افشای یک پرونده اخاذی؛ دختر جوان در دام تهدید انتشار فیلم خصوصی! دستگیری ۵ نیروی پیمانی شرکت برق مشهد| کشف راز سرقت از پست برق با یک دستکش جامانده! شکار غیرمجاز سه گونه ارزشمند در تربت‌حیدریه| شکارچی به دام افتاد افشای فساد دارویی؛ سکوت مسئولان در قبال جعل نسخه‌های پزشکی برای یک داروی کمیاب درگیری ماموران شهرداری با فروشندگان در قزوین؛ متهمان احضار و تفهیم اتهام شدند هشدار قانونی برای انتشار تصاویر خصوصی دیگران در فضای مجازی؛ از جریمه‌های میلیونی تا زندان جاده کندوان یکطرفه شد + جزئیات (۱۰ شهریور ۱۴۰۴) یوزپلنگ ایران، به احتمال زیاد قدرت زادآوری را از دست داده است آزمایش ژنتیک چیست و چرا باید انجام دهیم؟ تولیت آستان قدس رضوی: موفقیت‌های علمی جوانان ایرانی، مایه افتخار ملت و خاری بر چشم دشمنان است آیا کاشت مو دائمی است یا احتمال ریزش مجدد وجود دارد؟ آغاز انتخاب رشته کنکور از فردا (۱۱ شهریور ۱۴۰۴) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۱۰ شهریور ۱۴۰۴) | مشهد آخر هفته گرم می‌شود چند بار در هفته حمام کنیم تا دچار ریزش مو نشویم؟ هدایت بیماران به داروخانه خاص تخلف قانونی است زنگ خطر «سرخک» در شمال کشور واکسن آنفلوانزا برای بیماران خاص رایگان است وضعیت وخیم سد‌های مهم کشور | آب ۱۳ سد کمتر از ۱۰ درصد! زلزله شهداد کرمان را لرزاند (۹ شهریور ۱۴۰۴) افشاگری مدیرعامل تأمین اجتماعی: گروهی ناحق امتیاز گرفتند و حالا صدایشان بلند شده!| بازنشستگی پیش از موعد؛ ظلم به بیمه‌پردازان یا حق بازنشستگان؟ کودک گمشده تهرانی با تلاش پلیس سبزوار پیدا شد (۹ شهریور ۱۴۰۴) دفترچه انتخاب رشته آزمون سراسری منتشر شد + جزییات دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر: ایران با «بحران کمبود تریاک» برای داروهای ضروری مواجه است خسروپناه: آمیخته کردن آسیب‌های اجتماعی با دعواهای سیاسی خیانت به کشور است | دخانیات سالانه جان ۶۰ هزار ایرانی را می‌گیرد درخشش دانش آموزان ایرانی در نمایشگاه علوم و اختراعات آمریکا با کسب ۱۳ مدال کشف بیش از نیم کیلو طلا در هنگ مرزی تایباد (۹ شهریور ۱۴۰۴) کشف ۷۵ کیلوگرم مواد مخدر در گناباد (۹ شهریور ۱۴۰۴) واکنش دادستانی قزوین به ماجرای ضرب و شتم دستفروش توسط مأموران سد معبر شهرداری یوز آسیایی دوباره در طبس دیده شد (۹ شهریور ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

خانه‌ها در شهر

  • کد خبر: ۳۸۹۰۹
  • ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۷
خانه‌ها در شهر
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
در زندگی قدیم، دورریزی وجود نداشت. زباله‌ای در خانه‌ها تولید نمی‌شد. خبری از این همه زباله که طبیعت را آلوده می‌کند، نبود. تنها دورریز خانه‌ها خاکروبه بود که آن هم باز در جایی دیگر استفاده می‌شد. آن وقت‌ها دیوار‌ها همه کاهگلی بود و طبیعتا خاکروبه تولید می‌کرد. کف حیاط‌ها هم آجرفرش بود. خانم‌ها بعد جاروکردن حیاط، خاکروبه‌ها را گوشه‌ای می‌ریختند. کسانی هم بودند که با خر در شهر می‌چرخیدند و داد می‌زدند که خاک و خاکروبه می‌بریم. آن‌ها، این خاکروبه‌ها را از خانه‌ها جمع می‌کردند و می‌بردند بیرون شهر. آنجا، چون کودبار درست می‌کردند، این خاکروبه‌ها، به کارشان می‌آمد. از مواد خوراکی هم به‌شدت مراقبت می‌کردند.
نان یا مواد غذایی دیگر وقتی کپک می‌زد و کپک آن هنوز سپید بود می‌گفتند «اُرق» زده. غذایی را که ارق می‌زد، دور نمی‌ریختند؛ مثلا کشک هم که جایی ماند، روی آن ارق می‌زند، ارقش را برمی‌داشتند و دور می‌ریختند و کشک را استفاده می‌کردند. حتا وقتی نان ارق می‌زد، آن را دور نمی‌انداختند، ارق یا کپک‌های آن را پاک می‌کردند و نان را می‌خوردند. نان برکت خداست و کسی به برکت خدا، بی‌احترامی نمی‌کرد. بماند که وضعیت زندگی‌ها طوری بود که اجازه اسراف و حیف و میل را هم نمی‌داد.
 
