آل ابراهیم | شهرآرانیوز؛ فرقی ندارد تابستان باشد یا زمستان، بهار یا پاییز. هر زمانی از سال که باشد آنها در حین انجام وظیفه غرق کار میشوند. حتی باید در خانه هم حالت آمادهباش داشته باشند. باید زود به محل حادثه برسند، اما کارشان گاهی ساعتها به طول میانجامد. لباسهایشان چیزی حدود ۷ تا ۱۱ کیلوگرم به وزنشان اضافه میکند. چندین سال است که بانوان آتشنشان داوطلب همراه مردان آتشنشان، حریق را مانند مومی در دست کنترل میکنند و به زعم خودشان، حس خوب نجات یک فرد برای آنها همچون آبی روی آتش کلافگی از گرما و برافروختگیشان بعد از عملیات است. به مناسبت روز آتشنشان، به سراغ ۲ تن از بانوانی رفتهایم که توانستهاند کار آتشنشانی را به شغلی زنانه هم تبدیل کنند و حس غرور و افتخار را به دیگران هدیه دهند.
برای نجات آدمها باید دل به دریا زد
۸ سال از آن روزی گذشت که خودش را وارد چالش جدیدی کرد، چالشی که به او یاد داد قویتر و سختتر از قبل باشد. مریم غنی متولد فروردین ۱۳۶۳ است. از کودکی عاشق معلمی بود و همین موضوع هم باعث شد با مدرک کارشناسی ارشد تربیتبدنی و مدیریت استراتژیک، مدرس دانشگاه شود. مریم هیچوقت فکر نمیکرد روزی آتشنشان شود. اما حالا نایبرئیس کمیته آتشنشانان و امدادگران خراسان رضوی است. آشنایی مریم با شغل آتشنشانی بانوان به ابتدای دهه ۹۰ برمیگردد که به طور خیلی اتفاقی اطلاعیه دوره آموزشی آتشنشانان داوطلب را در یکی از ایستگاههای آتشنشانی دید. او میگوید: تا پیش از اینکه وارد آتشنشانی شوم مانند سایر شهروندان اطلاعات کمی از این شغل داشتم، اما به دلیل روحیه امدادگری که همیشه با من بود آموزشهای مقدماتی و عملی را که بین ۳ تا ۶ ماه طول کشید پشت سر گذاشتم.
به گفته مریم، پس از گذراندن این دورهها حدود ۷۰ نفر از بانوان به صورت داوطلبی جذب سازمان آتشنشانی شدند، ۷۰ بانوی آتشنشانی که برای غلبه بر آتش و نجات جان آدمها دل به دریا زدند. او ادامه میدهد: به یاد دارم در تمرینات عملیاتی که داشتیم برجهای دوازدهطبقه را با دستگاه سنگین تنفسی بالا میرفتیم. آن تمرینات یا برای این بود که توان هوازیمان مشخص شود یا مانوری بود و باید شیلنگکشی میکردیم. شاید ۲ یا ۳ مرتبه در یک روز این کارها را انجام میدادیم. با اینکه لباسهای ضدحریق به اندازه کافی گرم است و درون آن خیس از عرق هستیم، حتی در گرمای وحشتناک تابستان هم این تمرینات را انجام میدادیم. بیشتر برجهای قاسمآباد را برای انجام مانور رفتیم، حتی ساختمانهایی که هنوز نیمهکاره بودند و نه حفاظی داشتند و نه حتی پلههای درست و حسابی. چندین ساعت مداوم تمرین میکردیم، اما با وجود خستگی، حس خیلی خوبی را تجربه میکردیم.
