سمیرا شاهیان - پای این آدمِ خاکی به کجا که نمیرسد؛ ویلاسازی در قله کوه! انگار نسخه کوهها را هم دارند میپیچند؛ بدون واهمه از دردی که دارد میافتد به جان زیست بشر، بدون واهمه از طبیعتی که دارد از دست میرود و آسوده خیال از هر بابتی! بهانه برخیها مجوز و قولنامه است و «زمینهای آبا و اجدادی». فارغ از اینکه کوهها هیچ وقت زمین و ارث پدری نبوده که حالا باشد! برخی همان مجوز را هم ندارند و چراغ خاموش، به کارشان ادامه میدهند؛ آسوده و بی دغدغه.... برخی بندهای قانون هم که تا دلتان بخواهد «گپ» دارد و جا برای فرار مهیاست. مدت هاست که دست درازیها به انفال و سرمایههای ملی، از حریم و بستر رودخانهها عبور کرده و به دشت و کوه و تپهها رسیده است؛ به دشتهای سرسبز، به دامنه کوه و از مدتی نه چندان دور، به نوک تپه و کوه ها. کافی است بیایی و ببینی. کوه را بریده اند و در سه طبقه راه پله ساخته اند، آن قدر که سقف ویلا در بالاترین نقطه کوه قرار گرفته است و بلندترین درخت کاملا زیر پای اهالی خانه. برای آنها که دنبال چشم اندازی بی نظیر هستند، به تماشا نشستن این منظره واقعا رویایی است! سیمای این روزهای کنگ و نغندر هم در بسیاری از زوایا، قصهای دیگر از همین روایت است. آنها که کمتر کوه خواری و ویلاهای غیرمجاز تماشا کرده اند یا خواهان تماشای این پدیده هستند، در این گزارش که قصه پر غصه نابودی دیگری است، با ما همراه شوند.
سیلابی که عبرت نشد
جاده نُغُندر-کَنگ بی شباهت به جاده زُشک نیست. در حاشیه راه، دیوار به دیوار رستوران ها، تا لبِ آب، تخت گذاشته اند و حریم رودخانه را به راحتی تصرف کرده اند. رستورانها ساخته اند برای تفرج شبانه و کاسبی پررونق آخر هفته ها. کوه و رودخانه را برای منافع مالی، با مصالح ساختمانی همسایه کرده اند؛ بی هیچ قرابت و درایتی. نمونه بی تدبیریها هم بالاخره روزی کار دست بانیانش میدهد، درست مثل نخستین روزهای امسال که بارشهای بهاری پدیدار شد؛ بارانهای نه چندان شدید به علت محدود بودن بستر رودخانه، سیل به راه انداخته بود. آبِ باران آن قدر بالا زده بود که حتی تا پنجرههای برخی خانههای نزدیک بستر رودخانه هم رسیده بود؛ همان خانههایی که سالهای سال است در حریم رودخانه ساخته شده و اهالی اش جریان آرام عبور آب در رودخانه را به تماشا مینشینند! اما بحرانی که عید نوروز داشت دامن خیلیها را میگرفت، به فراموشی سپرده شده است. پلهای ناایمنی که به دستور دادستانی تخریب شده بود، دوباره روی رودخانه ساخته شده اند و ویلاسازیها باز هم رونق گرفته است؛ انگار عبرتی در کار نیست!
در مسیر روستای کنگ، برخی سازندگان ویلا، همان شیوه طبقاتی را برگزیده و دستگاههای بُرش کوه را به کار انداخته اند. گویی ظرفیت مبدل سازی باغاتِ سمت چپِ جاده به ویلا، تکمیل شده و چشم طمعِ سازندگان، کوهها را نشانه گرفته است. هنوز در میان فضای رستورانی جاده نغندر هستیم که دستگاهی را مشغول برش زدن سنگهای نوک قله میبینیم. در یک روز میانه هفته است که ما شاهد بی مهری به اراضی و ارتفاعات هستیم. پیش از هر چیزی، ساخت و سازها روی روال است. جای جای حاشیه رودخانه، سنگها روی هم تلنبار شده است. از طرفی ریلهایی روی ارتفاعات جاگیر شده و تا نزدیک جاده امتداد یافته اند؛ ریلهایی که ویژه حمل مصالح روی شیب تند است. کارگرها نیز فعالتر از دستگاهها مشغول کار هستند. ناخواسته باورمان میشود همه دست به دست داده اند تا زوال منطقه فرا برسد.
