بیش از یک سده از آخرین همهگیری جهانی آنفلوآنزای اسپانیایی با آمار سنگین مرگومیرش گذشته بود که ناگهان نخستینبار در ووهان چین، مردم بدون علت مشخصی دچار سینهپهلو شدند و واکسنها و درمانهای موجود هم مؤثر واقع نشد. بر این اساس، گونه جدیدی از ویروس کرونا شناسایی شد و با عبور تعداد قربانیان آن از مرز هزار نفر، سازمان جهانی بهداشت برای این بیماری، نام رسمی «کووید۱۹» را انتخاب کرد.
همهگیری این بیماری را در همه استانهای ایران نیز از ۱۴اسفند۹۸ رئیسجمهور تایید کرد. اما ازآنجاکه این بیماری برای نظام درمانی در سراسر دنیا ابعاد ناشناخته بسیاری داشت، هر کشور شیوهنامه بهداشتی و درمانی ویژهای در پیش گرفت تااینکه در اندک زمانی، سیستمهای بهداشتی بیشتر کشورها برای پیشگیری از این بیماری و مقابله با همهگیری بر استفاده از ماسک و دستکش، شستوشوی دست و صورت با صابون و رعایت فاصله اجتماعی به توافق رسیدند.
اوایل همهگیری، بیشتر کشورها به قرنطینههای شدید و کامل رو آوردند که تاحدود زیادی از شدت شیوع این بیماری ناشناخته بدون واکسن و دارو کاست. به قرنطینه رفتن ابنای بشر در روزهای نخست، دستاوردهای بسیار مطلوبی برای محیطزیستی که از زیادهخواهی و خودبینی انسانها به تنگ آمده بود و پیش از آن، اخباری جز تخریب جنگلها و دشتها و فرسایش و آلودگی آب، خاک و هوا در دنیا شنیده نمیشد، بهدنبال داشت.
مرتب فیلمهایی از گردش آزادانه حیوانات و پرندگان وحشی در بسیاری از خیابانهای خالی از انسان، عکسهایی از نمای کوههای دوردست در هوای پاک و بدون دود از پنجره، اخباری از ترمیم سوراخ لایه ازن و کاهش گازهای گلخانهای و کربن منتشر میشد. ویروسی آمده بود که آدمها را خانهنشین کرده و درعوض اجازه داده بود طبیعت چندصباحی نفس بکشد. برخی حتی معتقد بودند این انتقام طبیعت از ماست، اما آیا کرونا بهراستی بهنفع طبیعت است؟
بهیقین ادامه این روند، امکانپذیر نیست، بنابراین در بسیاری از کشورها ازجمله ایران، برای پیشگیری از ورشکستگی اقتصادی خرد و کلان، مردم به سر کارهای خود بازگشتند.
اما بالا بودن نرخ مرگومیر ناشی از بیماری موجب شد که بسیاری از مردم در شیوه زندگی خود تغییراتی جدی ایجاد کنند. درحقیقت میتوان گفت کرونا دست به تغییر فرهنگی گستردهای درمیان آدمیان زد؛ رفتوآمدها و شبنشینیهای مردم با اقوام درجهیک از رونق افتاد، بهگونهایکه مادر و پدر از فرزند جدا ماندند و همه باهم به شکلی غریبه شدند. رفتارهایی مانند دست دادن و در آغوش گرفتن و روبوسی که نشان از دوستی و صمیمیت بود، به کارهایی ناپسند تبدیل شد. مجالس عروسی و ترحیم و نذری و... همه به خاطرهها پیوستند و این روزها برپایی اینگونه مراسم، بیشتر به کار خلاف میماند.
سالها برای فرهنگسازی استفاده از وسایل نقلیه عمومی بهمنظور رفتوآمد در خیابانها، هزینه و تبلیغ شده بود و تکسرنشین بودن خودروها مذمت میشد که ناگهان یک ویروس نانومتری این تابو را شکست و مردم را بهسمت استفاده از خودروهای شخصی هدایت کرد. آنچه سالها برای فرهنگسازی در استفاده کمتر از آب رشته بودیم، با کرونا و لزوم شستن فراوان دستها پنبه شد. سفر رفتن به عملی مذموم تبدیل شد. قرنها آدمیزاد را موجودی اجتماعی خوانده بودند، اما مراقبتهای بهداشت فردی و اجتماعی برای کنترل کرونا، به هرچه دورتر و تنهاتر شدن انسان برای درامان ماندن از مرگ فرمان داد.
البته بسیارند مردمی که تحتتأثیر کرونا کسبوکارشان آسیب دیده است و درآمد زیادی ندارند و درعینحال در معرض استرس مداوم ابتلا به کرونا هستند و دوست و خویشاوندی را هم بهسبب این بیماری از دست دادهاند، اما رنج گرسنگی، آنها را از رعایت جدی شیوهنامههای بهداشتی بازداشته است، بنابراین برای اینکه اکنون درباره تغییر جدی فرهنگ پساکرونا قضاوت کنیم، شاید زود باشد.
بههررو، هرچند با در خانه ماندن مردم، تعدی به محیطزیست و تخریب آن بسیار کمتر شده است، متأسفانه کرونا هنوز هست و انسانهای زیادی از بین رفتهاند. از منظری دیگر، انسانها در این دوران برای حفظ جانشان به رعایت دستورالعملهایی مجبور هستند که اگر بهطور خلاصه به تأثیر آنها بر محیطزیست نگاهی بیندازیم، میتوانیم به مصرف بیش از اندازه آب، شویندهها و مواد شیمیایی آلودهکننده محیطزیست با ترکیبات آلی پایدار، استفاده گسترده از محصولات پلاستیکی یکبارمصرف و مشکلات در تفکیک پسماندها، بهدلیل خطرات ناشی از همهگیری کرونا، اشاره کنیم که با ادامه این روند، بهعنوان برخی از مخربترین آلایندهها، میتوانند آیندهای ناخوشایندتر را برای طبیعت و انسان به تصویر بکشند.