پیشرفت ۵۰ درصدی خط انتقال آب تصفیه خانه اولنگ به منطقه ۷ مشهد خدمات کاروان خدام الحسین(ع) شهرداری مشهد در حوزه‌های خدمات شهری، حمل و نقل عمومی و فرهنگی ارائه می‌شود کاروان خدام الحسین(ع) شهرداری مشهد عازم نجف اشرف شد (۸ مرداد ۱۴۰۴) +فیلم حاجی‌بگلو: در سفر کاروان خدام الحسین(ع) شهرداری مشهد به عتبات عالیات، بر عدالت‌محوری تاکید داشته‌ایم اربعین ۱۴۰۴: خادمان رضوی در مسیر شهر علوی تدوین آمارنامه ۱۴۰۳ مشهد با تاکید بر داده‌محوری و هماهنگی بین‌دستگاهی افتتاح پروژه بوستان قدس و آسفالت ۳۳ معبر منطقه سه شهرداری مشهد شهرداری مشهد در آستانه اجرای پروژه نیروگاه خورشیدی ۱۰ مگاواتی (۸ مرداد ۱۴۰۴) نامگذاری خیابان منتهی به دانشگاه آزاد اسلامی مشهد به نام شهید دکتر طهرانچی | تصویب دومین بسته تسهیل و تسریع اجرای پروژه‌های شهری +فیلم شناسایی بزرگترین انشعاب غیر مجاز آب در خراسان رضوی تلاش بی‌وقفه برای حفظ طراوت مشهد در گرمای تابستان و بحران آب سخنگوی شورای اسلامی شهر مشهد: به مسئله بحران‌های مالی در شهرداری مشهد باید توجه کرد عضو شورای اسلامی شهر مشهد: باید از مشهد طوفان حمایتی بین‌المللی برای غزه راه بیفتد | در عصر حقوق بشر، صهیونیست‌ها جنایت قرون‌وسطایی انجام می‌دهند ناصحی: شهرداری مشهد طرحی عملیاتی برای حمایت از مردم غزه ارائه کند | در میزبانی شایسته از زائران دهه آخر ماه صفر دقت شود +فیلم اکران گسترده شهری در مشهد برای حمایت از مردم مظلوم غزه کیفیت هوای کلانشهر مشهد امروز قابل قبول است (۸ مرداد ۱۴۰۴) مردم، آماده مشارکت در بهسازی بافت فرسوده آبکوه حمایت مدیریت شهری از ایده‌های مردمی و نخبگان با رونمایی از پلتفرم «دیوار ایده» قلندرشریف: مجموعه ورزشی شهید بوکانی مشهد به زودی بهره‌برداری می‌شود درباره کوچه «دانشگاه ۵» مشهد | رونق مجالس امام‌حسین (ع) در کوچه «باغ روضه‌ها»
سرخط خبرها

دالان‌دار و پالان دوز

  • کد خبر: ۳۴۷۸۹
  • ۲۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۶
دالان‌دار و پالان دوز
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
خر در قدیم نقشی اساسی در زندگی شهری و روستایی داشت. وسیله اصلی رفت‌و‌آمد و حمل بار، الاغ بود. البته ما در مشهد، از کلمه «الاغ» استفاده نمی‌کردیم و «خر» می‌گفتیم.
آن‌هایی که حیاط‌های بزرگ داشتند، جایی هم برای خرشان داشتند و حتی بعضا خرکچی هم داشتند که مسئول رسیدگی به خر‌ها بود. باقی مردم، خرشان را دم دروازه می‌بستند. جایی بود به اسم «دالان» که الاغ‌ها آنجا نگهداری می‌شدند؛ مسئولش هم شخصی به نام «دالان‌دار» بود. خر‌ها را شب‌ها آنجا می‌بستند و مبلغ مختصری هم به دالان‌دار می‌دادند تا مراقب خر‌ها باشد. هر کسی خری داشت، صبح می‌آمد و خرش را از دالان‌دار می‌گرفت و می‌رفت به کارهایش می‌رسید.