جاده اختصاصی روی کوه!
در جاده نغندر به سمت کنگ در حال عبور هستیم. در همین مسیر و در سمت راست جاده به ابتدای یک مسیر انحرافی میرسیم که به دل ارتفاعات بالا میرسد. قبل از ورود، روی تابلویی رنگ و رو رفته به این عبارت برمی خوریم: «جاده اختصاصی- ملک و منزل شخصی- ورود اکیدا ممنوع». دقایقی منتظر میمانیم تا شاهد تردد از این جاده باشیم و علت اختصاصی بودن این راه را جویا شویم. اما نه عابری میرود و نه سوارهای برمی گردد. فقط مرد موتورسواری که یک بیل روی ترک موتورش دارد، غباری در جاده میاندازد و میرود. تصمیم میگیریم فرمان ماشین را به سمت «جاده اختصاصی» بچرخانیم تا بلکه معترضی پیدا شود و با او گفتگو کنیم. تقریبا ۵۰۰ متر به سمت بالا رفته ایم که دوباره به تابلو دیگری میرسیم. انگار این تابلو برای تأکید بیشتر اختصاصی بودن راه است: «ورود ممنوع»؛ معلوم است راه کاملا اختصاصی و برای دسترسی افرادی خاص به یکی از ویلاهای موجود در ارتفاعات ساخته شده است. فرمان را تمام میچرخانیم و به جاده اصلی بازمی گردیم.
ویلاهای اختصاصی به جای باغهای زیبا
اهالی روستای کنگ، تغییرات منطقه را به دهه اخیر ربط میدهند. خانم اعلایی یکی از اهالی روستاست که رفت و آمد زیادی به مشهد دارد. او یک پسر دبیرستانی دارد و به دلیل نبودن آموزشگاه متوسطه در روستا، مجبور است بعضی روزهای هفته را ساکن مشهد باشد. او در آمد و شدهایش تغییر چهره جاده را خیلی خوب به چشم دیده است و میگوید: ۱۲، ۱۰ سال است که روستاییان کمتر تمایل به نگهداری از باغ هایشان دارند و زمینها را به مشهدیها میفروشند. در حاشیه جاده بسیار ویلاسازی شده است. اکثر روستایی ها، باغ هایشان را به شهریها فروخته اند.
نابسامانیهای دهه اخیر، میتواند دلایلی داشته باشد که به زعم این خانم روستایی، بیکاری است؛ «کنگی ها، چون درآمد ندارند، از اینجا میروند. کشاورزی دیگر جواب نمیدهد. امسال ما از ۵ درخت گردو، حدود ۱۵۰ کیلو برداشت کردیم. بقیه محصولمان را سرما از بین برد. با این شرایط مجبوریم برویم؛ درآمد
نیست.»
از کوه بُری تا بوم گردی
جاده را به انتها میرسانیم و از دو راهی پیش رو، به تابلویی که مسیر بالا را نشان میدهد، وارد میشویم. مسیر طولانی نیست؛ فقط به اندازهای میرانیم که جای پارک مناسبی روی بخش هموار زمین پیدا کنیم. ساختمانی سه طبقه، مشاهدات را به معادلات چندمجهولی تبدیل میکند. بنا چوبی است، اما استواری آن، نشان دهنده چفت و بست محکم و اسکلت آهنیای است که در دل دارد. تنها فرد داخل ساختمان، مشغول سیم کشی است. او میگوید: اینجا قرار است به اقامتگاه بوم گردی تبدیل شود. او بومی منطقه نیست، اما به گفته خودش، زیاد برای کار به اینجا میآید. دستش را به اشاره جلو میآورد و تنها خانه چوبی موجود در چشم انداز روبه رو را نشان میدهد. بقیه خانهها اسکلت آهنی دارند و نمایشان آجری است. او میگوید: داخل بافت روستا، خانهها کاملا چوبی است، ولی خدا نخواهد آتشی به جانشان بیفتد! همه اش کاه و چوب خشک است. آتش بگیرد کار تمام است.