اضافهوزن در بانوان آتشنشان معنایی ندارد
به گفته مریم که از سال ۹۲ تا ۹۸ مسئول تربیتبدنی بانوان آتشنشان هم بوده است، بانوان آتشنشان چه در هنگام آموزش و چه در حین خدمت، آموزشها و دورههای عملیاتی سختی را پشت سر میگذارند. به همین دلیل، همیشه در سطح بالایی از آمادگی قرار دارند. این موضوع شاید کمی طنز هم داشته باشد، اما اضافهوزن در بانوان آتشنشان معنایی ندارد به دلیل اینکه تمرینات سخت و آمادگی جسمانی بالایی دارند. او میگوید: وزن لباسهای آتشنشانی با توجه به لایهبندی آنها بین ۷ تا ۱۱ کیلوگرم متغیر است و با تجهیزات عملیاتی مانند دستگاه تنفسی، دستگاه هیدرولیک، برش، شلنگ و کپسول آتشنشانی این وزن تا ۲۱ کیلوگرم هم میرسد. علاوه بر اینها زمانی که حادثهای رخ میدهد باید در کمتر از یک دقیقه لباسهایمان را بپوشیم. ضمن اینکه عملیاتها سنگین و استرسآور است.
اما مریم تحمل تمام این سختیها را با یک جمله ممکن میداند که «اگر عاشق کارت باشی، تحمل میکنی». مریم میگوید: ۳ منطقه برای بانوان آتشنشان در نظر گرفته شده است. من جزو منطقه یک هستم و هر ۴ روز یک بار باید برای شیفت اعلام آمادگی کنم. در هر شیفت بین ۸ تا ۱۰ بانوی آتشنشان حضور دارند که از ۸ صبح تا ۸ صبح روز بعد در ایستگاه میمانند. باید روزهای دیگر هفته را هم در منزل یا محدوده نزدیک منزل باشم تا اگر زمانی حادثهای رخ داد و نیاز به بانوی آتشنشان بود، در محل حاضر شوم.
آمادهباش حتی در خانه
«اگر حادثهای اتفاق بیفتد و در منزل باشیم، برای حضور در محل حادثه به ما اطلاع میدهند. این یعنی حتی زمانی که در خانه هستیم، باید تقریبا آمادهباش باشیم. برای مثال، اگر مورد خودکشی باشد، با همان لباس اداری به محل حادثه میرویم، اما اگر عملیات اطفای حریق باشد، باید کوله حریق را که در اختیار ما قرار داده شده است و داخل آن شلوار، کت، کفش، کلاه حریق و دستکش ایمنی هست برداریم. بعد از آن، خود را با وسیله شخصی یا تاکسی به محل حادثه میرسانیم که باوجود استرسی که در آن لحظات تحمل میکنیم، گاهی به دلیل ترافیک و بعد مسافت، زمانی به محل حادثه میرسیم که عملیات تمام شده است.»
شمار عملیاتهایی که تا به حال انجام داده، از دستش در رفته است، اما بیشتر عملیاتهایی که حضور داشته مربوط به محبوسی بوده است. یادم هست که در منزل بودم و به من اطلاع دادند، محبوسی یک خانم در سرویس بهداشتی یک ساختمان اداری بود. مدت طولانی در آنجا محبوس شده و خیلی ترسیده بود. همزمان با آتشنشانان مرد به محل حادثه رسیدم. به یاد دارم که همکاران مرد میخواستند در را بشکنند، اما من پیشنهاد دادم از دیلم استفاده کنند. به این ترتیب، بدون آسیب به در، آن خانم با امنیت کامل از آنجا خارج شد.
مدیریت بحران، ارمغان شغل آتشنشانی
مریم، از طریق شغل آتشنشانی با نکات ایمنی و آموزشی آشنا شده است و آنها را در اختیار خانواده، فامیل، دوست میگذارد و حتی در مکانهای عمومی آنها را به دیگران گوشزد میکند. «یک مرتبه مهمانی بودیم و در گلوی بچه یکی از دوستانم چیزی گیر کرد. به دلیل اینکه دورههای امداد و نجات و همینطور مدیریت بحران را یاد گرفتهام، طی چشمبههمزدنی، آن شیء را از گلوی بچه خارج کردم. مادر و اطرافیان هول کرده بودند و تا به خودشان آمدند، بچه سالم و سرحال بود و این حس خیلی خوبی برایم داشت.
