یکی از کتابهایی که در نوجوانی و جوانیام بهعنوان کتاب بالینی با آن انس بسیار داشتم، کتاب ارزشمند «سیمای فرزانگان» بود.
این کتاب که دراصل برای جوانان طلبه و دانشجو نوشته شده بود، پس از انتشار با استقبال عمومی روبهرو شد و چنان مورد توجه قرار گرفت که تاکنون ۲۶ بار چاپ شده است.
نویسنده آن، استاد رضا مختاری که از پژوهشگران و نویسندگان نامدار حوزهاند، این کتاب را بهعنوان نخستین کار خود در بیستسالگی تألیف کردهاند، ولی با اینکه پس از آن تالیفات متعدد داشتهاند و همواره آثار تالیفی و تحقیقیشان در جشنوارههای مختلف بهعنوان اثر برگزیده معرفی میشود، هنوز هم بسیاری، ایشان را به همین کتاب میشناسند.
نویسنده با ذوق و دقتی ستایششدنی به جستوجوی منابع متنوع و متعدد پرداخته و نمونههای جذاب و اثرگذار از احوال و زندگیهای رشکانگیز و درسآموز عالمان بزرگ دینی را گرد آورده است.
استاد علامه محمدرضا حکیمی درباره این کتاب نوشتهاند: «نمونههایی از تعهدگرایی و تکلیفشناسی برخی از عالمان اسلامی را در اینباره ارائه داده است.»؛ و استاد دکتر احمد مهدویدامغانی ضمن تجلیل بسیار از نویسنده کتاب، آن را «کتاب دمدستی خیلی خوبی» دانستهاند که میتوان برای استفادههای اخلاقی و ارشادی همواره به آن مراجعه کرد.
نویسنده در آغاز مقدمه چاپ نخست کتاب، هدف خود از تالیف آن را چنین بیان میکند: «سیمای فرزانگان متضمن راهنماییها و پندهایی است به طلاب علوم دینی و دانشپژوهان که با استفاده از گفتار و کردار بزرگان، راه و رسم زندگی علمی، تحصیل دانش، برخورد با اجتماع، معاشرت با خویشان و دوستان، استقامت دربرابر فقر اقتصادی و ناملایمات و مطالبی دیگر از این قبیل را به آنها میآموزد. برای دست یافتن بدین منظور، ما سراغ علما و دانشمندان بزرگ رفته و این مطالب را از لابهلای صفحات زندگی آنان بهدست آورده و داستانهایی که در این مسائل داشتهاند، دستهبندی کرده و در اینجا آوردهایم».
کتاب ۱۶ بخش دارد که از بحث «تهذیب نفس» شروع میشود و با موضوعات متنوعی، چون «تواضع و فروتنی» ادامه پیدا میکند و با عنوان «آگاهی، بیداری و ستیز با ستمگران» پایان مییابد.
تنوع داستانها و محتوای کتاب، خلاصه و مختصر بودن حکایات، ساده و قابل استفاده بودن برای جوانان و عموم خوانندگان، از یک طرف و اتقان مطالب و تاکید بر مستند بودن نکات و دوری از خواب و خرافات و کراماتی که بیپایه و اساس علمی و عقلی شهرت یافتهاند، از طرف دیگر، موجب شده است که این کتاب نسبتبه برخی آثار دیگر در این زمینه، تمایز جدی و درخورتوجهی پیدا کند و حتى ترجمه آن در فضای مخاطبان عربزبان هم خواهان و خواننده داشته باشد.
شاید مهمترین نکته درباره کتاب آن باشد که وارستگیهای شخصیتی و فضایل اخلاقی را در سیمای فرزانگان و دانشمندانی به تصویر میکشد که افرادی معمولی و عادی بودهاند و از همین شهرها و روستاهای اطراف ما برخاستهاند، پس خواننده نمیتواند بگوید آنها مانند معصومان و اولیای خدا، افرادی خاص و برگزیدهاند و نمیشود مثل آنها بود و به زندگی و سلوک و رفتارشان اقتدا کرد.
اگر آن بهانه و تردید، درباره زندگی پیشوایان دین مطرح باشد و بتوان آنان را فراتر از دسترس افراد معمولی قلمداد کرد، درباره فرزانگان و عالمان راستین نمیشود چنین گفت و باید پذیرفت که آنها الگوها و اسوههایی هستند که میتوان در مسیر زندگی به آنان اقتدا کرد و سیمای آن فرزانگان را چراغ راه و تابلوی راهنمای رفتار و گفتار خود دانست.