شکاف لب» در کودکان مرگ ۴ کودک زیر ۵ سال با مواد مخدر در خراسان رضوی مرگ نوجوان ۱۱۰ کیلویی زیر تیغ جراحی زیبایی در تهران غرق‌شدگی در بهار ۱۴۰۳ جان ۲۸۳ ایرانی را گرفت قتل مادربزرگ و عمو به‌خاطر ارثیه در جنوب تهران نجات ۴۵۵۰ فرزند از سقط جنین خودکشی عروس ۲۴ ساله به علت اختلاف بر سر تالار عروسی! افشای شکنجه وحشیانه پسر معلول در اسارتگاه مرد بی‌رحم برادرکشی بیخ گوش مادر و خواهر | جسد برادرم را در باغچه دفن کردم قطع عضو شهروند تهرانی در قدرت‌نمایی اراذل و اوباش| دو شرور سابقه دار دستگیر شدند حریق یک کارگاه بزرگ چندمنظوره در جاده سیمان| یک آتش نشان مصدوم شد (۹ مرداد ۱۴۰۳) تولید پلیمرهای انتقال دارو به سلول‌های سرطانی توسط پژوهشگران مشهدی نتیجه پایه یازدهم اعلام شد + لینک مشاهده نتایج (۹ مرداد ۱۴۰۳) صدور بیش از ۳۸ هزار گذرنامه زیارتی در خراسان رضوی درمان جدید برای طاسی سر مردان گشت‌های ویژه پلیس آگاهی ۱۴۵۱ خودروی مسروقه در سراسر کشور را کشف کردند حجامت یا اهدای خون | حجامت کنیم یا خون هدیه کنیم؟ عوارض استفاده از ماهی‌تابه‌های نچسب | «تب دود» چیست؟ وزش باد‌های غبارآلود ۱۲۰ روزه در خراسان رضوی و استان‌های شرقی کشور کمبود گروه‌های خونی A مثبت و منفی در خراسان رضوی
سرخط خبرها

برای طرح ‌ریزی نقشه ذهنی سالم در شخصیت فرزندمان چه باید کرد؟

  • کد خبر: ۳۸۲۱۴
  • ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۱
برای طرح ‌ریزی نقشه ذهنی سالم در شخصیت فرزندمان چه باید کرد؟
همه ما هرقدر بزرگ‌تر و واقع بین‌تر شدیم، بیش از قبل به این حقیقت پی بردیم که در همه اجزای شخصیت، عواطف و احساسات و رفتارمان همان پدر و مادرمان هستیم، حتی در ارائه آنچه در آن‌ها نمی‌پسندیدیم.
عصمت یوسف‌زاده | شهرآرانیوز؛ همه ما هرقدر بزرگ‌تر و واقع بین‌تر شدیم، بیش از قبل به این حقیقت پی بردیم که در همه اجزای شخصیت، عواطف و احساسات و رفتارمان همان پدر و مادرمان هستیم، حتی در ارائه آنچه در آن‌ها نمی‌پسندیدیم. در مراحل روانی رشد، تجربه‌های عاطفی و روانی در پس‌زمینه، وراثت، محیط و تعامل صورت می‌گیرد و نقشه ذهنی و شخصیت خاص فرزندمان را تشکیل می‌دهد. همه تصمیمات، رفتارها، برداشت‌ها، شکل ارتباطات، موفقیت و ناکامی و قضاوت‌های فرزندمان از این قالب و نقشه ذهنی حاصل می‌شود.


چه ویژگی‌هایی از طریق انتقال ژن‌ها به کودکمان بخشیده‌ایم؟

برای طرح‌ریزی نقشه ذهنی سالم در شخصیت فرزندمان، پرورش باید طبق ویژگی‌های خاص هر سن صورت گیرد تا همه استعداد‌ها و اهداف تربیت به ظهور برسد. سپس باید وراثت و محیط و چگونگی اثر آن‌ها بر ویژگی‌های مراحل رشد را در نظر داشته باشیم و از آنجا که ما تعیین‌کننده وراثت و عوامل محیطی هستیم، تحلیل و اصلاح خودمان اولین قدم در پرورش کودکی است که می‌خواهیم سلامت روانی پایدار به او هدیه کنیم.

از خودمان بپرسیم چه ویژگی‌هایی از طریق انتقال ژن‌ها به کودکمان بخشیده‌ایم. هرقدر حافظه ما یاری می‌کند به یاد بیاوریم که وقتی هم‌سن کودکمان بودیم چه تجربه احساسی و اجتماعی و خانوادگی‌ای داشتیم.
 
احتمالا فرزندمان در زمینه‌های مشابهی زندگی را تجربه می‌کنند. از آنجا که او با استعداد‌های ذهنی، تمایلات هیجانی و عاطفی، نیاز‌های اجتماعی و گرایش و ارزش‌های اخلاقی پایه ژنتیک به دنیا می‌آید، اثر وراثت از طریق شناخت دقیق ارثیه‌هایی مثل میزان هوش، میزان احساسات و ابراز آن، توانایی برقراری ارتباط مؤثر و ... مدیریت‌پذیر است. به یاد داشته باشیم:
۱- فرزند من با همه کودکان فرق دارد، چون ژن‌های من فقط در این کودک قرار دارد.
۲- فرزندان من با هم فرق دارند، چون ترکیب‌های فراوانی از ژنتیک من و همسرم احتمال شکل‎گیری و انتقال داشته‌اند.
۳- بیشتر آنچه به فرزندم ارث داده‌ام آشکار و قابل مشاهده نیست.
۴- فرزند من این ارثیه را انتخاب نکرده است.


