ایمان فروزاننیا - «نیوشا ضیغمی و استایل جدیدش در یک مراسم خصوصی/ عکس»، «تصویر برهنه محسن افشانی و همسرش در استخر»، «تیپ دیدنی سحر قریشی و مادرش + عکس و فیلم»، «پوشش جنجالی بهنوش طباطبایی در تهران و مشهد + تصاویر» دیدن چنین تیترهایی در قسمت مطالب پربیننده و داغ سایتها و کانالهای خبری و خبرگزاریها، دیگر به یک موضوع عادی تبدیل شده است. رسانهها اخبار زرد را با تیترهای غلوشده روی صفحاتشان در سایتها و شبکههای مجازی قرار میدهند، مردم از این اخبار استقبال میکنند و بازدید سایتها یا لایک صفحات افزایش مییابد، پس رسانهها بیشتر سراغ این اخبار میروند و سلیقه مردم بهسمت اخبار بیارزش ولی جنجالی متمایل میشود. این چرخه معیوب آنقدر ادامه پیدا میکند تا بالاخره این حقیقت گم میشود که آیا خبرگزاریها مقصر هستند که چنین اخباری را منتشر میکنند و باعث ابتذال سلیقه مردم میشوند یا مردم هستند که با دنبال کردن این اخبار، رسانهها را برای بقا بهسمت ابتذال هل میدهند. پاسخ دادن به این سوال شاید در شرایط فعلی فایدهای نداشته باشد؛ چراکه باید بهدنبال جواب سوال مهمتری بود؛ اینکه در دنیای پر از خبرهای زرد و سطحی، من و شما بهعنوان مخاطب، چطور میتوانیم خودمان را از این حواسپرتیهای شیرین ولی سمی نجات دهیم؟
خطر برخورد با اخبار زرد
خبرهایی از موضوعات بهظاهر جذاب ولی در باطن بیاهمیت مثل صبحانه خوردن یک هنرپیشه یا لباس یک خواننده که آنها را بهعنوان اخبار زرد میشناسیم، از انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم پایش به رسانهها باز شد؛ جایی که مجلات ارزانقیمت با کاغذهای کاهی و صفحات زیاد، سعی کردند توجه مخاطب را با چنین مطالبی به خود جلب کنند و اتفاقا در این کار موفق بودند. حالا با گذشت بیش از 100سال از شروع آن جریان، اخبار زرد سر از هر رسانهای از کاغذی گرفته تا دیجیتال، درآورده است. این اخبار توجه مخاطب را نشانه گرفتهاند و مواجهه ما با آنها مثل فردی است که سنگی بزرگ که رویش چیزی نوشته است از دور بهسمتش میآید، فرد از سر کنجکاوی و برای اینکه بفهمد چه چیزی روی سنگ نوشته شده است، از مقابل آن کنار نمیرود تا لحظهای که متوجه نوشته بیاهمیت روی آن میشود ولی دیگر برای کنار رفتن از مسیر سنگ دیر شده است. چندبار با تیترهایی مثل «پوشش عجیب فلان بازیگر + عکس»، «تصویر فلان بازیگر در مهمانی خصوصی + فیلم» و اینطور چیزها روبهرو شدهاید؟ چقدر توانستهاید با وسوسه کلیک کردن روی آن بجنگید، درحالیکه بهتجربه برای بسیاری از ما ثابت شده است که محتوای این اخبار و پستها چیز خاص و بهدردبخوری ندارد؟
قیمتِ توجه ما چقدر است؟
شاید بپرسید ایراد دیدن اخبار زرد چیست؟ دیدن و توجه به این اخبار، ایراد خاصی ندارد! البته اگر از دست دادن توجه و ابتلا به حواسپرتی را ایراد درنظر نگیریم. گئورگ زیمل، جامعهشناس آلمانی، حدود 100سال قبل در نوشتههایش هشدار داده بود که انسانها در دنیای شلوغ آمیخته به فناوری، توجه و تمرکز خود را از دست میدهند و نگاهی خاکستری بر آنها چیره میشود. اگر او در زمان ما زندگی میکرد و یک گوشی هوشمند داشت و اینترنت پرسرعت در دسترسش بود، بعید میدانم وقتی برای فکر کردن و رسیدن به این نظریه برایش باقی میماند.
راه خلاصی و در امان ماندن از این حجم خبر زرد و بیارزش که حالا سر از هر سایت معتبر و غیرمعتبری درآورده است و خواهناخواه باعث حواسپرتی و تغییر سبک زندگی ما میشود، یک ترفند ساده است؛ اینکه بدانیم کل این ماجرا و سیستم، یک معامله است. سایتها با اخبارشان توجه ما را میخرند و در قبال آن محتوای پوچی به ما میدهند. بعد این توجه را به صاحبان کالا و خدمات میفروشند و در قبال تبلیغات از آنها پول میگیرند. میدانستید که یک بنر کوچک تبلیغاتی در صفحه اول یک سایت خبری پربازدید، ماهانه بین 10 تا 20میلیون تومان قیمت دارد؟ اگر نگاهمان را به ماجرای اخبار زرد از یک نگاه فرهنگی به یک نگاه اقتصادی تغییر بدهیم، آن وقت بعید میدانم حاضر به شرکت در معاملهای باشیم که برای دو طرف دیگر پول به ارمغان میآورد ولی برای ما هیچ عایدی ندارد. شاید آن زمان کمی بیشتر به آنچه بابت فروختن توجهمان گیرمان میآید، فکر کنیم و همین موضوع باعث شود از مقابل سنگی که از دور بهسمتمان میآید و رویش نوشته مبهمی وجود دارد، کنار برویم و بگوییم: «هرچی میخواد نوشته باشه؛ اینا واسه ما آب و نون نمیشه!»