جایی که ما ایستاده ایم، خارج از بافت روستا و به گفته مردمش، «بالاقلعه» است؛ محدودهای که کارگرهای ساختمانی درست مثل شهر، در آنجا هم میتوانند کار پیدا کنند و اسکلتی برای ساختن. برای این اقامتگاه بوم گردی که به سبک خانههای روستایی پنجرههایی رو به چشم انداز کوهها دارد، بیش از یک میلیارد هزینه شده است. گویا با به کارگیری نظر کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ساخته شده و در ابتدا با توصیه مهندس مشاور، از ساختمانی با پنجرههای آلومینیومی به اقامتگاهی با ظاهر چوبی تبدیل شده است.
آنها که منفعت را همیشه در حسابهای بانکیِ پُروپیمان میبینند، از گردشگری بودن روستای ۳ هزار ساله کنگ، برداشت دیگری دارند. یکی از خانمهای روستا، همسایه اقامتگاه بوم گردیِ فعال کنگ است. او با اشاره به پیشنهادهای زیادی که برای خرید خانه اش شده است، میگوید: مثل خانه ما در روستا نیست؛ برای اینکه سنتی ساخته شده است و آهن ندارد. تعداد خانههای شبیه خانه ما روز به روز کم میشود. پیشنهاد خرید خانه برای بوم گردی بوده، ولی ما فروشنده نیستیم. اتفاقا سازنده همین اقامتگاه، پیشنهاد داده است.
بیم تغییر ساختار این روستا همچنان وجود دارد؛ ساخت و سازهایی که دارد سیمای این روستای قدیمی را به هم میریزد، عمارتهایی که به آرامی و در سکوت دارد قد علم میکند و رنسانسی که حاصل ساخت و پرداخت بناها در ارتفاعات است و انتفاع مادی، اول و آخر نیت بانیانش است.
پیگیری میکنیم
پس از مشاهدات میدانی، موضوع را با سیدحسن حسینی، فرماندار شهرستان بینالود، در میان میگذاریم. این مقام مسئول در پاسخ به خبرنگار ما میگوید: به عنوان کسی که کوه خواریها را دیدید، تخلفها را به اداره منابع طبیعی طرقبه و شاندیز گزارش دهید. آنها موظف به پیگیری هستند. اگر مشکل پیگیری نشد، فرمانداری موظف است وارد عمل شود.
از فرماندار شهرستان بینالود درباره نقش اداره منابع طبیعی در جلوگیری از تصرف کوه و پیشرفت ساخت و سازها میپرسیم و وی بیان میکند: اگر پهنه مدنظر طبیعی باشد، مسئولیت حفظ آن با اداره منابع طبیعی و اگر پهنه کشاورزی و باغداری باشد، متولی آن جهاد کشاورزی است.
او سپس میافزاید: اگر دستگاههای اجرایی در انجام وظایفشان قصور کردند، به عنوان فرماندار وارد عمل میشوم و به صورت قانونی به این مسئله رسیدگی میکنیم.
از حسینی میپرسیم: آیا موضوع کوه خواری در جاده کنگ -نغندر به گوش شما رسیده است؟ حسینی تأیید میکند و میگوید: تخلف در پهنه شهرستان وجود دارد، چون زمین ارزش مالی بالایی دارد و برخی میخواهند برای خودشان انتفاعی در اراضی ایجاد کنند؛ برخی با به کار گرفتن تمهیداتی و اخذ مجوز، کارشان را انجام میدهند و عدهای هم ممکن است بدون مجوز و با تخلف ساخت و ساز انجام بدهند. نمیتوان کاملا رد یا قبول کرد.
رفع تصرفهای ۳۰۰ میلیارد تومانی!
از رئیس اداره محیط زیست طرقبه و شاندیز میپرسیم: آیا موضوع کوه خواری در جاده نغندر به گوش شما رسیده است؟ مرتضی شیرزور در پاسخ میگوید: در این جاده منطقه حفاظت شدهای که جزو مناطق چهارگانه باشد، نداریم. بیشتر اراضی دراختیار اداره منابع طبیعی شهرستان است و آن قسمتی نیز که در حریم شهرهاست، تحت اختیار اداره راه و شهرسازی است؛ شاید مسئولان این ادارات بهتر بتوانند به سؤال شما پاسخ بدهند.