یک‌وقتی هم خر‌هایی از قبرس وارد کردند. اینکه گاهی به کنایه می‌گویند «خر کم است که از قبرس بیاوریم»، ریشه‌اش به همان موقع برمی‌گردد. خر‌های قبرسی، خر‌های درشتی بودند و متمولین، آن‌ها را می‌خریدند و از آن‌ها استفاده می‌کردند. به‌خاطر فراوانی خر، پالان‌دوزی هم شغل رایجی بود. اصلا پالان‌دوزی خودش فرهنگی داشت و یک فعالیت کاملا ماهرانه به حساب می‌آمد.
ما در مشهد، ۲‌نوع پالان داشتیم؛ یکی پالان رسمی و یکی پالان شیرازی. پالان رسمی، پالان معمول برای سوار‌شدن یک نفر بر پشت خر بود؛ اما پالان شیرازی به‌گونه‌ای بود که یکی‌دو نفر دیگر هم می‌توانستند سوار شوند. پالان خر، بی‌شباهت به زین اسب نیست. پالان‌دوز ابتدا پالان‌ها را بر‌طبق الگو‌هایی که داشتند، برش می‌زد و می‌دوخت؛ آن هم با جوالدوز و نخ‌های محکم. پالان را می‌دوخت بعد درون آن را با «پِخَل» پر می‌کرد. پخل، ساقه گندم است. خوشه گندم که درو می‌شود، باز بخشی از ساقه‌اش باقی می‌ماند که همان پخل است. زارعان پس از درو گندم‌ها مقداری از ساقه‌های خشک آن را، بدون خوشه، برای پالان‌دوز‌ها اختصاص می‌دادند که به پخل معروف بود. پالان‌دوزها، اما پخل‌ها را به قیمت ارزان از زارعان می‌خریدند و جایی در حجره‌شان انبار می‌کردند.
پالان‌دوز‌ها میله‌ای دو‌شاخه داشتند و با آن، پخل‌ها را به‌زور و با فشار درون پالان جا می‌دادند و پالان، حجم پیدا می‌کرد. پالان که پر می‌شد، هم درست قالب پشت خر بود و هم قسمت بالایی آن برای نشستن بر پشت خر، اندازه و به‌قاعده بود. مهم بود که پالان‌دوز، طوری پالان را بدوزد که پالان، پشت خر را زخم نکند. پالان‌های نامرغوب که استادکار‌های ناشی دوخته بودند، پشت خر‌ها را زخم می‌کرد. زخم خر هم خیلی دیر خوب می‌شد.
درمان زخم خر، فقط ۲‌دوا داشت؛ یکی «روغن سیاه» که آن را از پشگل گوسفند می‌گرفتند؛ یعنی پشگل را آن‌قدر می‌جوشاندند تا روغن سیاهی از آن به دست می‌آمد؛ و دیگری مگس. مگس، درمان زخم خر بود. مگس زیادی می‌کشتند و آن را روی زخم خر می‌گذاشتند و زخم، بهبود پیدا می‌کرد. مگس آن موقع‌ها زیاد بود؛ هر جا می‌رفتی لشکر مگس‌ها بود که وزوز می‌کرد. همه در‌حال مگس‌پراندن بودند.
حتی ضرب‌المثلی بود که جایی به کار می‌رفت که چیزی برای استفاده وجود نداشت؛ آنجا‌ها می‌گفتند: «مگس برای زخم خر پیدا نمی‌شود».
خرسواری هم خودش مهارتی داشت. پالان خر بر‌عکس زین اسب، رکاب ندارد و پای خر‌سوار، ول است و این در مسافت‌های دراز یا ساعات طولانی، می‌تواند خرسوار را خسته کند. برای همین هم پیرمرد‌ها یا آن‌هایی که قرار بود زیاد سوار خر باشند، خورجینی روی پالان، پهن می‌کردند و پاهایشان را می‌گذاشتند داخل خورجین.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->