ما وقتی کپک زیاد می‌ماند و سبز می‌شد، می‌گفتند «اُرق‌پیچو» شده. می‌دانستند که وقتی نان یا ماده غذایی دیگر ارق‌پیچو بشود، سمی است و نمی‌شود آن را استفاده کرد. اگر پیچو می‌زد به تجربه می‌دانستند که دیگر ماده غذایی سمی شده است. الان می‌دانیم که کپک درواقع نوعی قارچ است و زمانی که این قارچ رشد می‌کند، هاگ تولید می‌کند که سبزرنگ است و البته سمی هم هست.

کسی آبی را هم بیرون نمی‌ریخت. مگر می‌شد آب را بیرون ریخت؟! آب حکم طلا را داشت. خُم‌های بزرگی بود که آبِ خوردنِ خانه را در آن نگه می‌داشتند. مشهدی‌ها می‌گفتند «خمب». درِ خمب هم تخته‌ای می‌گذاشتند تا گرد و خاک بر آن ننشیند یا حشره‌ای در آن نیفتد. یک ظرف ملاقه‌مانند هم بود که به آن «آب‌گردان» می‌گفتند؛ الان هم هست و آشپز‌ها با آن، در حین پخت‌وپز، مایعات را جابه‌جا می‌کنند. کنار هر خمب، آب‌گردانی هم بود که با آن از خمب آب برمی‌داشتند و می‌خوردند. اگر آبی در آب‌گردان می‌ماند، دوباره آن را به خمب برمی‌گرداندند.

در شهر هم آب، حکم طلا را داشت و به‌شدت از آن مراقبت می‌شد. آب‌انبار‌های مشهد عمدتا با آب نهر خیابان پر می‌شدند و مردم بخشی از آب مصرفی‌شان را از آب‌انبار‌ها برمی‌داشتند. جالب است که آب در آب‌انبار‌ها «توتو» می‌کرد. توتو، انگلی بود ریز مثل خاکشیر که خیلی هم پرتحرک بود و جابه‌جا می‌شد. توتو که در آب پیدا می‌شد، باز هم از خیر آن نمی‌گذشتند؛ آب را صاف می‌کردند ومی‌خوردند. آن وقت‌ها غذاخوردن با دست بود؛ برای همین هم معمولا پیش از غذاخوردن دست‌ها را می‌شستند. در مهمانی‌ها، آفتابه‌لگن می‌آوردند که وسیله‌ای بود که با آن دست می‌شستند. عموما مسین یا گاه از نقره بود و روی آن نقش و نگار‌های زیبایی کار می‌کردند. درون آفتابه، آب می‌ریختند و برای دست‌شستن مهمان‌ها می‌آوردند. معمولا کسی که آفتابه‌لگن می‌آورد، حوله‌ای هم روی دوشش بود که مهمان‌ها با آن، دست‌هایشان را پس از شست‌وشو خشک می‌کردند. غذا در سینی بود و معمولا برای سه‌چهار نفر از مهمان‌ها یک سینی غذا می‌آوردند. بعد که رضاشاه آمد، دستور داد که در غذاخوری‌ها، با قاشق غذا بخورند. دستور داد قاشق‌های رویی بسازند و در همه جا پخش کنند؛ آن هم رایگان تا استفاده از قاشق، رواج پیدا کند.
تا مدت‌ها دولتی‌ها قاشق می‌آوردند و مردم نمی‌گرفتند؛ می‌گفتند با دست غذاخوردن ثواب دارد. هنوز هم عده‌ای بر این باورند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->