او به محدوده تحت مدیریت اداره محیط زیست طرقبه و شاندیز اشاره و بیان میکند: بعد از روستاها، از کوههای جنوب غربی مشهد تا شرق چناران و جنوب طرقبه شاندیز، محدودهای است که نظارت و مدیریت آنها به عهده ماست، اما حاشیه جاده نغندر تا نزدیکی روستای کنگ در حوزه اداره منابع طبیعی یا راه و شهرسازی است و اعلام نظر من در این مورد ممکن است کارشناسی نباشد.
رئیس اداره محیط زیست شهرستان طرقبه و شاندیز یادآوری میکند: اراضی منطقه «مستثنیاتی» دارد و در صورتی که بخواهند در آن ساخت و سازی انجام دهند، باید مجوز محیط زیست را از اداره کل اخذ کنند و حتی در آن زمینه هم اداره محیط زیست شهرستان نمیتواند تصمیمی بگیرد.
شیرزور با اشاره به رفع تصرفهای انجام شده، بیان میکند: اوایل امسال از اراضی زیادی رفع تصرف شد که ارزش گذاری زمینها بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان بود. این اراضی به دولت عودت داده شد؛ بنابراین مواردی داشتیم که تصرف اراضی تحت مدیریت اداره محیطزیست محسوب میشده است، اما خوشبختانه توانستیم با حمایت فرمانداری و دادستانی آنها را رفع تصرف کنیم و بازگشت به وضعیت سابق اراضی را اعاده کردیم.
با متصرفان برخورد شده است
به استناد شورای عالی محیط زیست، مناطقی که استعداد حفاظت یا تبدیل شدن به مناطق گردشگری را داشته باشند، مرزبندی و منطقه بندی میشوند و از شورای عالی محیط زیست مصوبه میگیرند. داخل این مناطق، بعضی از اراضی جزو مستثنیات است؛ یعنی روی آن آثار شخم و احیا موجود و زمین آبا و اجدادی افراد است. در این صورت، اداره محیطزیست اگر قدرت خرید این اراضی را داشته باشد، آنها را خریداری و در غیر این صورت جزو مستثنیات اعلام میکند. اما مالک زمین برای انجام هر کاری در زمین مذکور باید مجوزهای لازم را اخذ کند تا سازگاری فعالیتش با محیط زیست بررسی شود.
پس از آنکه رئیس اداره محیط زیست طرقبه و شاندیز تصریح کرد که محدوده بازدیدشده، آن راجزو اراضی تحت اختیار اداره منابع طبیعی شهرستان است، همان سؤال را از مدیر کل اداره منابع طبیعی خراسان رضوی میپرسیم. علیرضا صحرایی میگوید: ممکن است آنجایی که دستگاه پیکور فعال بود و کوه را برش میزده، معدن باشد. ممکن است در محدودهای سنگ لاشه باشد و برای برداشت آن، مجوز لازم را از سازمان صنعت و معدن گرفته و پروانه صادر کرده باشند.
وی درحالی از وجود احتمالی معدن سخن میگوید که مشاهدات میدانی ما در جاده نغندر کاملا با سیمای یک معدن متفاوت و مشخص بوده است؛ آنچه ما دیده ایم ساخت وساز در ارتفاعات این روستاست.
از وی به عنوان یک مقام مسئول، تأیید یا رد کوه خواری را جویا میشویم و او با اشاره به برخوردهای قاطع دستگاه متبوع خود میگوید: مقتدرترین یگان حفاظت را ما داریم. کار ما در حفاظت از اراضی، کار دیرینهای است. صحرایی سپس میافزاید: بخش مدنظر اگر داخل محدوده و حریم شهر باشد در حیطه وظایف ما نیست، اما اگر در خارج از محدوده باشد تحت مدیریت ماست و البته من مطمئن هستم اگر کسی اراضی منابع طبیعی را تصرف کرده باشد، بدون شک با او برخورد کرده و پرونده تشکیل داده ایم. این مقام مسئول ادامه میدهد: با قاطعیت میگویم که اگر محدوده مدنظر شما جزو اراضی ملی باشد، حتما همکاران با متصرفان برخورد قطعی کرده اند. یگان حفاظت اداره منابع طبیعی مرتب از عرصه هایش بازدید میکند و تصرف اراضی ملی در هر جا بوده با آن برخورد کرده ایم.
