بازگشایی سایت‌های تاریخی و تفریحی با هماهنگی شورای تامین استان‌ها رکورد بی‌سابقه در تولد یک گونه در معرض انقراض از کروکودیل‌ها قاتل قاچاقچی معروف مواد مخدر، برادرش بود دستگیری زن سارق در پوشش مسافرکش ! درخواست طلاق از مردی که بچه نمی‌خواهد قاتل ۴ زن به دار مجازات آویخته شد اعترافات تکان‌دهنده متهمان پرونده آدم ربایی و تجاوز موسوم «عقرب‌های هوسران» رشد ۴۰ درصدی سفر با ناوگان عمومی جاده‌ای در خراسان رضوی برگ درختی که از لخته شدن خون پیشگیری می‌کند هشدار نسبت به انجام سلول‌ درمانی و اگزوزوم‌تراپی در مراکز فاقد مجوز شناسایی ۲۵۹ مورد ابتلا به تب دنگی در کشور (۱۸ تیر ۱۴۰۴) برگزاری دومین بازارچه شهاب سنگ در زرند تصویب طرح مدیریت زیست‌ بومی برای ۲ تالاب مهم در بوشهر پذیرش ۶۰۰ دانش‌آموز استعداد درخشان در مشهد | افزایش ۱۰ درصدی ظرفیت مدارس تیزهوشان در خراسان رضوی تأکید وزیر آموزش و پرورش بر ارتقای مهارت دعوت به انجام فریضه نماز به فرهنگیان، دانش‌آموزان و اولیاء مدارک فیزیکی برای دریافت خسارت درمانی بازنشستگان لازم نیست افزایش خطر عفونت‌های چشمی و آسیب به قرنیه در پی مالش چشم‌ها استرس چطور به دندان‌هایتان آسیب می‌زند؟ بحران آب ایران از نگاه هوش مصنوعی | کشاورزی در خطر، شهر‌ها در تنش بهره‌برداری از حدود ۴۷ هزار کلاس درس تا پایان سال ۱۴۰۴ کاهش دید و حساسیت شدید به نور، از علائم شایع آب مروارید است ثبت ۲ خانه تاریخی یزد در فهرست آثار ملی سلامت فرآورده‌های غذایی چگونه کنترل می‌شود؟ امتحانات نهایی در شرایط سالم برگزار شدند | شرکت یک میلیون و ۵۰۰ دانش‌آموز در امتحانات کشوری برخی عوامل داخلی مرتبط با حمله به زندان اوین شناسایی شدند ۴۳۵ نوزاد زیر پوشش خدمات بانک شیر بیمارستان‌ ام‌البنین(س) مشهد قرار گرفتند ثبت جهانی شهر یزد برای حفظ میراث تاریخی لازم است درباره باغ‌بام‌ها و روش‌های ایجاد آن در ساختمان‌ها | آسمان سبز رهاسازی بیش از ۵۰ پرنده شکاری در زیستگاه‌های طبیعی شهرری
سرخط خبرها

اعتراف زن ۱۷ ساله به قتل شوهرش در تهران

  • کد خبر: ۵۴۹۲۲
  • ۱۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۱
اعتراف زن ۱۷ ساله به قتل شوهرش در تهران
حدود یک سال قبل مردی افغانستانی که سرایدار یک خانه ویلایی در ملارد بود به طرز مرموزی ناپدید شد. راز این جنایت پس از یک سال با اعترافات همسر دومش و یکی از بستگان او فاش شد.
به گزارش شهرآرانیوز، حدود یک سال قبل مردی افغانستانی که سرایدار یک خانه ویلایی در ملارد بود به طرز مرموزی ناپدید شد. پس از مدتی سحر همسر ۱۷ ساله وی و دختر کوچکش نیز خانه ویلایی را ترک کردند.

در ادامه رسیدگی به این پرونده و در حالی که همسر اول این مرد پیگیر ماجرای ناپدید شدن همسرش بود و هوویش را در این ماجرا مقصر می‌دانست چند ماه بعد مأموران پلیس موفق به شناسایی محل زندگی سحر در تهران شدند و او را که همراه دختر کوچکش و مردی به‌نام سعید در یک خانه زندگی می‌کرد به اداره آگاهی منتقل کردند.

در حالی که سحر مدعی بود خبری از شوهرش ندارد، اما در ادامه بازجویی‌های پلیسی لب به اعتراف گشود و به قتل شوهرش با همدستی سعید اعتراف کرد.

او در تشریح این ماجرا گفت: من ۱۷ سال دارم. وقتی مادرم مرا باردار بود به اتهام خرید و فروش مواد مخدر و اعتیاد به زندان افتاد و من در زندان به دنیا آمدم. وقتی بزرگ‌تر شدم مرا به خاله‌ام سپردند، اما در خانه او خیلی آزار دیدم و تحقیر شدم. بعد از اینکه مادرم آزاد شد از محل زندگی‌مان در استان گلستان به تهران آمدیم. ۵ سال قبل وقتی ۱۲ ساله بودم پسر خاله‌ام که در یک کارگاه بلوک زنی کار می‌کرد یکی از همکارانش را به خانواده ما معرفی کرد. دلاور تبعه افغانستان و ۱۵ سال از من بزرگ‌تر بود. وقتی به خواستگاری‌ام آمد از آنجایی که مادرم اعتیاد داشت و به‌دلیل فقر مالی در ازای گرفتن هفت میلیون تومان مرا به عقد دلاور درآورد، در واقع او مرا فروخت.

فکر می‌کردم با ازدواج زندگی‌ام بهتر می‌شود، اما دلاور مرد بداخلاق، خسیس و شکاکی بود. همیشه مرا کتک می‌زد و هیچ پولی برای خرج کردن نداشتم. وقتی بچه‌ام به دنیا آمد وضعیت زندگی‌ام بدتر شد. چندباری همراه دلاور به خانه‌های مردم می‌رفتم و نظافت می‌کردم و آن‌ها به من پول و گاهی هم برای من و دخترم لباس می‌دادند. تا اینکه مدتی بعد متوجه شدم دلاور قبل از من ازدواج کرده و همسر و فرزند دیگری هم دارد. از زندگی‌ام خیلی ناراضی بودم.

در این میان سعید که از بستگان دلاور بود کم کم به من توجه نشان داد و من با او درددل می‌کردم و او همیشه از من حمایت می‌کرد. بعد هم به او گفتم می‌خواهم طلاق بگیرم، اما شوهرم راضی به جدایی نشد تا اینکه با سعید تصمیم گرفتیم او را بکشیم. شب حادثه چند قرص خواب را در آب حل کردم و به او دادم بعد هم سعید به خانه ما آمد و او را با کابل خفه کرد و جسدش را در همان باغی که سرایدار بودیم، دفن کردیم. بعد از این ماجرا به تهران آمدم و در یک تولیدی کار پیدا کردم. چند ماهی در خانه مادرم بودم، اما او بار‌ها پیشنهاد داد که دخترم را بفروشم و حتی مشتری هم برای دخترم پیدا کرد، اما من فرار کردم و دو هفته در خانه خاله‌ام ماندم بعد هم به سعید گفتم برایم خانه بگیرد که قبول کرد و دو ماهی با هم زندگی می‌کردیم که دستگیر شدیم.
بدین ترتیب با اعترافات این زن و همدستش هر دو بازداشت شدند.
 
منبع: خبرآنلاین
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->