سید محمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز؛ چند سالی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی بین اقشار مختلف جامعه به بهانههای مختلف اقدام به فروش کتاب با تخفیف میکند، این تخفیفها به افرادی داده میشود که کد ملی دارند.
در واقع وزارت محترم ارشاد با این اقدام خود نزدیک به ۳ میلیون مهاجر افغانستانی را که سالها است در ایران زندگی میکنند نادیده میگیرد و بیش از ۵۴ هزار دانشجوی خارجی هم که در ایران درس میخوانند هم نمیتوانند با استفاده از این تخفیف کتاب تهیه کنند.
اما در این بین هستند افرادی که در کتابفروشیهای خود همه را با یک چشم میبینند، «کتاب آنجا» یکی از همانهاست. این کتابفروشی چند روز قبل در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «مهاجرین عزیز میتونند توی کتابفروشی آنجا بدون نیاز به ارائه شماره ملی از ۲۵ درصد تخفیف کتاب استفاده کنن».
به همین بهانه در گفتگو با «آرش رمضانی» که دوست دارد کتابفروش شناخته شود تا مسئول کتاب آنجا از او پیرامون این کار انسان دوستانه سئوالاتی کردیم.
آرش رمضانی درباره دلیل این اقدام با توجه به اینکه این تخفیف از سوی هیچ نهادی جبران نخواهد شد میگوید: «مسئلهای وجود دارد، این است که شرایط برای مهاجران (افغانستانی در ایران) تبعیضآمیز است. ما گفتیم به اندازه امکاناتمان و قدرتی که داریم، اقدام مختصری صورت داده باشیم و این تخفیف را برای دوستان مهاجر افغانستانی قائل شویم.»
او در ادامه با اشاره به اینکه استقبال از این طرح هم بد نبود افزود: هرچند که محل کتابفروشی ما با محلاتی که مهاجران ساکن مشهد در آن سکونت دارند، فاصله دارد، ما میدانستیم که طبیعی است که آنها زیاد نتوانند به کتابفروشی ما بیایند.
این کتابفروش مشهد در ادامه به بازخوردهای مثبتی که از دوستانش دریافت کرده اشاره میکند و میگوید: بازخوردها به این طرح مثبت و پر از لطف و محبت بود. ما امیدواریم در دورههای بعد سایر همکاران در کل کشور چنین کاری انجام بدهند تا قدمی برداشته باشیم.
رمضانی در ادامه تصریح کرد: ما با بخش بزرگی از افغانستان اشتراکات تاریخی و فرهنگی زیادی داریم. ما تا همین دوران اخیر یک خراسان بزرگ داشتیم که بخشهایی از افغانستان را هم شامل میشده است و این به معنای این است که ما به لحاظ فرهنگی خیلی به هم نزدیک هستیم. ما زبان، تاریخ، فرهنگ و داستان مشترک داریم، و از این لحاظ هروقت پای فرهنگ در میان است ما به نقط مشترک میرسیم، اما زمانی که بحث به رسانههای سیاسی میرسد، مسئله ساخته میشود.
او افزود: در واقع ما پارههای یک تن به نام خراسان بزرگ بودیم. مدتی است که این از بین رفته در حالی که حدود ۲ هزار سال یک بدن مشترک داشتهایم.
این کتابفروش مشهدی تصریح کرد: یک کتابی است به نام «پیگیر اخبار نباشید» که عادل فردوسی پور آن را ترجمه کرده است، یک کتابی هم «آلن دوباتن» نوشته به اسم اخبار. من به جد معتقد هستم که فضای رسانهای، چون که پولهای ناسالمی در آن است، نیتهای ناسالمی در آن است و غرضهای ناخالصی در آن است بسیار مسموم است. وقتی به بعضی از شبکههای فارسی زبان چه آنهایی که هدفشان مردم ایران است و چه آنهایی که هدفشان مردم افغانستان است، نگاه میکنیم آدم حس میکند که سم وارد خونش شده است، گاهی که من مطالبی از برخی نخبگان افغانستانی درباره اتفاقاتی که برای مهاجران افغانستانی در ایران افتاده را میخوانم یا بالعکس این ماجرا، حس میکنم سم وارد خونم شده است.
رمضانی در رابطه با راه حلی برای نزدیکی دو ملت ایران و افغانستان گفت: اولین کاری که باید کنیم همان توصیهای است که «رولف دوبلی» انجام داد و آن اینکه پیگیر اخبار نباشیم. همین که در این زمینه و مسائل بین دولت هایمان ما به آنها کار نداشته باشیم، و گوش خود را از شنیدن اخبار مصون نگهداریم گامهای مثبت زیادی برداشتهایم.
وی ادامه داد: بین ما و افغانستانیها به خصوص آنها که سالها است ساکن خراسان هستند نباید مرز معنا داشته باشد. چون ما دارای اشتراکات زیادی هستیم، این مرزها در واقع خط کشیهای کوتاه مدتی است که نسبی هستند. ما میبینیم که بین دو شهر با یک زبان با یک خاطره و با یک خون مرز بین دو کشور قرار دارد، یعنی مرزها این قدر نسبی و غیر قابل اتکا هستند.