او سپس تأکید میکند: اگر میخواهید گزارشتان مستندتر باشد با اداره طرقبه تماس بگیرید؛ موقعیت مکانی را بگویید تا اطلاعات دقیق را در اختیارتان بگذارند.
کوه خواری را تأیید نمیکنم
طبق توصیه مدیرکل و برای کسب اطلاعات دقیق و روشن شدن موضوع با مهدی چکنه، رئیس اداره منابع طبیعی طرقبه و شاندیز، تماس میگیریم.
او پس از گرفتن نشانی میگوید: منطقه مورد نظر محدوده کوه هست، اما در بالادستش باغ و مستثنیات اشخاص است.
رئیس اداره منابع طبیعی طرقبه و شاندیز تأکید میکند: از آنجا که به اندازه کافی دوستدار طبیعت داریم که به طور نامحسوس با همکاران حفاظت همکاری میکنند، به محض اینکه ما اطلاع پیدا کنیم دستگاهی در منطقه کار میکند، نیروهای یگان حفاظت، بدون فوت وقت، خودشان را به آنجا میرسانند و اطلاعات محل مورد نظر را گردآوری میکنند. سپس واحد ممیزی، مهندسی اطلاعات را با نقشهها تطبیق میدهند و اگر مشخص شود موارد مورد اشاره جزو اراضی مستثنیات است، نمیتوانیم اقدام بازدارندهای داشته باشیم. ضمن اینکه اگر تغییر کاربریای در مستثنیات انجام شود باید از طریق مدیریت امور اراضی جهاد کشاورزی پیگیری شود.
از این مقام مسئول میپرسیم: آیا افراد و مالکان مستثنیات مجاز هستند کوه را از بین ببرند و در آن ویلا و بنا بسازند؟ و او پاسخ میدهد: این سؤال را باید از مدیریت امور اراضی جهاد کشاورزی پیگیری کنید و جویا شوید که چرا تغییر کاربری انجام شده است. مستثنیات مانند ویلاهای شخصی است که نباید در داخل آنها ساخت و ساز شود. متولی بخش داخلی مستثنیات، امور اراضی است. مثلا بعضی جاها که قبلا باغ بوده و آن را از بین بردند و اکنون دارند کوه را صاف میکنند، موضوعِ تغییر کاربری است. در عین حال همکاران ما هر روز در منطقه گشت زنی انجام میدهند.
میپرسیم: پس کوه خواری را تأیید میکنید؟ او تصریح میکند: من کوه خواری را هیچ وقت تأیید نمیکنم؛ وقتی میگوییم کوه خواری، یعنی اینکه دارند اراضی ملی را تصرف میکنند، اما در مشاهدات شما، عدهای دارند داخل مستثنیات خودشان کار میکنند؛ شما هر چه میخواهید اسمش را بگذارید!
تا این مرحله از پیگیری، پاسخ دقیقی برای سؤالمان نگرفته ایم، بنابراین دوباره میپرسیم: آیا در محدوده یاد شده تصرف اراضی ملی داشته اید یا خیر؟ چکنه میگوید: خیالتان راحت؛ اگر تصرفی اتفاق بیفتد، بدون فوت وقت، کارگاه ساختمانی یا دستگاه کوه بری را پلمب میکنیم و پرونده تخلف را به دادستانی ارجاع میدهیم و متخلف را نیز به دادگاه معرفی میکنیم.
او اضافه میکند: کسی که در روز روشن دستگاه پیکور روشن میکند، یعنی داخل مستثنیات فعالیت میکند و مستثنیات هم ارتباطی با منابع طبیعی پیدا نمیکند.
«اما تکلیف قانون حفظ اراضی چه میشود؟» این مسئول در جواب این پرسش، خیلی کوتاه میگوید:، چون در حیطه وظایف اداره جهاد کشاورزی است، باید این مسئله را از مهندس نادری بپرسید.
