با کاهش قیمت دلار در بازار، این انتظار دوباره مطرح میشود که باید منتظر ارزانترشدن کالاهای مصرفی بود یا نه. سؤال مهمتر مردم البته همیشه این است که چطور وقتی قیمت دلار افزایش مییابد، قیمت کالاها نیز بهسرعت رشد میکند، اما وقتی قیمت دلار پایین میآید، ارزان شدن قیمت کالاها ملموس نیست؛ درنتیجه راز مقاومت در برابر کاهش قیمتها چیست؟
قاعده اقتصاد رفتاری عرضهکنندگان کالاها و خدمات ازجمله فروشندگان در برابر رشد نرخ ارز معمولا متأثر از ۲ متغیر است؛ یکی انتظارات تورمی و اثر جایگزینی کالاها به این معنا که با درنظرگرفتن نرخ تورم مورد انتظار و ازجمله نرخ دلار مردم به این نتیجه میرسند که وقتی کالای خود را فروختند باید زودتر کالای جدید جایگزین کنند و تأخیر در تصمیمگیری ممکن است باعث شود موجودی کالای آنها بهدلیل افزایش نرخ تورم و ارز کم شود، اما متغیر دوم ناشی از افزایش هزینه تولید این کالاهاست بهاینمعنا که کالاهای ساختهشده درنهایت با چه نرخ ارز یا دیگر عوامل اقتصادی تولید و برای مصرف راهی بازار شده است.
بدیهی است که تولیدکنندگان و واردکنندگان کالاها هم دغدغه اثر جایگزینی را دارند به این مفهوم که وقتی کالای تولیدیشان را به بازار عرضه کردند، برای تولید کالای جدید، هزینه تمامشده آن مثل گذشته ثابث خواهد بود یا ممکن است نوسان داشته باشد. از این منظر وقتی قیمت ارز نوسانی میشود، زنجیره تولید و عرضه کالاها مختل میشود و با پدیده چسبندگی قیمتها روبهرو میشویم که از آن بهعنوان مقاومت در برابر شکست قیمتها یاد میشود.
شرط کاهش قیمت کالاها و خدمات بهویژه کالاهای مصرفی این است که اول این کاهش قیمت ارز تا چه زمان ادامه دارد و پایدار خواهد بود و دوم اینکه آیا هزینه تولید در کشور کم میشود یا نه. واقعیت این است که شاخص قیمت تولید که نشاندهنده نرخ تورم مورد انتظار و پیشنگر در بخش مصرف است، نشان میدهد که هزینه تولید در کشور بسیار زیاد است و از سوی دیگر انتظار میرود نرخ تورم در ماههای آینده بازهم افزایش یابد. در چنین وضعیتی انتظار اینکه قیمت کالاهای مصرفی با پایینآمدن قیمت دلار کاهش یابد، شاید دشوار بهنظر برسد.
البته رازی در پشتپرده اقتصاد ایران همواره نهفته است که میتوان از محل دلارهای آزادشده درنتیجه توافق بر سر احیای برجام، به فوریت قیمتها را پایین کشید و این گزینهای مطلوب البته برای واردکنندگان کالاهای مصرفی و خبر بد برای تولیدکنندگان است. براساس برآوردها حدود ۶ میلیون تن کالاهای اساسی و مصرفی در گمرک ایران وجود دارد که منتظر تأمین ارز است.
تخصیص ارز و ورود این کالاها به بازار البته ارزانی موقت را بههمراه دارد، اما مهم اینجاست که با قیمت دلار لرزان و ناپایدار، نه تولیدکننده تکلیف خود را میداند و نه فروشنده؛ و این مصرفکننده است که با قیمتهای جدید باید کنار بیاید. فقط بدانیم که هیچ ارزانیای بیحکمت نیست و اگر با دلارهای برجامی کالای ارزان وارد شد و قیمتها پایین آمد، اشتغال و تولید داخلی ممکن است تخریب شود و آسیب ببیند.