کشتهشدن معلم فرانسوی بهدست یک جوان مسلمان ۱۸ ساله که بهتازگی اقامت فرانسه را گرفته بود، بازتاب بسیار گستردهای در جهان داشت. بهویژه آنکه این اقدام بهشکلی فجیع و در خیابان انجام شد. این معلم بهعلت نشاندادن کاریکاتوری از پیامبراسلام (ص) در کلاس درس بهقتل رسید. آن جوان نیز چچنی و طرفدار داعش معرفی شده است. پس از این خشونت آشکار، تنش میان برخی کشورهای اسلامی و فرانسه بالا گرفت. بهویژه با اظهارات مکرون که علیه یا در نقد اسلام ابراز شد.
از سوی دیگر اردوغان نیز حمله تندی به مکرون داشت و گفت: «مشکل فردی بهنام مکرون با اسلام و مسلمانان چیست؟ مکرون نیاز دارد که از نظر روانی درمان شود!» همین موضوع موجب تیرهشدن روابط دو کشور شد. مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا در توییتی اظهارات آقای اردوغان را «غیرقابلقبول» توصیف کرد. همچنین یک مقام دفتر ریاستجمهوری فرانسه گفت: «اظهارات رئیسجمهور اردوغان غیرقابلقبول است. افراطگرایی و بیادبی یک روش نیست. ما خواستار تغییر مسیر سیاست اردوغان هستیم، به این دلیل که از هر نظر خطرناک است.» از سوی دیگر، راهاندازی پویش نخریدن اجناس فرانسوی در بسیاری از جوامع اسلامی، زنگ خطری برای روابط اقتصادی فرانسه بود. اما آنچه در ادامه این ماجرا رخ داد، حمایت مکرون از رفتار آن معلم فرانسوی و ارتباطدادن آن به اصل آزادی بیان و تأکید بر این بود که عقبنشینی نخواهند کرد.
این اتفاق در ادامه ماجرای تکراری نشریه «شارلیابدو» رخ داد. اما تابعیت اصلی فرد قاتل که چچنی است، نخستین نکته جالب این ماجراست. چچن یک جمهوری خودمختار در شمال قفقاز و منطقهای مسلماننشین در روسیه است. جمعیت آن حدود یکمیلیونواندکی است. تعداد تروریستها و افراطیهای داعشی و نمونههای مشابه که در این منطقه کوچک پرورش یافتهاند، نسبت به جمعیت آنان شاید هزار برابر بیشتر از تعداد چنین افرادی در میان مسلمانان مالزی، اندونزی و هندوستان است. چرا؟ یک علت تامه ندارد، اما شاید بتوان سرکوب و تحقیر اعمالشده به آنان را در اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه، یکی از علتهای اصلی شکلگیری چنین خشونتی معرفی کرد؛ خشونتی که بهعلت سیاستهای کمونیستی و شوونیستی روسها، در فرهنگ و روح و روان مردم آنجا نهادینه شده است و اکنون خود را در همهجا از پاریس گرفته تا سوریه و لیبی بهنمایش میگذارد
. با این حال، ریشه اینگونه خشونتها اکنون در فرانسه بهشکل دیگری خود را بازتولید کرده است. اینکه یک معلم بهعلت سلطه و برتری در کلاس بهخود اجازه دهد کاریکاتور پیامبر (ص) را در کلاسی نشان و آموزش دهد که شاید برخی دانشآموزان آن مسلمان هستند، هرگز ربطی به آزادی بیان ندارد و این کار جز کینه و نفرت و حس تحقیرشدگی در مخاطب ایجاد نمیکند. خشونت فقط ضرب و جرح و کشتن نیست. کافی است به روابطشخصی در خانوادهها نگاه کنیم تا ببینیم که بسیاری از اعضای خانوادهها دچار خشونت کلامی و عصبانیت و حتی خشونت فیزیکی هستند.
نکته بسیار جالب این است که پس از سخنان تند اردوغان خطاب به مکرون، سفیر فرانسه را از ترکیه فراخواندند. مقامات فرانسوی و اروپایی نیز سخنان اردوغان را محکوم کردند. درحالیکه سخن اردوغان حداکثر یک توهین در همان اندازههای کاریکاتورهای فرانسوی بود. اگر توهین بد نیست، پس چرا از توهین اردوغان بهخشم آمدهاند؟ پاسخ روشن است! اردوغان یک فرد عادی است؛ همچنین مکرون. هر دو نمادی از دو جامعه و دو ملت هستند و این نوع گفتارها و رفتارها را در این سطح نمیتوان پذیرفت. آیا فرانسه قبول میکند که برای مثال در مدرسه چینیها که کودکان مسیحی در آن حضور دارند، معلمهای بودایی و چینی، تصاویر کاریکاتوری از مکرون یا عیسیمسیح (ع) یا پاپ به دانشآموزان ارائه و آموزش دهند؟ چنین کاری نادرست است. اگر نادرست است، باید در همه موارد نادرست باشد. چنین رفتاری ایجادکننده کینه و نفرت است. بهنظر میرسد که فرانسه با این منطق نمیتواند از آنچه آنجا میگذرد، دفاع کند و ریشه این خشونت زشت تندروها را بخشکاند.