چکنه یادآوری میکند: مواردی که شما پیگیری میکنید، قبلا به ما گزارش شده است. اتفاقا موضوع مربوط به امروز و دیروز نیست. بعد از سیلابهای فروردین ماه، گزارشهایی به دستمان رسید که بررسی کردیم، اما وقتی ساخت و سازها تداخلی با اراضی ملی ندارد، به طور طبیعی ما نمیتوانیم مانع از این کار شویم. مگر دهیاری نمیتواند جلو این کار را بگیرد؟
کوه به ما ربط ندارد!
در ادامه حواله کرد پاسخ پرسشها از یک مسئول به مسئول بعدی، این بار به سراغ احمد نادری، مدیر جهاد کشاورزی طرقبه و شاندیز، میرویم و از این مسئول میپرسیم: آیا مالکان مجاز ند داخل مستثنیات، کوه را از بین ببرند و ویلا بسازند؟ نادری این طور پاسخ میدهد: باید پروندهها و مشخصات ملکها موجود باشد. برای هر گونه مستثنیاتی که تغییر کاربری داده باشند، پرونده تخلف تشکیل داده و به دادسرا ارسال کرده ایم. دادسرا میتواند حکم تبرئه یا قلع و قمع بدهد، اما هر حکمی به دست ما برسد، اجرا میکنیم. او تأیید یا رد فراگیری تغییر کاربریها را منوط به حضور و بازدید میدانی نمایندگانی از ۳ دستگاه اجرایی که متولی حفظ زمین هستند میداند و میگوید: باید با حضور نمایندگانی از اداره منابع طبیعی، جهاد کشاورزی وراه و شهرسازی، از محل بازدید کنید. آن طورکه فکر میکنید، تغییر کاربریها فراگیر نشده است. هر جا موردی هست باید نشانی اش را بدهید تا بررسی کنیم. شاید مستثنیات نیست و در اراضی ملی اتفاق افتاده است.
توپِ پاسخ گویی مدیران ما را همچنان از این میدان به آن میدان میکشاند. از نادری سؤال میکنیم: آیا شما به عنوان مدیر جهاد کشاورزی شهرستان، روی موضوع اشراف ندارید که در کجا تغییر کاربری اتفاق افتاده است؟ او نیز با برشمردن وظایفش میگوید: من مدیر شهرستان هستم و مشغلههای بسیاری در راستای انجام وظایف کاری دارم. کارشناس حفظ کاربری اراضی باید پرونده همه ساخت وسازها را بررسی کند. سؤال را دوباره و با تأکید بیشتر تکرار میکنیم و او پاسخ میدهد: نمیگویم تغییر کاربری انجام نشده، اما بدانید قطعا جهاد کشاورزی اخطارش را داده است!
نادری، در نهایت درباره زمینهایی که تغییر کاربری محسوس دارند و هنوز مشغول به کار هستند، میگوید: اولا کوه ربطی به ما ندارد و مربوط به اراضی ملی است. روی کوه میخواهند درخت بکارند یا گندم؟!
میگوییم «آقای چکنه پیش از شما پاسخ داده اند که ساخت و سازهای روی ارتفاعات در داخل مستثنیات است» و او پاسخ میدهد: من میگویم جزو اراضی ملی است. اگر در حوزه مستثنیات بوده که اراضی زراعی باغی را شامل میشود و برای همه آنها پرونده تشکیل داد ه ایم. در نهایت از این مسئول میپرسیم: حرف چه کسی را قبول کنیم؟ این محدوده خیلی وسیع نیست، اما با هریک از مدیران که صحبت میکنیم، اطلاعی ندارند. او بیان میکند: به نیروها گفته ام هیچ تغییر کاربری از چشم نیفتد. ما مسئول برخورد با متخلفان نیستیم؛ فقط پرونده تشکیل میدهیم و به دادسرا میفرستیم.
در میان پاسخهای نصفه و نیمه و ارجاع هر مسئول به مسئول دیگر، ساخت و سازها همچنان ادامه دارد و خدا میداند تا سال آینده چقدر از ارتفاعات این منطقه برای طمع ساخت و سازی جدید نابوده خواهد شد.