او اضافه میکند: پیش از من، کسی در فامیل سابقه شغل آتشنشانی نداشت و بعد از اینکه من آتشنشان شدم، برای همهشان جالب و هیجانانگیز بود. بعد از آن هم فامیل، آشنا و غریبه از من برای شغل آتشنشانی و نحوه ورود پرسوجو میکردند.»
خانمها با چه انگیزهای آتشنشان میشوند
از مریم میپرسیم به دلیل اینکه بانوان آتشنشان هنوز به صورت داوطلبانه همکاری میکنند، دید جامعه به آنها چطور است. او میگوید: شاید تا چند سال پیش، از سوی بعضی افراد مورد تمسخر قرار میگرفتیم یا ما را دست میانداختند که مثلا خانمها با چه انگیزهای آتشنشان شدهاند یا اینکه چقدر سرخوش هستند که سراغ این کار رفتهاند. اما طی سالهای اخیر واقعا این دید تغییر کرده است و خیلیها تازه متوجه شدهاند که بانوی آتشنشان هم داریم و دیگر برخورد بد یا واکنش منفی از سوی افراد و جامعه دریافت نکردیم.
بانوانی که آتشنشانی را ترک کردند
به گفته مریم، بانوان آتشنشان با وجود کار سنگین، سخت و استرسآور هنوز به طور رسمی جذب این سازمان نشدهاند و حقوق ناچیزی در حد حقالزحمه دریافت میکنند که اگر به عملیات اعزام شوند ۲ برابر میشود. در غیر این صورت همان مبلغ برایشان واریز میشود. او میگوید: ما به دلیل اینکه باید در طول روزهای هفته هم آمادهباش باشیم، نمیتوانیم تمام تمرکزمان را برای شغل دیگری هم بگذاریم و با توجه به مشکلات اقتصادیای که در جامعه هست، گذران زندگی سخت میشود. به همین دلیل، خیلی از بانوان آتشنشان این شغل را ترک کردند و به سراغ کار دیگری رفتند. ضمن اینکه در حین عملیات، امکان وقوع حادثه نیز هست. به طور مثال، مواردی داشتیم که سرنازل شیلنگ در رفته و به چشم بانوان آتشنشان خورده و آسیب جزئی به آنها زده است یا حتی در عملیاتهای اطفا، بانوی آتشنشانی داشتیم که دچار سوختگی شد. تمام این بانوان میدانند که در هر عملیات خطر آنها را تهدید میکند، اما عشق به این کار آنها را به ادامه ترغیب میکند وگرنه برای ما سابقه و بیمهای هم رد نمیشود.
مریم هنوز هم بعد از ۸ سال، ساعت را کوک میکند تا روز قبل از شیفت، رأس ساعت اعلام آمادگی کند و به قول خودش، هر ۴ روز یک بار، با عشق، روزی را که شیفت است در تقویم خط میکشد. میگوید: بعد از ۸ سال هنوز هم حس خوب این کار با من هست و اصلا پیشیمان نیستم که وارد دنیای آتشنشانی شدهام. حیفم میآید بعد از اینکه ۸ سال عمر و انرژیام را پای این کار گذاشته و صبر کردهام، حالا آن را ترک کنم. ما بانوان آتشنشان امید داریم قولهایی که به ما داده شده است امسال یا سال دیگر به ثمر بنشیند، اما حتی اگر قولهایی که بابت استخدام به ما دادهاند هم عملی نشود، من شخصا از انتخاب این شغل خوشحالم.
