نخستین مدرسه فصلی «فلسفه اخلاق» در مشهد برپا می‌شود بخش بین الملل بنیاد امام رضا(ع) به زودی تقویت می‌شود معاون سازمان حج: بیش از ۵ میلیون نفر در نوبت اعزام به عمره مفرده هستند درباره «سید مجتبی حسینی»، نویسنده کتاب «حضرت سکینه (س)؛ اسطوره ادب و عرفان» رفاقت با امام رضا (ع) کلید بهار معنویت | چگونه اندوخته‌های معنوی ماه محرم و صفر را حفظ کنیم؟ آغاز نهادینه‌سازی فرهنگ نماز از مدارس تاکید بر طرح و تصویب قوانین در راستای ایجاد زیرساخت‌های مربوط به مساجد نگهداری تابلوی تمثال امام رضا(ع) در موزه آستان قدس رضوی تکذیب شد تلاش برای تحقق مسجد تراز اسلامی | فعال‌سازی ۲۰ هزار مسجد در طرح «محراب» حکم شرعی آموزش شعبده چیست؟ مسجد جمکران میزبان هیئات مذهبی در روز شهادت امام حسن عسکری(ع) ساماندهی شعب موسسات قرآنی سراسر کشور تا پایان سال ۱۴۰۴ مدیرکل بنیاد شهید خراسان‌رضوی: خدمات شهرداری مشهد برای اشاعه نام شهدا بسیار ارزشمند است تاریخچه‌ای از توسعه حرم امام رضا علیه‌السلام در عصر «وزیرنظام» در دوره قاجار خودتان را بزنید به آن راه آقا! خورشید، پشت این پنجره است عنایت خاص امام رضا (ع) به شیخ حبیب‌ا... آثار، برکات و چرایی زیارت امام رضا (ع) | عهدی که با زیارت ادا می‌شود گزارشی از نمایشگاه عکس های حسن توکلی از حرم مطهر رضوی در نگارخانه فردوسی | با عکس هایم از حرم، زندگی کردم چایخانه‌های حرم رضوی؛ روایت ۲۰۰ خادم و هزاران فنجان چای برای زائران
سرخط خبرها

ادیان و گفتگو‌های ساده‌تر

  • کد خبر: ۶۷۱۵۰
  • ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۸
ادیان و گفتگو‌های ساده‌تر
دکتر مهراب صادق نیا - عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب

از جمله جا‌هایی که گردشگران در برلین می‌بینند، پارلمانِ آلمان است. ساختمانِ بزرگ و جذّابی که هر روزه، شمارِ زیادی بازدید کننده دارد. چندی پیش و در فاصله میان نشست‌های دانشگاهی، به آنجا سری زدیم. پس از پایان تشریفات، به محوطه پارلمان وارد شده و به وسیله آسانسور به پشت بام رفتیم. دیدن غروب آفتاب و شهر از آن بالا بسیار چشم نواز بود. قدری کمردرد داشتم به همین دلیل، چندتایی عکس گرفته و به انتظار دوستان در گوشه‌ای نشستم. در این فاصله که وقت نماز هم شده بود، به ذهنم رسید حالا که همه مشغولِ تماشای شهر هستند، از فرصت استفاده کرده و نماز مغرب و عشایم را بخوانم.

 

وضو داشتم آن بالا دو نیمکت سنگی بزرگ بود که می‌شد بدون نیاز به مُهر و زیرانداز روی آن‌ها ایستاد و نماز خواند. من و یکی از دوستان نمازمان را شروع کردیم. رکعت دوّم نماز بودیم که دو پلیسِ عصبانی، فریادزنان به سمت ما آمدند، آن قدر داد و بیداد کردند که ناچار شدیم نمازمان را قطع کنیم. من که ترسیده بودم؛ هر چه توضیح می‌دادم ما فقط داشتیم نماز می‌خواندیم، قبول نمی‌کردند و یکی از آن‌ها عصبانی‌تر می‌شد و می‌گفت اینجا یک مکان رسمی و سیاسی است؛ در نهایت دوست آلمانی و مسیحی ما به کمکمان آمد و پلیس عصبانی را کنترل کرد.


وقتی لوکاس، همان دوست مسیحی ما، داشت به زبان آلمانی برای پلیس توضیح می‌داد، احساس خوبی از تحقق عملی گفت وگوی ادیان داشتم. در حالی که نظریه پردازان و الاهیات دان‌ها با همایش‌های پُر ریخت و پاش و ژست‌های آن چنانی، زور می‌زنند تا راه را برای گفت وگوی ادیان هموار کنند، لوکاس به دلیلِ آمد و شدش با مسلمان‌ها و احساس دوستی و رفاقتی که با ما داشت، خیلی ساده، بهترین نمونه از واقعیّت گفت وگوی ادیان را آشکار کرد. او نماز ما را محترم شمرد و در مقابل پلیس کشورش از آن دفاع کرد، البته بماند که حرف‌های پلیس چندان بی راه نبود و بهتر بود که ما چند دقیقه بعد و در فضای عمومی تری نماز می‌خواندیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->