مادر بلاگرهای اینستاگرامی قاتلان مادرانگی‌های شما! مهلت انتخاب رشته دانشجو معلمان تمدید شد (۲۰ خرداد ۱۴۰۴) دستگیری شرور قمه کش در فردیس کرج (۲۰ خرداد ۱۴۰۴) شوهرم فقط دنبال شغل مدیریتی است، طلاق می‌خواهم مهریه عجیب و غریب دختر جوان در ازدواج با پیرمرد ۸۲ ساله دستگیری پزشک قلابی | قربانی‌شدن زن میانسال در کلینیک زیبایی غیرمجاز از گاوصندوق ضدسرقت تا شلیک به تعقیب‌کننده |جزئیات هولناک سرقت‌های مسلحانه شمال تهران پشت پرده قتل هولناک همسر؛ از سوءظن تا تیغ قصابی! مرگ ۲ جوان گنابادی به علت غرق شدگی در استخر کشاورزی (۲۰ خرداد ۱۴۰۴) ۵ کشته و ده‌ها زخمی در حمله‌ای مرگبار به مدرسه‌ای در اتریش + فیلم بارش باران در انجام پرواز‌های فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد خللی ایجاد نکرد چگونه نسخه الکترونیکی داروی خود را مشاهده کنیم؟ آیا افسردگی بدون مصرف دارو درمان می‌شود؟ سازمان نظام پزشکی اسامی افراد فاقد صلاحیت در امور پزشکی را اعلام کرد (۲۰ خرداد ۱۴۰۴) صفحه‌نمایش چگونه بحران‌های عاطفی کودکان را عمیق‌تر می‌کند؟ فرزندآوری در ازدواج دوم | ضرورت ها، نکات کلیدی و ملاحظات مهم آغاز رقابت‌‌های ورزشی دانش‌آموزان خراسان رضوی برای حضور در مسابقات کشوری مدل مدیریتی به سبک توله خرسی ایران خواستار همکاری جهانی برای نجات جنگل‌های زاگرس است ایران، رتبه ۲۷ جهان در پسماند پلاستیک سبک زندگی سالم را چگونه تقویت کنیم؟ کاهش موارد ابتلا به سرخک در مشهد نسبت‌به سال گذشته مهلت ثبت‌نام وام ۵۰ میلیون تومانی بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین اجتماعی اعلام شد ثبت تصاویر دو قلاده خرس قهوه‌ای در جنگل‌های لنگرود + فیلم بازداشت عامل آتش‌سوزی بیمارستان قلب شهید رجایی تهران راهنمای تصحیح اوراق امتحانی یک ساعت بعد از آزمون‌ها منتشر می‌شود آخرین مهلت انتخاب رشته دانشجومعلمان، امروز (سه‌شنبه، ۲۰ خرداد ۱۴۰۴) لایحه نحوه استفاده از سلاح برای محیط‌بانان منتظر تصویب نهایی در صحن مجلس است سخنگوی قوه قضائیه: فرزند و عروس کاظم صدیقی ۱۰ روز پیش بازداشت شدند | اعلام رسمی نظر پزشکی قانونی در پرونده قتل الهه حسین نژاد
سرخط خبرها

خانه‌ها در شهر

  • کد خبر: ۳۸۹۰۹
  • ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۷
خانه‌ها در شهر
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
در زندگی قدیم، دورریزی وجود نداشت. زباله‌ای در خانه‌ها تولید نمی‌شد. خبری از این همه زباله که طبیعت را آلوده می‌کند، نبود. تنها دورریز خانه‌ها خاکروبه بود که آن هم باز در جایی دیگر استفاده می‌شد. آن وقت‌ها دیوار‌ها همه کاهگلی بود و طبیعتا خاکروبه تولید می‌کرد. کف حیاط‌ها هم آجرفرش بود. خانم‌ها بعد جاروکردن حیاط، خاکروبه‌ها را گوشه‌ای می‌ریختند. کسانی هم بودند که با خر در شهر می‌چرخیدند و داد می‌زدند که خاک و خاکروبه می‌بریم. آن‌ها، این خاکروبه‌ها را از خانه‌ها جمع می‌کردند و می‌بردند بیرون شهر. آنجا، چون کودبار درست می‌کردند، این خاکروبه‌ها، به کارشان می‌آمد. از مواد خوراکی هم به‌شدت مراقبت می‌کردند.
نان یا مواد غذایی دیگر وقتی کپک می‌زد و کپک آن هنوز سپید بود می‌گفتند «اُرق» زده. غذایی را که ارق می‌زد، دور نمی‌ریختند؛ مثلا کشک هم که جایی ماند، روی آن ارق می‌زند، ارقش را برمی‌داشتند و دور می‌ریختند و کشک را استفاده می‌کردند. حتا وقتی نان ارق می‌زد، آن را دور نمی‌انداختند، ارق یا کپک‌های آن را پاک می‌کردند و نان را می‌خوردند. نان برکت خداست و کسی به برکت خدا، بی‌احترامی نمی‌کرد. بماند که وضعیت زندگی‌ها طوری بود که اجازه اسراف و حیف و میل را هم نمی‌داد.
 
