کتاب «پستچی پهپادی» در کتابفروشی‌ها شفیعی کدکنی: تنها پاسدار فرهنگ ایرانی در یک قرن اخیر، ایرج افشار بود + فیلم فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (۱۷ و ۱۸ مهر ماه ۱۴۰۴) + خلاصه داستان و زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ کارگردان «پدرخوانده» اولین فیلم ایتالیایی زبانش را می سازد فراخوان جشنواره هنر‌های شهری مشهد ۱۴۰۵ منتشر شد نسرین بابایی: سریال «شغال» برای من یک تجربه عمیق انسانی بود نگاهی به قسمت جدید «اکنون» | بازگشت جنجالی مجتبی شکوری معرفی برگزیدگان جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان برد پیت و جورج کلونی با یک فیلم طنز به سینما می‌آیند تغییر رئیس سازمان سینمایی تکذیب شد «بچه مردم» برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره کودک و نوجوان شد فتوکال مهمانان ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان | از عمو پورنگ تا سامان احتشامی محمد کاسبی در بیمارستان بستری شد + علت کتابی با آموزه‌های رهبری برای کودکان منتشر شد پژمان جمشیدی با «شاخ» به سینما می‌آید + عکس «رویای آمریکایی» آماده نمایش شد طرح بلیت نیم‌بهای «یوز» موفق عمل کرد | فروش میلیاردی در روز نخست اعتراضی سینمایی به جنگ در فیلم «ما» گریم دامبلدور در سریال «هری پاتر» لو رفت + عکس
سرخط خبرها

یک حکایت تکراری

  • کد خبر: ۶۳۶۳۸
  • ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۸
یک حکایت تکراری
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
اینکه تلویزیون حق دارد درباره هرچه و هرکه دلش خواست برنامه بسازد، امری است بدیهی و مسلم. اما مشکل این است که دوستان تلویزیونی، این رسانه را ملک شخصی خودشان می‌دانند و علاوه‌براین به همه مسائل از دریچه سیاست نگاه می‌کنند. همین ۲ معضل کافی است تا یک رسانه از اعتبار ساقط شود و متأسفانه یا خوشبختانه سال‌هاست که صداوسیما دیگر یک رسانه ملی نیست. در ماجرای مستند شهیدآوینی نیز همین اتفاق افتاده است، همان اتفاقی که پیش‌تر در مستند شاملو نیز رخ داد.
 
یک بیانیه سیاسی و یک‌سویه درباره انسان‌هایی که وجوه مختلفی دارند و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن‌ها را در یک چارچوب خشک و قالبی گنجاند. جالب اینکه سازندگان مستند شهیدآوینی دعوی کشف حقیقت دارند و در همین مستند هم بار‌ها از علاقه آوینی به سینمای مستند یا همان سینمای حقیقت یاد می‌کنند، اما پای عمل که به‌میان می‌آید، صرفا به دعاوی کسانی بسنده می‌کنند که درباره صحت‌وسقم سخنانشان جای حرف‌وحدیث بسیار است. اینکه ما حرف‌هایی را که خودمان می‌پسندیم یا بخشی از حاکمیت سیاسی آن را می‌پسندد، از دهان دیگران پخش کنیم و به هیچ مخالفی هم اجازه سخن‌گفتن و به آن‌هایی هم که اتهام زده‌ایم، مجال پاسخگویی ندهیم، اسمش هرچه باشد، مستند نیست.
 
اگر هم اسمش مستند باشد، جای پخشش در رسانه‌ای که دعوی ملی‌بودن دارد نیست. خوشبختانه مخاطب تلویزیون مخاطب چشم‌وگوش‌بسته‌ای نیست و مواجهه او با این رسانه همیشه منتقدانه بوده و هست و به‌جز آن عده قلیلی که سخن تلویزیون را وحی منزل می‌پندارند، بیشتر مردم به این رسانه اعتماد چندانی ندارند، که اگر اعتماد داشتند، برای نمونه، خرداد ۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ باید سرنوشت انتخابات به‌گونه دیگری رقم می‌خورد. اگر دوستانی که دست‌اندرکار این مستندند، درحقیقت مایل‌اند میزان محبوبیت قرائت یک‌سویه و سیاسی خود را از شهیدآوینی بسنجند، همین مستند را در بازار عرضه کنند تا ببینیم چه میزان از آن استقبال می‌شود.
 
یا در همین تریبونی که مستند خودشان را پخش کرده‌اند، فضایی فراهم کنند تا دیگرانی هم که شکل دیگری فکر می‌کنند، قرائت خودشان را از شهیدآوینی ارائه دهند تا ببینیم مخاطب به‌کدام سمت‌وسو میل می‌کند. همسر شهیدآوینی در مقدمه کتاب ارزشمندی که چندی پیش درباره فیلم‌های مستند شهیدآوینی منتشر شده، نوشته بود: فکر می‌کنم دوره استفاده ابزاری از شهیدآوینی به‌پایان رسیده است (نقل به‌مضمون). یقین دارم اگر قرار باشد یک‌بار دیگر آن مقدمه را بنویسند، این جمله را حذف خواهند کرد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->