فیلم‌های ورزشی روحیه بیماران سرطانی را تقویت می‌کند تاسیس یک جایزه ادبی به نام «یون فوسه» برنده نوبل ادبیات تصویربرداری «حکایت‌های کمال۲» در شهرک غزالی انتشار فراخوان بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر نگاهی به آثار سعید روستایی به بهانه‌ صادرشدن پروانه ساخت فیلم جدیدش ارسال فهرست ۱۲۸ فیلم موردتأیید «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به دبیرخانه «فجر» وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون» هم بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی»
سرخط خبرها

معرفی چند کتاب برای روز‌هایی که از فرط ملال قادر به برنامه‌ریزی نیستیم

  • کد خبر: ۶۶۲۵۹
  • ۰۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۱
معرفی چند کتاب برای روز‌هایی که از فرط ملال قادر به برنامه‌ریزی نیستیم
انگار درون حفره‌ای گیر افتاده‌ایم، دست و پایمان سالم است، ذهنمان کار می‌کند، حافظه‌مان آسیب ندیده است، اما انگار فلجیم! هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم و بیش از هر چیز نمی‌توانیم برنامه‌ریزی کنیم. این معرفی شاید دستی باشد که بتواند شما را از حفره‌ای که درون آن گیر افتاده‌اید، بیرون بکشد. امیدواریم باشد!

الهام یوسفی | شهرآرانیوز - گذشته را به یاد بیاورید! حتما به خاطر دارید که بزرگ‌ترین شکوه ما از روزگار این بود که چرا این همه تکراری است؟! چرا روزمرگی گریبان ساعت‌های عمرمان را گرفته و جهان به حد مرگ‌باری ملال‌آور است؟! چرا صبح‌ها ناچاریم برویم دانشگاه، عصر‌ها بنشینیم کنج خانه یا برویم خیابان‌گردی و پارک و کافه به دیدار دوستانمان؟! حتی بازار‌رفتن و خریدکردن هم به ورطه رویداد‌های معمولی زندگی افتاده بود و درنهایت آخر هفته، که باید مهمانی‌های کسل‌کننده خانوادگی را تحمل می‌کردیم. اما حالا همین برنامه روزمره برایمان شبیه آرزویی دست‌نیافتنی است. انگار همین اتفاقات ساده، بخشی از برنامه‌ای بود که حالا نبودش همه‌چیز را به هم ریخته است. نمی‌توانیم هیچ کار دیگری بکنیم. اوضاع فعلی، قرنطینه‌های مکرر کرونایی و حفاظت‌های شدید باعث شد تعریفمان از ملال عوض شود.

 

حالا می‌فهمیم دانشگاه‌رفتن ملال نبود، بلکه نوعی برنامه اجباری بود که زندگی ما را از چنگ بی‌معنایی رها می‌کرد و برایمان معنا‌های موقت روزمره می‌آفرید. دیدار‌ها و گپ‌زدن‌های کسل‌کننده بزرگ‌ترین لطفش این بود که گذر وقت را ساده می‌کرد. اما حالا انگار درون حفره‌ای گیر افتاده‌ایم، دست و پایمان سالم است، ذهنمان کار می‌کند، حافظه‌مان آسیب ندیده است، اما انگار فلجیم! هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم و بیش از هر چیز نمی‌توانیم برنامه‌ریزی کنیم. این معرفی شاید دستی باشد که بتواند شما را از حفره‌ای که درون آن گیر افتاده‌اید، بیرون بکشد. امیدواریم باشد!