ما وقتی کپک زیاد می‌ماند و سبز می‌شد، می‌گفتند «اُرق‌پیچو» شده. می‌دانستند که وقتی نان یا ماده غذایی دیگر ارق‌پیچو بشود، سمی است و نمی‌شود آن را استفاده کرد. اگر پیچو می‌زد به تجربه می‌دانستند که دیگر ماده غذایی سمی شده است. الان می‌دانیم که کپک درواقع نوعی قارچ است و زمانی که این قارچ رشد می‌کند، هاگ تولید می‌کند که سبزرنگ است و البته سمی هم هست.

کسی آبی را هم بیرون نمی‌ریخت. مگر می‌شد آب را بیرون ریخت؟! آب حکم طلا را داشت. خُم‌های بزرگی بود که آبِ خوردنِ خانه را در آن نگه می‌داشتند. مشهدی‌ها می‌گفتند «خمب». درِ خمب هم تخته‌ای می‌گذاشتند تا گرد و خاک بر آن ننشیند یا حشره‌ای در آن نیفتد. یک ظرف ملاقه‌مانند هم بود که به آن «آب‌گردان» می‌گفتند؛ الان هم هست و آشپز‌ها با آن، در حین پخت‌وپز، مایعات را جابه‌جا می‌کنند. کنار هر خمب، آب‌گردانی هم بود که با آن از خمب آب برمی‌داشتند و می‌خوردند. اگر آبی در آب‌گردان می‌ماند، دوباره آن را به خمب برمی‌گرداندند.

در شهر هم آب، حکم طلا را داشت و به‌شدت از آن مراقبت می‌شد. آب‌انبار‌های مشهد عمدتا با آب نهر خیابان پر می‌شدند و مردم بخشی از آب مصرفی‌شان را از آب‌انبار‌ها برمی‌داشتند. جالب است که آب در آب‌انبار‌ها «توتو» می‌کرد. توتو، انگلی بود ریز مثل خاکشیر که خیلی هم پرتحرک بود و جابه‌جا می‌شد. توتو که در آب پیدا می‌شد، باز هم از خیر آن نمی‌گذشتند؛ آب را صاف می‌کردند ومی‌خوردند. آن وقت‌ها غذاخوردن با دست بود؛ برای همین هم معمولا پیش از غذاخوردن دست‌ها را می‌شستند. در مهمانی‌ها، آفتابه‌لگن می‌آوردند که وسیله‌ای بود که با آن دست می‌شستند. عموما مسین یا گاه از نقره بود و روی آن نقش و نگار‌های زیبایی کار می‌کردند. درون آفتابه، آب می‌ریختند و برای دست‌شستن مهمان‌ها می‌آوردند. معمولا کسی که آفتابه‌لگن می‌آورد، حوله‌ای هم روی دوشش بود که مهمان‌ها با آن، دست‌هایشان را پس از شست‌وشو خشک می‌کردند. غذا در سینی بود و معمولا برای سه‌چهار نفر از مهمان‌ها یک سینی غذا می‌آوردند. بعد که رضاشاه آمد، دستور داد که در غذاخوری‌ها، با قاشق غذا بخورند. دستور داد قاشق‌های رویی بسازند و در همه جا پخش کنند؛ آن هم رایگان تا استفاده از قاشق، رواج پیدا کند.
تا مدت‌ها دولتی‌ها قاشق می‌آوردند و مردم نمی‌گرفتند؛ می‌گفتند با دست غذاخوردن ثواب دارد. هنوز هم عده‌ای بر این باورند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->