آیا رژیم غذایی پرنمک خطر ابتلا به افسردگی را افزایش می‌دهد؟ زنان باردار در ماه‌های آخر بارداری تا حد امکان از رانندگی خودداری کنند برقراری ۷۲۸۰۰۰ تماس با اورژانس در نوروز توصیه‌های ایمنی برای سیزده بدر | در این مکان‌ها مستقر نشوید تصادف‌های صبح سیزده‌بدر در مشهد؛ ۱۴ مصدوم در دو حادثه رانندگی (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) معرفی ۲۲ هزار مرکز غیر بهداشتی به مراجع قضایی ۱۳ فروردین، بهانه‌ای برای آشتی با طبیعت است | مشهد، پرچمدار ترویج فرهنگ احترام به طبیعت باشد جان باختن ۷۴۷ مسافر نوروزی در ۱۸ روز استقرار ۳۹ آمبولانس و موتورلانس در بوستان‌های خراسان‌رضوی (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) گذراندن زمان در طبیعت، فواید بسیاری در حفظ سلامت روان دارد تولد نوزاد با وزن حدود ۴کیلو و ۹۰۰ گرم در قوچان  (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) ورود سامانه بارشی جدید از جمعه (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) ۱۳ فروردین، از افسانه پوریم تا جشن طبیعت ماهی های قرمز را فردا در رودخانه ها رها نکنید!+ویدئو تردد از تهران به شمال ممنوع شد (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) مقصران سانحه واژگونی اتوبوس کرمان _ مشهد شناسایی شدند ماجرای فرود اضطراری هواپیمای کویتی در فرودگاه زاهدان چه بود؟ ترافیک سنگین در جاده‌های شمال (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) شمار جان‌باختگان ناشی از تصادفات در نوروز ۱۴۰۴، به ۷۰۴ نفر رسید (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) پایان گروگان‌گیری پدر آیسان اسلامی بلاگر معروف پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی برای ۱۲ و ۱۳ فروردین ۱۴۰۴ یک کنشگر محیط زیست: مردم در سیزده‌به‌در، جز ردپا چیزی در طبیعت باقی نگذارند آغاز موج بازگشت مسافران نوروزی | احتمال اعمال محدودیت‌های مقطعی در محور‌های شمالی پیش‌بینی بارش باران قابل ملاحظه در برخی نقاط کشور (۱۲ فروردین ۱۴۰۴) کاهش ۱۵ درصدی آمار فوتی‌ها در تصادفات نوروزی خراسان رضوی (۱۱ فروردین ۱۴۰۴) سه تصادف پیاپی در خراسان رضوی با ۱۶ مصدوم | ۲ مصدوم با بالگرد به بیمارستان منتقل شدند (۱۱ فروردین ۱۴۰۴) توضیحات رئیس پلیس راهور فراجا درباره حادثه اتوبوس کرمان-مشهد آمار تلفات زلزله میانمار از ۲ هزار نفر عبور کرد بازگشایی دوطرفه جاده کرج - چالوس (۱۱ فروردین ۱۴۰۴) صدور هشدار هواشناسی در پی پیش‌بینی رگبار باران در برخی نقاط خراسان رضوی (۱۱ فروردین ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

خانه‌ها در شهر

  • کد خبر: ۳۸۹۰۹
  • ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۷
خانه‌ها در شهر
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
در زندگی قدیم، دورریزی وجود نداشت. زباله‌ای در خانه‌ها تولید نمی‌شد. خبری از این همه زباله که طبیعت را آلوده می‌کند، نبود. تنها دورریز خانه‌ها خاکروبه بود که آن هم باز در جایی دیگر استفاده می‌شد. آن وقت‌ها دیوار‌ها همه کاهگلی بود و طبیعتا خاکروبه تولید می‌کرد. کف حیاط‌ها هم آجرفرش بود. خانم‌ها بعد جاروکردن حیاط، خاکروبه‌ها را گوشه‌ای می‌ریختند. کسانی هم بودند که با خر در شهر می‌چرخیدند و داد می‌زدند که خاک و خاکروبه می‌بریم. آن‌ها، این خاکروبه‌ها را از خانه‌ها جمع می‌کردند و می‌بردند بیرون شهر. آنجا، چون کودبار درست می‌کردند، این خاکروبه‌ها، به کارشان می‌آمد. از مواد خوراکی هم به‌شدت مراقبت می‌کردند.
نان یا مواد غذایی دیگر وقتی کپک می‌زد و کپک آن هنوز سپید بود می‌گفتند «اُرق» زده. غذایی را که ارق می‌زد، دور نمی‌ریختند؛ مثلا کشک هم که جایی ماند، روی آن ارق می‌زند، ارقش را برمی‌داشتند و دور می‌ریختند و کشک را استفاده می‌کردند. حتا وقتی نان ارق می‌زد، آن را دور نمی‌انداختند، ارق یا کپک‌های آن را پاک می‌کردند و نان را می‌خوردند. نان برکت خداست و کسی به برکت خدا، بی‌احترامی نمی‌کرد. بماند که وضعیت زندگی‌ها طوری بود که اجازه اسراف و حیف و میل را هم نمی‌داد.
 