 

روان‌شناسان و فیلسوفان؛ لطفا دست‌به‌کار شوید

ذکر این نکته هم مهم است که وضعیت فعلی جهان، وضعیتی استثنایی و تجربه‌نشده است و به همین دلیل ساده متأسفانه هنوز فلاسفه و روان‌شناسان و متخصصان حوزه برنامه‌ریزی فرصت نکرده‌اند دستورالعمل‌ها و کتاب‌هایشان را بنویسند. شاید از این رو که خودشان هم به همین فلج دچارند! کسی چه می‌داند؟! اما از خوش‌اقبالی ما یا از قدرت تعمیم‌یافتگی مصائب بشری، کتاب‌های دیگری وجود دارند که در این وضعیت فعلی و دردآور، جایگزین داروی اصلی شوند. امیدواریم متخصصان دست بجنباند و از این تجربه عجیب بشری برای آیندگان درس‌های مهم به یادگار بگذارند.
 
 

قدم اول: علت‌ها را بشناسید
کتاب اول: «شش داستان برای فهم درد‌های روانی»

 

انسان در جستجوی معنا

 

اگر انتظار دارید که اینجا فهرستی از کتاب‌هایی ببینید که به شما روش برنامه‌ریزی روزانه و هفتگی و ماهانه بدهد یا روشی برای ساختن معجون جادویی که فلج روانی شما را درمان کند، سخت در اشتباهید. بی‌شک کتاب‌های زیادی وجود دارد که پر از جدول و دستور‌العمل‌های برنامه‌ریزی و توصیه‌های کارشناسانه است، اما خبر بد این است که زور نزنید، این کتاب‌ها به کار شما نمی‌آید.

 
قبل از هر چیز باید بدانید این نوع ملال در زندگی شما و البته همه، ناشی از دوری از جمع‌های دوستانه و داشتن وقت اضافه نیست، ناشی از بی‌معنایی است! یا به‌عبارتی «بحران معنا». پس قبل از هر چیز باید به فکر درک این بی‌معنایی باشید. کشف علت اصلی فلج‌شدگی روان هر فردی باید در مسیر درمان او اتفاق بیفتد. با این همه، درک برخی عللی که در وضعیت فعلی ممکن است در ناخودآگاه فرد منجر به ایجاد این فلج باشد شدنی است.
 
دلایلی مثل ترس ازدست‌دادن عزیزان، انکار مرگ، سوگواری، پوچی، تنهایی، ابهام آینده، ناامیدی مطلق و.... کتاب «مامان و معنی زندگی» نوشته «اروین یالوم»، روان‌شناس بزرگ عصر حاضر، دربردارنده شش داستان است. احتمالا داستان‌ها از واقعیت تجربیات این روان‌درمانگر سرچشمه گرفته‌اند، اما این موضوع اثری بر متن ندارد. زیرا اصل این مسائل به‌حدی واقعی است و با زندگی روزمره ما در ارتباط است که واقعی‌بودن یا تخیلی‌بودن آن اهمیتش را از دست می‌دهد. در پایان هر داستان که شرح وضعیت روانی خاصی است، یالوم تلاش می‌کند مسیر درمان را در قالب کلمات به خواننده آموزش بدهد. نکته‌هایی که شنیدنش از زبان یک روان‌شناس باتجربه و کارکشته حالتان را خوب می‌کند و شما را از گیجی می‌رهاند. مسئله اصلی این است که وقتی شما بفهمید واقعا علت اصلی این حال بد چیست، نیمی از راه را رفته‌اید و برای بهترشدن حالتان قدم بزرگی برداشته‌اید.
 
 

قدم دوم: واقع‌بینی را تقویت کنید
کتاب دوم: «داستانی برای تبدیل رنج به معنا»

 

مامان و معنای زندگی

 

