امیرمنصوررحیمیان | شهرآرانیوز - تعریف شجاعت و رشادت در فرهنگ ما با این چیزهایی که عرض کردم شکل گرفته، ولی تعریف شجاعت در زمینه هنرهای تجسمی و کل هنرهای دیگر، با آن چیزی که در ذهن داریم یکمقدار توفیر میکند. البته تعداد اینجور آدمها هم کم است و هرکسی نمیتواند ادعای شجاعت بکند.
خوشحالم که به عرض برسانم در نمایشگاه اینبار «نگارخانه روند» با آثار یکی از همین آدمهای شجاع ملاقات داشتم. «سمیه چهارتکاب» به نظرم شجاعانه خودش و آثارش را در نمایشگاه «رَپسودی» به بوته آزمایش سپرده است و آنقدر جرئت دارد که از خودش و کارهایش دفاع بکند. او بدون ترس رنگها را در آثارش به کار برده و از دل چهرههای پررنگ و لعابش چشمهایی وحشتزده و غمگین بیرون آورده است.
چشمهایی که شاید در بعضی از تابلوها اصلا کشیده نشدهاند، ولی حضورشان و نگاه سنگینشان را در پس لایههای شاد و براق رنگها میشود احساس کرد. اما قبل اینکه در مورد آثارش بخواهم چیزی بنویسم، بهتر است توضیحی مختصر درباره خود او ارائه بدهم. هنرمندی کمی کمحرف و پر از ایده است.
درسخوانده و فارغالتحصیل نقاشی از دانشگاه تهران است و قبل از این نمایشگاه چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی دیگر هم برگزار کرده است. بعد از شش سال، اولین نمایشگاهش را در مشهد برگزار کرده و این ضیافت تماشایی، چکیده شش سال زیستن در شهر مشهد است -البته که نمیشود تلاش مسئولان نگارخانه روند را برای راضی کردن او به برگزاری این نمایشگاه نادیده گرفت- از خودش که بگذریم، میرسیم به تماشای آنچه که از سوی او خلق شده است؛ به آثارش که غالبا پرتره هستند و درصد بالایی از تابلوها هم پرتره خودش هستند.
انگار بومها را مثل آیینه میدیده و خودش را در آنها تصویر کرده است. تصویر خلق شده، خودِ خویشتنش است، که با شجاعت، بدون مانع و تمامقد، تفکرات و شخصیت پشت نقابش را به مخاطب نمایش میدهد. آثاری که اینقدر زیاد هستند که تعدادشان از دست آدم در میرود! چهارتکاب در این نمایشگاه، نشان میدهد که رنگ را به خوبی میشناسد و میداند با آن، چه میتواند بکند. با فرم به قدری خوب آشناست که میتواند تمام قواعد آن را بههم بریزد و آب از آب در آثارش تکان نخورد.خطهای او هم از سن و سالش بعید است.
انگار یک استاد تمام و کمال، این خطوط بدون لرزش، محکم و مطمئن را کشیده است. رنگگذاریهایش استادانه انجام گرفته و ترکیببندی کارها آنقدر دقیق است که هیچ حرفی باقی نمیگذارد. چهارتکاب با کشیدن این آثار نشان میدهد که شجاع و نترس است. از اینکه تابلوهای بزرگ را بداهه رنگگذاری و کار کند نمیترسد. انگار قبل از شروع در خیالش تابلو را میکشد و دستش از روحش فرمان میگیرد. با اینکه نقشهایی که میزند به ظاهر آبستره است، ولی در تمام آثار سبکهای مختلف را امتحان میکند و خودش را دربند یک سبک نمیکند.
رگههایی از امپرسیونیسم، کوبیسم و اکسپرسیونیسم هم در تابلوهایش پیدا میشود. ترکیب این سبکها با هم بدون ترس از قضاوت دیگران، نشان از جرئت زیاد او است. ولی با این همه، تعداد زیاد کارها قدری آزاردهنده است. با آنکه دیدن رنگهای براق و زنده چهارتکاب در تابلوهایش فرصت مغتنمی است، ولی آثار آنقدر زیاد و متراکم هستند که چشم و دل بیننده را پر میکنند و از حوصلهاش خارج میشوند. مخاطب تا جایی با آثار همراه است و از جایی به بعد ناچار میشود سرسری کارها را ببیند. این ضیافت رنگ و تماشا میتوانست دوپاره یا بیشتر هم بشود. به هرحال از دیدن این نمایشگاه که تا ششم اسفند برپاست، غفلت نکنید.