ما وقتی کپک زیاد می‌ماند و سبز می‌شد، می‌گفتند «اُرق‌پیچو» شده. می‌دانستند که وقتی نان یا ماده غذایی دیگر ارق‌پیچو بشود، سمی است و نمی‌شود آن را استفاده کرد. اگر پیچو می‌زد به تجربه می‌دانستند که دیگر ماده غذایی سمی شده است. الان می‌دانیم که کپک درواقع نوعی قارچ است و زمانی که این قارچ رشد می‌کند، هاگ تولید می‌کند که سبزرنگ است و البته سمی هم هست.

کسی آبی را هم بیرون نمی‌ریخت. مگر می‌شد آب را بیرون ریخت؟! آب حکم طلا را داشت. خُم‌های بزرگی بود که آبِ خوردنِ خانه را در آن نگه می‌داشتند. مشهدی‌ها می‌گفتند «خمب». درِ خمب هم تخته‌ای می‌گذاشتند تا گرد و خاک بر آن ننشیند یا حشره‌ای در آن نیفتد. یک ظرف ملاقه‌مانند هم بود که به آن «آب‌گردان» می‌گفتند؛ الان هم هست و آشپز‌ها با آن، در حین پخت‌وپز، مایعات را جابه‌جا می‌کنند. کنار هر خمب، آب‌گردانی هم بود که با آن از خمب آب برمی‌داشتند و می‌خوردند. اگر آبی در آب‌گردان می‌ماند، دوباره آن را به خمب برمی‌گرداندند.

در شهر هم آب، حکم طلا را داشت و به‌شدت از آن مراقبت می‌شد. آب‌انبار‌های مشهد عمدتا با آب نهر خیابان پر می‌شدند و مردم بخشی از آب مصرفی‌شان را از آب‌انبار‌ها برمی‌داشتند. جالب است که آب در آب‌انبار‌ها «توتو» می‌کرد. توتو، انگلی بود ریز مثل خاکشیر که خیلی هم پرتحرک بود و جابه‌جا می‌شد. توتو که در آب پیدا می‌شد، باز هم از خیر آن نمی‌گذشتند؛ آب را صاف می‌کردند ومی‌خوردند. آن وقت‌ها غذاخوردن با دست بود؛ برای همین هم معمولا پیش از غذاخوردن دست‌ها را می‌شستند. در مهمانی‌ها، آفتابه‌لگن می‌آوردند که وسیله‌ای بود که با آن دست می‌شستند. عموما مسین یا گاه از نقره بود و روی آن نقش و نگار‌های زیبایی کار می‌کردند. درون آفتابه، آب می‌ریختند و برای دست‌شستن مهمان‌ها می‌آوردند. معمولا کسی که آفتابه‌لگن می‌آورد، حوله‌ای هم روی دوشش بود که مهمان‌ها با آن، دست‌هایشان را پس از شست‌وشو خشک می‌کردند. غذا در سینی بود و معمولا برای سه‌چهار نفر از مهمان‌ها یک سینی غذا می‌آوردند. بعد که رضاشاه آمد، دستور داد که در غذاخوری‌ها، با قاشق غذا بخورند. دستور داد قاشق‌های رویی بسازند و در همه جا پخش کنند؛ آن هم رایگان تا استفاده از قاشق، رواج پیدا کند.
تا مدت‌ها دولتی‌ها قاشق می‌آوردند و مردم نمی‌گرفتند؛ می‌گفتند با دست غذاخوردن ثواب دارد. هنوز هم عده‌ای بر این باورند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->