مادرانگی و آتشنشانی را میتوان با هم جمع بست
فاطمه پیلتن ۴۰ سال دارد و با وجود داشتن ۲ فرزند و خانهداری، شغل آتشنشانی را هم انتخاب کرده است. او این روزها مدیر منطقه یک بانوان آتشنشان نیز هست. علاقه و عشق به آتشنشانی را میشد از خیلی وقت پیش در او یافت، وقتی که به عنوان فعال اجتماعی در منطقه ۹ مشهد رابط بانوان محله و شهرداری بود و مشکلات مردم را به صورت مستقیم به گوش مسئولان میرساند. خانم پیلتن چند سالی هم در تیم فوتسال شهرداری بازی کرده، اما شرایط زندگی او را از فوتسال به سمت شغل آتشنشان داوطلب رسانده است. او دختری هفدهساله و پسری چهاردهساله دارد که حالا در کنار مادر تلاش میکنند مسائل و نکات مختلف ایمنی و پیشگیری از حادثه را به همسنوسالانشان بیاموزند.
فاطمه از علاقه به شغلش اینگونه میگوید: تا قبل از سال ۹۰ هیچ بانوی آتشنشانی در مشهد نبود. حتی خود من هم چیزی از درباره این شغل نشنیده بودم، اما از بچگی عاشق هیجان بودم. اوایل فکر میکردم میتوانم پلیس مبارزه با مواد مخدر شوم، اما اولین مرتبهای که در کلاسهای آموش شهروندی شرکت کردم، فهمیدم که گمشده من در این سالها شغل آتشنشانی بوده است. نمره بالایی گرفتم و بعد از گذشت مدتی، مدیریت سازمان آتشنشانی مشهد با توجه به جمعیت بانوان در شهر، به این نتیجه رسید که باید از بانوان آتشنشان استفاده کند. به همین دلیل، من و تعدادی از بانوان داوطلب چند سالی است در مأموریتها و عملیاتها شرکت میکنیم.
با آموزش به زنان از آتش گرفتن خانهها جلوگیری کنیم
فاطمه تأثیر حضورش در آتشنشانی را از جذب حداکثری زنان اطرافش میداند و اینکه زنان با نکاتی آشنا شدند که کمتر درباره آن میدانستند. «زنان خانهدار این روزها درگیر روزمرگی شدهاند و برخیها درس را کنار گذاشتهاند و فکر میکنند حتما باید در بیرون از خانه شاغل باشند. این در صورتی است که میتوان در کنار مادرانگی، فعالیتهای اجتماعی را نیز انجام داد و بسیار مفید بود.»
او با توجه به اهمیت آگاهی از نکات کلیدی و سوانح برای زنان میگوید: بخش سوختگی بیمارستان امامرضا (ع) همیشه شاهد زنانی است که میتوانستند بهراحتی آتش را در خانهشان خاموش کنند، اما متأسفانه نه رسانهها و نه صداوسیما به این مسئله اهمیت ندادند. بانوان زیادی هستند که نمیدانند چطور از خاموشکنندهها استفاده کنند یا وقتی شعله روغن غذا در ماهیتابه آتش میگیرد در آن آب نریزند، زیرا این کار باعث سوختگی صورت فرد میشود. اگر دقت کنید، دم کنی روی قابلمه اکثر خانهها مقداری سوختگی دارد که میتوان آن را بهراحتی با آب خاموش کرد، اما همین مسئله باعث آتش گرفتن آشپزخانه شده است. یکی از عمده کارهایی که بانوان آتشنشان میتوانند در آن تأثیرگذار باشند آموزش به زنان است.
فاطمه پیلتن چند سالی است که در مدارس به دختران مقابله با حادثه و آتش را آموزش میدهد. او که این روزها در حال تحصیل در رشته امداد و سوانح نیز هست اهمیت آموزش شهروندی را از سنین کودکی بسیار مهم میداند و میگوید: از آنجایی که دورههای امدادگری در هلال احمر را هم گذراندهام در هر جمع زنانه یا خانوادگی و دوستانه تلاش میکنم نکات مختلفی مانند گیر کردن اشیا در گلو را آموزش دهم، زیرا گاهی تنها با ضربهای کوتاه میتوانیم از مرگ افراد جلوگیری کنیم یا اگر کسی دچار سکته قلبی شود، اطرفیان قادرند بهسرعت با ماساژ قلبی، بدن را احیا کنند. البته بهزودی در هنرستان دخترانه ریحانه رشته ایمنی و مقابله با سوانح تدریس میشود.