تربیت و تأثیر محیط بر فرزندان

روان‌شناسان بین ۲ عامل وراثت و محیط توجه بیشتری به محیط دارند، زیرا انسان در آغاز تولد، همراه با وراثت منحصر‌به‌فرد خود قابلیت تغییر ندارد و بر اساس چگونگی محیط زندگی خود، توان تغییر پیدا می‌کند و این توان تغییر زمینه بهبود و رشد شخصیت را فراهم می‌آورد.


چگونه کودکانمان را پرورش می‌دهیم؟

هرچه می‌بیند، می‌شنود، احساس می‌کند، می‌بوید، می‌چشد و تجربه می‌کند محیط کودک را تشکیل می‌دهد. به یاد داشته باشیم:
 
١- کودک من در فرهنگ ملت، قوم و خانواده من به دنیا آمده است و پرورش می‌یابد. پس نباید معیار قضاوت درباره او کودکان فرهنگ ملت، قوم یا خانواده دیگر باشند.
 
۲- کودک من با روش خاص طبقه اجتماعی و اقتصادی من پرورش یافته است. درآمد، شغل، تحصیلات و موقعیت اجتماعی خانواده بر کودکم مؤثر است. پس رفتار اجتماعی و روش او برای سازگاری با مسائل و رفتار کودکان دیگر متفاوت خواهد بود.
 
۳- من به عنوان خانواده کودکم مسئولیت دارم زبان جامعه را به کودکم بیاموزم. یعنی مهارت‌های اساسی و چگونه برخورد کردن با جامعه را به او بیاموزم.

برای دستیابی به این هدف، مهم‌ترین چیز ایجاد ارتباط با اوست. کار مهم خانواده ارتباط کلامی و عاطفی و اظهار محبت و علاقه به کودک است. در تأکید به اهمیت این موضوع، همان بس که اشاره کنیم بر اساس تحقیقاتی توسط هاوارد گاردنر، روان‌شناس و استاد دانشگاه هاروارد، یک‌سوم کودکانی که در یتیم‌خانه‌ها بدون محبت و ارتباط خانوادگی زندگی می‌کردند در همان سال اول زندگی می‌مردند و اگر هم زنده می‌ماندند، دچار عقب‌ماندگی‌های ذهنی می‌شدند.


اختلالات عاطفی از کجا نشئت می‌گیرند؟

یکی از عوامل مهم در به وجود آمدن اختلالات عاطفی و رفتاری و اجتماعی کودکان، بدرفتاری والدین است. والدین بدرفتار عموما از جمله افراد تنها و ناتوان هستند و نمی‌دانند چگونه باید با کودک رفتار کنند. این ناآگاهی سبب توقعات خلاف واقع از کودک می‌شود؛ بنابراین در حل مسائل خانوادگی کمک و مشاوره بگیرید. همین‌طور روابط اجتماعی خود را بهبود ببخشید. ویژگی‌های رفتاری کودکان در سنین مختلف و روش صحیح برخورد با آن‌ها را بیاموزید. دریافت کودک از خود و جهان پیرامونش در جریان رشد تغییر می‌کند. آگاهی و اطلاعات او از مسائل و تفسیر و برداشت او و در نهایت چگونگی برخوردش با مسائل در جهت تجربه‌هایش در جریان رشد توسعه می‌یابد. با هر تجربه جدید، روشش در تفسیر اتفاقات را متناسب با آن تجربه تغییر می‌دهد و تحول ذهنی و فکری می‌یابد و به این صورت، روش منحصر به خودش را در سازگاری با واقعیت‌ها دارد.


با ویژگی‌های تربیتی در سنین مختلف آشنا شویم

در سنین مختلف و با رشد تفکر، روش‌هایی که برای تفسیر محیط دارند متفاوت است. تا دوسالگی نتیجه ایده‌آلی که حضور والدین در شیوه تفکر کودک ایجاد می‌کند آن است که والدین همیشه در دسترس هستند. در این زمان، کودک نیازمند محیطی امن و احساس امنیت است. احساس امنیت مهم‌ترین سنگ بنای شخصیت است.

محیطی با سلامت جسمی، تغذیه کافی و احساس آرامش باعث ایجاد احساس امنیت می‌شود. با دریافت این احساس، به سراغ تکیه به خودش می‌رود و خواسته‌هایش را دنبال می‌کند. موفقیت در دستیابی به خواسته‌هایش و کشف محیط با تکیه بر خودش مبنای خوش‌بینی و قدرت اراده او در بزرگ‌سالی است.

کودک در دو تا شش‌سالگی مفهوم دیروز و امروز و فردا را درمی‌یابد. پس مراقب خاطراتی که می‌سازیم و تعهدات و قول‌هایمان باشیم. کودک در این سن، نیازمند بازی، تخیل و تقلید است و از این راه‌ها جهان را کشف می‌کند. برای این تخیل و تقلید، والدین همراه و الگو هستند. الگوی همان چیزی باشیم که می‌خواهیم او بیاموزد. در بازی با تخیل و تقلید، نقش‌هایش در محیط و حتی نقش جنسیتی خود را آزمایش می‌کند. این کار او را اجتماعی می‌کند. او متوجه تفاوت جنسیتش است و در تمرین نقش‌هایش در بازی‌ها از والد هم‌جنسش تقلید می‌کند.

از هفت تا یازده‌سالگی تفکر، و از اتفاقات محیط نتیجه‌گیری می‌کند. ارتباطاتش را تنظیم می‌کند و اجتماعی‌تر می‌شود. احساسات دیگران را می‌فهمد و اولین گفتگو‌های مستقلش را خواهد داشت. با او ارتباط دوجانبه برقرار کنیم، اما هنوز بر اساس فلسفه تخیل نتیجه‌گیری می‌کند و توضیح و تفسیر واقع‌بینانه را درک نمی‌کند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->