محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز - در بین همه هنرهای تجسمی نا خوش احوال و کم خبر کشور ما، سردیسها و تندیسها که جنبهای از هنر گسترده مجسمه سازی هستند، در این سالها بیشتر از باقی حاشیه ساز شده اند. نزدیک به یک دهه پیش، خبر دزدیده شدن زنجیرهای تندیس و سردیسها در پارکهای تهران خبر اول خیلی از رسانهها شده بود و حالا مدتی است ساخت تندیس و سردیسهای بدقواره و زشت، سوژه طنز مردم در فضای مجازی و باعث دردسر تصمیم گیران بی سلیقه و هنرمندان کارنابلد شده است. موضوعی که با نصب سردیسهای بی ظرافت و نه چندان زیبای بزرگان هنر کشورمان در باغ مجسمه خانه هنرمندان آن قدر پرواکنش شده است که بد نیست به بهانه آن درباره هنر مجسمه سازی، مجسمههای ساخته شده در این سالها و البته واکنش مردم در فضای مجازی به سردیسهای جدید هنرمندان اشاره کنیم.
خنده ساز!
پیداکردن یک تندیس کوچک یا سردیس بزرگ در گوشه وکنار کشور و قراردادن عکس آن در شبکههای مجازی یکی از ژانرهای جدید طنزساختن در اینستاگرام و توئیتر است. انصافا هم بین همه شوخیهای بی مزه، این یک مدل هم شوخیهای تصویری بانمکی است و هم نظرهای کاربران درباره آنها بامزه است. از سردیس بزرگان سیاسی کشور که بعد از مرگ آنان ساخته میشود تا هنرمندانی که بعد از مرگشان مجسمه آنان را در نزدیکی محل زندگی شان میسازند و یکی دو روز بعد، شدت انتقادها باعث میشود که بی سروصدا و شبانه آن افتضاح را از جا بکنند، از این قاعده مستثنا نیستند.
در آخرین شاهکار تصمیم گیران فرهنگی و هنری در خرج کردن به اصطلاح هنر هنرمندان مجسمه ساز، در محوطه باز خانه هنرمندان ایران در تهران که به باغ مجسمه معروف است، از ۲۲ سردیس جدید رونمایی شده است. این تندیسها برگرفته از چهره کسانی مانند
عباس کیارستمی،
علی حاتمی، علی نصیریان، داوود رشیدی، پرویز فنی زاده،
محمدعلی کشاورز و جمیله شیخی است. چندین سال است که سردیس درست و شکیلی هم از عزت ا... انتظامی در طبقه دوم خانه هنرمندان است که به تازگی در باغ مجسمه، مجسمه جدیدی از او هم گذاشته شده است؛ مجسمهای که واجد ویژگیهای تمام مجسمههای جدید این محوطه است: بدقوارگی و کج سلیقگی و شبیه نبودن!
شاید سؤال این باشد که چرا مسئله مجسمههای بدقواره هیچ وقت حل نمیشود. آقای هادی مظفری، مدیرکل مشهدی دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چند وقت پیش اطمینان داده بود که دیگر چنین چنین اتفاقی نخواهد افتاد و گفته بود: «طراحی نامناسب و اجرای غلط افراد بی صلاحیت در ساخت مجسمههای شهری، نتایج سنگینی به همراه خواهد داشت. طبق این امر، ساخت، اجرا و نصب هرگونه مجسمه، دیوارنگاره و نقش برجسته در فضای شهری باید با مجوز شورای نظارت بر نصب مجسمهها انجام شود.» اما باز هم مجسمههای ناامیدکننده جدید، همه این توضیحات را بی اثر کرد و باز هم سیل تمسخرهای مجازی و انتقادهای مطبوعاتی شروع شد. اما جدا از این طنزها و انتقادها میشود سؤال مهم تری را مطرح کرد.
اصلا چرا انتظار داریم؟
مازیار فکری ارشاد، منتقد و روزنامه نگار، پیش از انتقاد از سردیسهای جدید نصب شده در باغ هنرمندان، سؤالی بنیادیتر را مطرح کرده است. او در پستی اینستاگرامی این موضوع را مطرح کرده است که اصولا چرا انتظار داریم این مجسمهها و مجسمههای مشابه زیبا باشند؟ یا حداقلی از اصول زیبایی شناسی در آنها رعایت شده باشد؟ او دلیل این عقب ماندگی را قبح هنر مجسمه سازی برای سالهای سال در طول تاریخ کشورمان دانسته که باعث شده است سابقه این هنر در کشور ما آن قدر طولانی نباشد که با گذشت دورهای از تجربههای اولیه به رونق این هنر برسیم.
دومین موضوعی که او اشاره کرده، برگزاری جشنوارههایی در سالهای گذشته است که به جای پرداختن به تندیس و سردیسهای واقع گرایانه از آدمها به عنوان پایه هنر مجسمه سازی، از همان اول به دنبال مجسمههای انتزاعی و ساخت حجمهای آبستره رفته اند و این هنر اصولا قبل از پا گرفتن، دچار جهشی بزرگ و غیرمفید شده است. از سوی دیگر او به تبعیض بین هنرمندان این رشته و تحویل پروژهها به آدمهایی که رابطه بهتری دارند، اشاره کرده و البته نپرداختن رسانههای رسمی کشور به هنر مجسمه سازی را یکی از دلایل پیشرفت نکردن این هنر در کشور ما دانسته است.
طبیعی است که آثار ضعیف با برد و ضریب بیشتری در رسانهها دیده میشود این در حالی است که هنرمندان خوبی نیز در این عرصه فعالیت میکنند و آثار فاخری تا کنون ارائه داده اند.