اقتصاد نشر در ۲۰۰ سال گذشته فرازوفرودهای فراوانی داشته است، اما در چند نقطه تاریخ شکستگی هایش کمرشکن و عیان بوده است.
شاید اولین آنها هم زمان با جنگ جهانی اول و تجاوز نیروهای متخاصم از شمال و جنوب ایران بود که بحرانهای سیاسی و اقتصادی سنگینی بر ایران متحمل کرد و از آن جمله کمبود کاغذ و تعطیلی چاپخانهها و گرانی قیمت کتاب بود. ناشران و کتاب فروشان نیز از این مشکلات مستثنا نبودند و خطر ورشکستگی به طرز وحشتناکی بر گریبان این قشر چنگ زد.
جالب توجه آنکه این بحرانها تمام شد و کم نبودند ناشران و کتاب فروشانی که در این مهلکه از حرکت بازایستادند و البته کسانی که به یمن پشتوانه قوی مالی یا برنامههای صحیح گذر از بحران، از حرکت بازنماندند و جان سالم به در بردند و حتی هنوز نیز مشغول به فعالیت هستند. شاید از مهمترین مشکلات نشر امروز ما این است که فعالان فرهنگی (مدیران، سیاست گذاران، ناشران، کتاب فروشان) با تاریخ نشر خود و این فرازوفرودها آشنا نبوده و نیستند. از همه بدتر آنکه ترفندها و روشهای گذر از بحران در چنین مواقعی ثبت و ضبط نشده است و در اختیار نیست.
محمود کاشی چی نیز در اواخر دهه۳۰ ترفندهای جالبی برای فروش کتابهای انتشارات گوتنبرگ به خرج داده است که برخی این ترفندها را بسیار بازاری و حتی مضر به حال نشر میدانستند و به مخالفت با آن پرداختند و جلو برخی را نیز گرفتند، اما نتیجه آن برای گوتنبرگ بسیار خوب و پرفایده بود و کمک کرد این انتشارات، بحران آن دوره را پشت سر بگذارد. فروش کیلویی کتاب از جمله ابتکاراتی بود که کاشی چی انجام داد. او محاسبه کرده بود که یک کیلو کتاب در آن زمان به طور متوسط ۶تومان هزینه برمی دارد، پس تصمیم گرفت که مجموعه کتابهای کتاب فروشی گوتنبرگ را کیلویی ۱۰تومان بفروشد، یعنی با ۴۰درصد سود. انتشار کتابهای کم ورق نیز از دیگر ابتکارات محمود کاشی چی بود.
کتابهایی که در فرم چاپی ۸ورقی (۶۴صفحه) چاپ یا بازچاپ میشدند و با قیمت ۵ریال به دست خوانندگان میرسید. البته که کاشی چی برای اینکه قیمت کتاب را پایین آورد، شمارگان را نیز گاه تا ۲۰هزار نسخه افزایش میداد و با تبلیغ فراوان اعلام میکرد که این کتابهای ارزانتر از حتی آدامس را، مردم بیایند و بخرند. از جمله ابتکارات حسن معرفت، مدیر انتشارات معرفت، هم فروش شانسی کتاب با پاکت نامههای ۲تومانی بود. پاکتهای دربستهای که نام کتابی در آن نهاده شده بود و علاقهمندان و خوانندگان کتاب فقط با دادن ۲تومان شانس این را داشتند که مثلا یک کتاب ۱۰تومانی نیز برنده شوند.
امروز و در این مقطع کنونی که کاغذ به قیمت هنگفتی رسیده و هزینههای انتشار کتاب بیش از هر زمان افزایش پیدا کرده و بسیاری از چاپخانهها و ناشران و کتاب فروشیها در شرف ورشکستگی و تعطیلی است، چقدر خوب بود اگر با همدلی و هم فکری اصحاب فرهنگ، راهکارهایی عملی و کارگشا برای عبور از بحران شناسایی و به کار گرفته میشد. زیرا تاوان این رکود، بسیار سخت و حتی جبران ناپذیر خواهد بود. تاوان این رکود ازدست دادن چند نسل کتاب خوان بعدی است که نتیجه اش جامعهای کتاب نخوانتر از جامعه کنونی در آینده نه چندان دور است.