نمایشگاه آثار چیدمان تجسمی و حجم «نویز سفید» در نگارخانه آسمان مشهد رشد خوش نویسی در توسعه و ترویج مهارت هاست آموزش داستان نویسی | نقطه چین های سرنوشت (بخش دوم) درباره «جستار سیاسی» با نگاهی به آثاری از جرج اورول و هرتا مولر | جمع بی طرفی و جامع نگری نمایشنامه «مولودی» تی‌. اس. الیوت منتشر شد گفتگوی جواد موگویی و سیدعباس عراقچی به زودی از شبکه سه + تیزر و توضیحات مجری محسن قصابیان به سریال «کوری» پیوست نوجوانان مشهدی در برنامه «بوم بوم تل‌آویو» تصویرگر مقاومت شدند مهلت پایانی برای شرکت در جشنواره فیلم کوتاه تهران+ جزئیات فیلم «یکی از آنها» در آمریکا رقابت می‌کند صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴ تاریخ و ساعت دقیق بازپخش سریال جومونگ در سال ۱۴۰۴ مشخص شد + ساعت تکرار «دنی ویلنوو» کارگردان جدید جیمزباند شد نگاهی به نقش‌آفرینی بازیگران مرد اصلی سریال «از یاد رفته» مستند «من علی صیاد شیرازی هستم» روی آنتن + زمان پخش انتشار کتاب «حریر غزاله» برنده جایزه «بوکر» انتشار نسخه دیجیتالی پروژه موسیقایی «سوئیت سمفونی مینودر» تشدید بیماری «ایرج جنتی عطایی» شاعر و ترانه‌سرا «پدر، مادر، خواهر، برادر» جیم جارموش در راه جشنواره فیلم نیویورک ۲۰۲۵
سرخط خبرها

یک حکایت تکراری

  • کد خبر: ۶۳۶۳۸
  • ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۸
یک حکایت تکراری
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
اینکه تلویزیون حق دارد درباره هرچه و هرکه دلش خواست برنامه بسازد، امری است بدیهی و مسلم. اما مشکل این است که دوستان تلویزیونی، این رسانه را ملک شخصی خودشان می‌دانند و علاوه‌براین به همه مسائل از دریچه سیاست نگاه می‌کنند. همین ۲ معضل کافی است تا یک رسانه از اعتبار ساقط شود و متأسفانه یا خوشبختانه سال‌هاست که صداوسیما دیگر یک رسانه ملی نیست. در ماجرای مستند شهیدآوینی نیز همین اتفاق افتاده است، همان اتفاقی که پیش‌تر در مستند شاملو نیز رخ داد.
 
یک بیانیه سیاسی و یک‌سویه درباره انسان‌هایی که وجوه مختلفی دارند و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن‌ها را در یک چارچوب خشک و قالبی گنجاند. جالب اینکه سازندگان مستند شهیدآوینی دعوی کشف حقیقت دارند و در همین مستند هم بار‌ها از علاقه آوینی به سینمای مستند یا همان سینمای حقیقت یاد می‌کنند، اما پای عمل که به‌میان می‌آید، صرفا به دعاوی کسانی بسنده می‌کنند که درباره صحت‌وسقم سخنانشان جای حرف‌وحدیث بسیار است. اینکه ما حرف‌هایی را که خودمان می‌پسندیم یا بخشی از حاکمیت سیاسی آن را می‌پسندد، از دهان دیگران پخش کنیم و به هیچ مخالفی هم اجازه سخن‌گفتن و به آن‌هایی هم که اتهام زده‌ایم، مجال پاسخگویی ندهیم، اسمش هرچه باشد، مستند نیست.
 
اگر هم اسمش مستند باشد، جای پخشش در رسانه‌ای که دعوی ملی‌بودن دارد نیست. خوشبختانه مخاطب تلویزیون مخاطب چشم‌وگوش‌بسته‌ای نیست و مواجهه او با این رسانه همیشه منتقدانه بوده و هست و به‌جز آن عده قلیلی که سخن تلویزیون را وحی منزل می‌پندارند، بیشتر مردم به این رسانه اعتماد چندانی ندارند، که اگر اعتماد داشتند، برای نمونه، خرداد ۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ باید سرنوشت انتخابات به‌گونه دیگری رقم می‌خورد. اگر دوستانی که دست‌اندرکار این مستندند، درحقیقت مایل‌اند میزان محبوبیت قرائت یک‌سویه و سیاسی خود را از شهیدآوینی بسنجند، همین مستند را در بازار عرضه کنند تا ببینیم چه میزان از آن استقبال می‌شود.
 
یا در همین تریبونی که مستند خودشان را پخش کرده‌اند، فضایی فراهم کنند تا دیگرانی هم که شکل دیگری فکر می‌کنند، قرائت خودشان را از شهیدآوینی ارائه دهند تا ببینیم مخاطب به‌کدام سمت‌وسو میل می‌کند. همسر شهیدآوینی در مقدمه کتاب ارزشمندی که چندی پیش درباره فیلم‌های مستند شهیدآوینی منتشر شده، نوشته بود: فکر می‌کنم دوره استفاده ابزاری از شهیدآوینی به‌پایان رسیده است (نقل به‌مضمون). یقین دارم اگر قرار باشد یک‌بار دیگر آن مقدمه را بنویسند، این جمله را حذف خواهند کرد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->