گاهی وقت‌ها حال ما و احساس پوچی و بی‌معنایی از یک پیش‌فرض ساده و اشتباه ناشی می‌شود. این پیش‌فرض که این اتفاق بدترین اتفاق جهان است و ما بدترین و بدشانس‌ترین آدم‌های تاریخ هستیم و بعد هم به خودمان حق می‌دهیم ناامید، افسرده و بحران‌زده رفتار کنیم، درحالی‌که اگر خوب تاریخ خوانده باشیم، خواهیم دید وضعیت جهان امروز ما در مقایسه با رویداد‌های تلخ تاریخ، شبیه زخم سطحی و کوچکی روی انگشت است! می‌گویید نه؟! تاریخ جنگ‌جهانی را بخوانید، وقایع آلمان نازی و به‌ویژه کتاب «انسان در جست‌وجوی معنا» اثر دکتر ویکتور فرانکل. کتابی که شرح حال واقعی او در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌هاست. جایی که بی‌شک آخر دنیا بود. فرانکل در چنین وضعیتی، فلسفه‌ای برای زندگی می‌چیند که نه فقط خودش را نجات می‌دهد، بلکه هنوز هم می‌تواند معنابخش زندگی مردمانی باشد که دچار یأس و نامیدی هستند. باور کنید وضعیت ما بدتر از دکتر فرانکل و میلیون‌ها انسان دیگری نیست که در تاریخ زندگی‌شان بار‌ها مرگ و میر و کشتار را تجربه کرده‌اند. دکتر فرانکل به شما کمک می‌کند واقع‌بین باشید و رنجتان را معنا دهید.

 

قدم سوم: نسخه شخصی برای زندگی‌تان بنویسید
کتاب سوم: «آنچه گمان می‌کنید می‌خواهید، واقعی نیست»

 

برنامه ریزی به روش بولت ژورنال

 

حالا که با ۲ کتاب مهم شما را با بخش مهم برنامه‌ریزی، یعنی حل‌کردن مسئله بحران معنا، مواجه کردیم، وقت آن است که کمی عملیاتی‌تر درباره برنامه‌ریزی صحبت کنیم. حتما نام بولت ژورنال را شنیده‌اید؟ روشی برای برنامه‌ریزی، البته نه بر اساس آنچه نویسنده از تجربه زندگی خودش فهم کرده، و نه سرهم‌کردن یک مشت شعار انگیزشی! بلکه برنامه‌ریزی بر اساس نسخه زندگی شخصی و اجتماعی و روانی خودتان. پس شرط ورود به این مدل برنامه‌ریزی «ذهن‌آگاهی» است. یعنی پرسیدن پرسش‌هایی که به شما کمک می‌کند درک کنید که چرا هستید؟ هدفتان چیست؟ و این راه ورود به مسیری است که بدانید برای رسیدن به این هدف‌ها چگونه باید حرکت کنید. بخش اول کتاب «برنامه‌ریزی به روش بولت ژورنال» را با دقت بخوانید. حتی اگر شد، در همین ایام ملال، با کنارگذاشتن ذهن کمال‌گرا، بخش اول را چندبار بخوانید و فهم کنید.
 
مسئله اصلی این است که در این جهان بی‌کران، انفجار اطلاعات و تلاطم آرزو‌ها و رؤیاها، اصلا یادمان رفته است کیستیم و از زندگی چه می‌خواهیم. این کتاب به شما کمک می‌کند یاد بگیرید مثل یک روان‌شناس مقابل خودتان بنشینید و از خودتان سؤال‌های مؤثر بپرسید. در ادامه هم بر اساس ویژگی‌هایی که از خودتان کشف کرده‌اید، به شما یاد می‌دهد که چگونه برنامه‌ریزی شخصی انجام دهید. برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت در وضعیتی شبیه آنچه اکنون تجربه می‌کنیم، بر مبنای تخلیه ذهن از اضطراب‌های دائمی. تمرین‌های این کتاب شبیه چراغ قوه‌ای عمل می‌کند که روی بخش‌های تاریک ذهن نور می‌اندازد تا با فهم آن بخش‌ها به این درک برسید که وضعیت آن‌قدر‌ها هم بد نیست و شما از پس شرایطتان برمی‌آیید. همین امید کمک می‌کند برنامه‌ریزی مؤثر را شروع کنید.
 

 
قفسه کتاب
 
 
 
 
 

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->