زنان به حضور بانوان آتشنشان دلگرم هستند
مهمترین بخشی که بانوان آتشنشان میتوانند در آن مؤثر باشند فضاهای کاملا زنانه مانند استخرها، سالنهای ورزشی بانوان و مراکز تفریحی سرپوشیده آبی است: چند سال پیش، جریان برق در یکی از مراکز آبی و تفریحی مشهد حدود ساعت ۱۱ شب قطع شد. برخی از زنان در سرسرهها گیر کرده و برخی فرزندانشان را گم کرده بودند، اما ورود بانوان آتشنشان حقیقتا دلگرمکننده بود. تیم بانوان آتشنشان تلاش کرد آرامش را به محیط برگرداند.
ما خادمان بیچونوچرای امامرضاییم
چند سالی است که آخر ماه صفر، مشهد مقدس با حضور زائران زیادی روبهرو میشود. یکی از عمده کارهای بانوان آتشنشان آمادهباش و رسیدگی به موکبهاست. فاطمه میگوید: بازدید از موکبها قبل از رسیدن زائران انجام میشود و بیشتر بانوان آتشنشان به عنوان خادمان افتخاری حضور دارند.
حرم مطهر رضوی به صورت اختصاصی ایستگاه آتشنشانی دارد. در روزهای که تعداد زائران بیش از همیشه است، بانوان آتشنشان در حرم حاضرند. فاطمه دراینباره میگوید: بخشهای پرخطر را تذکر دادهایم و این تعامل با آتشنشانی داخل حرم وجود داشته است.
هیچ آتشنشانی برای پول وارد این کار نمیشود
بانوان آتشنشان در مشهد این روزها منتظرند با پیگیریهای صورت گرفته به صورت رسمی وارد این کار شوند، اما این مسئله دغدغه اصلی پیلتن نیست او میگوید: جان آدم را با چه مبلغی میتوان عوض کرد؟ هیچکدام از آتشنشانهای رسمی و داوطلب برای پول وارد این کار نشدهاند. زمانی که همه مردم از آتش فرار میکنند این آتشنشان است که به دل آتش میزند. این روزها مدیریت سازمان آتشنشانی مشهد به طور مستمر پیگیر رسیدگی به مسائل بانوان آتشنشان است و میدانیم بالاخره مشکلات ما نیز برطرف میشود.
او اعضای خانواه افراد حادثهدیده را همانند خانواده خودش میداند و میگوید: روزی بانویی در اتاقی محبوس شده بود. وقتی برای کمک به او اعزام شدم، آن خانم فریاد میزد: مردی داخل نشود. وقتی آن بانو را نجات دادیم، بینهایت از اینکه ۲ بانوی آتشنشان او و فرزندش را از معرکه نجات داده بود خوشحال شد. حتی من و همکارم را در آغوش گرفت و گفت شما را مانند ۲ فرشته نجات میدانم. برخی از زنان در لحظه حادثه، پوشش مناسبی ندارند. حتی گاهی پیش آمده که همسر فرد هم معذب بوده است و از اینکه بانوان آتشنشان سر حادثه حاضر بودهاند، خوشحال هستند.
رسانهها کمک کنند
فاطمه پیلتن که جزو اولین بانوان آتشنشان داوطلب مشهد در دهه ۹۰ است، از تمام رسانههای استان میخواهد آموزش مواجهه با حادثه را برای بانوان جدی بگیرند و بدانند که آموزش و حضور زنان در رشتههایی مانند ایمنی و پیشگیری و امــداد و ســـوانــح کــمــک به همـــه خانوادههاست.