مهتاب علی نژاد | شهرآرانیوز؛ نسل مادران و نسل دختران نوجوان حتی در بهترین شرایط درک متقابل، باز هم دچار چالشهای متعدد میشوند. این چالش و نبود تفاهمهای گریزمحور که دختران نوجوان را به درون تنهایی و انزوای خودخواسته سوق میدهد امری امروزی نیست. در طول سالیان متمادی و نسلهای متعدد، چنانکه تاریخ اجتماعی زنان روایت میکند، چالش و در برخی موارد نبودِ درک متقابل گریزناپذیر بوده است.
امروزه گاه عمق یا سطح چالشها و فاصلههای نسلی بیش از گذشته تجربه میشود. نگاهی به دوران کرونایی که در آن قرار داریم بیندازید. زندگی با سرعت بیشتری به سوی دیجیتالی شدن پیش میرود. سادهترین مثال تغییر نحوه آموزش از حضوری به مجازی به دلیل شرایط تحمیلشده از سوی خطرات کووید ۱۹ به جوامع انسانی است. امروزه دانشآموزان از جمله دختران نوجوان آموزش را از طریق اتصال به اینترنت و فضای مجازی دریافت میکنند. استفاده از ابزار رسانهای بیش از گذشته اجتنابناپذیر شده است. در دنیای امروز نمیتوان برای جلوگیری از صدمه دیدن، دسترسی دختران نوجوان به رسانههای مجازی را راه حل قلمداد کرد. دختران دانشآموز در گروههای تلگرامی به تبادل تکالیف و دانش میپردازند.
در کنار ابزارهای ارتباطی داخلی نظیر شبکههای آموزشی ملی، رسانههای بینالمللی به عنوان ابزار کمکآموزشی میان خود دختران استفاده میشود. حتی برقراری ارتباط با گروه همسالان و به اشتراک گذاشتن لحظههای زندگی از نامه و پیامک در نسلهای پیش به تلگرام و واتساَپ و اینستاگرام تغییر یافته است. فناوری و تغییرات منتظر هیچکس نمیمانند و زندگی مرتبا در حال تغییر است. امروزه حتی ارتباط معمول بین خانوادهای هم به اینترنت یا تلفن همراه گره خورده است. دختران نوجوانی را میشناسم که حتی برای مطلع شدن از آماده بودن ناهار، با مادر خود چت میکنند! در بیان این مثال ساده، به دنبال یک هدف هستم. آن هم این است که شما را با جنبه دیگری از زندگی تحت سلطه رسانه آشنا کنم و آن تبدیل تهدید رسانه به فرصت ارتباط مؤثر است، حتی اگر این فرصت اندک و کوچک باشد.
شما کدام را ترجیح میدهید؟ با بهانه قرار دادن چت کردن درباره آماده بودن ناهار و شام، باب گفتگو با دختر نوجوان خود را باز کنید و حتی اگر کوتاه، فضای ارتباط را حفظ کنید یا با مقاومت در برابر پذیرش تغییر سبک زندگی در نسل پس از خود و مبارزه با تغییرات اجتماعی، به جای بهرهبرداری مناسب از آن به نفع خلق یک زندگی بهتر، فرصتهای کوچک و لحظهای و روزمره را در برقراری ارتباط مؤثر با دختر نوجوان خود از دست بدهید.
آیا درباره نیاز دختران نوجوان امروزی به برقرار ارتباط موثر با مادرانشان آگاه هستید؟ از تنهایی خودخواسته فرزندتان و دیوار سکوت سردی که در اثر تجربه درک نشدن از سوی مادران به دور خود میکشند چه میدانید؟ برای برقرار ارتباط، یکی از گامهای مؤثر و مهم این است که به نیازهای مخاطب برای سبک برقراری ارتباط توجه داشته باشید. دختر نوجوانی را که در دنیای تحت سلطه رسانههای اجتماعی مجازی زندگی میکند و تمایل دارد به سبک خودش با شما ارتباط برقرار کند چگونه تفهم میکنید؟ آیا به خواسته او احترام میگذارید؟ به عنوان مثال، در سادهترین شکل برقراری ارتباط دختران و مادران، وقتی با شما چت میکند که ناهار چه داریم، شما با ایموجیهای عاطفی و مثبت تعبیه شده در رسانهای که استفاده میکنید، فضای صمیمانهای به سبک قابل هضم و دوستداشتنی و قابل پذیرش برای او ایجاد میکنید یا با نقد عملکرد او و سرزنش کردن استفاده از چت به جای گفتگو، شوق او در برقراری ارتباط را سرد میکنید؟
اگر در سادهترین شکل ارتباطگیری با دختر نوجوان دچار مشکل شوید، چگونه خواهید توانست از سطح ساده گفتگو درباره شام و نهار به سطح پیچیده گفتگو درباره تجارب و نیازهای او برسید؟ دقت داشته باشید که پذیرفتن سبک ارتباطی دختران به معنی نادیده گرفتنهای آسیبهای احتمالی و قطعی که از سوی دسترسی داشتن به رسانههای مجازی متوجه دختران است نیست بلکه به این معنی است که با پذیرش اولیه آنان و قائل شدن حق انتخاب در حساسترین دوره زندگیشان در جستوجوی «من که هستم؟» و «چگونه جهان خودم را خواهم ساخت؟» به آنان این اطمینان را میدهید که تغییرات نسلی را پذیرفتهاید و قادر به مذاکره و تلاش برای فهم آنان هستید.
بیشتر والدین بهویژه مادران به اندازهای در پیچیدگیهای روزمره زندگی اجتماعی بزرگسالان درگیر و پرمشغله میشوند که تفاوت قائل شدن میان خود بالغ و دختر نوجوان نابالغ خود را از یاد میبرند. از عملکرد یک انسان سردرگم در حال گذار از دنیای کوچک فردی به دنیای وسیع اجتماعی، انتظار فهم بزرگسالانه دارند. از همین نقطه است که نصیحت کردن آغاز میشود. نصیحتهایی که فارغ از متناسب بودن با زمان بیان یا شرایط بیان آن، گفته میشود و عرضهای بدون تقاضاست.
برای آنکه بتوان خطرهای رسانهای و آسیبهای بعضا جبرانناپذیری نظیر صدمه دیدن در ارتباطهای عاطفی را که از ویژگیهای دوران نوجوانی است مدیریت کرد، باید به جنبههای مثبت رسانه توجه، و ارتباط مؤثری با نوجوان برقرار کرد، سبک زندگی او را پذیرفت و از همان ابزارهایی برای برقراری ارتباط استفاده کرد که خوشایند اوست تا بتوان دوستی و تمایل به تفاهم را به او ثابت کرد تا بشود اعتماد را بنا نهاد و فضای گفتگو را چنان ساخت و پرداخت که وقتی دچار آسیبهای اجتماعی یا هیجانات فردی میشود، بتواند اطمینان کند و دربارهاش با مادر صحبت کند، نه مادر یا مربی نقاد که روحیات ویژه نوجوانی و ویژگیهای دخترانگی را به رسمیت نمیشناسد و با عینک یک بالغ ذهنی بزرگسال به ارزیابی رفتارها و انتخابهای یک دختر نوجوان میپردازد. اجتناب از رسانههای مجازی ناممکن است، اما اجتناب از برقراری ارتباط مؤثر چطور؟