قوه قضاییه: سقط جنین غیرقانونی و فروش دارو‌های مرتبط تحت پیگرد قرار می‌گیرد دره جن‌ها، راز آلودترین نقطه ایران + تصاویر ۸ اقدام مهم برای جلوگیری از ابتلا به سرطان نجات گروگان‌های هندی توسط ماموران پلیس آگاهی تهران قوه‌قضائیه درپی جذب قضات مشاور زن: در آینده زنان بیشتری در دستگاه قضا حضور خواهند داشت پاسخ سازمان غذا و دارو به نگرانی جامعه درباره کشت خشخاش در کشور وضعیت دما و بارش کشور تا اوایل آبان‌ماه سال جاری چگونه خواهد بود؟ دانش‌آموزان مشهدی ۷ مدال طلای المپیاد جهانی هوش مصنوعی و زیست‌شناسی را کسب کردند ارتقای آموزش در مدرسه،‌ امتداد پرورش در خانواده هدیهٔ ۴۸ میلیون تومانی دولت برای مادران ایران مقصد بیش از یک میلیون گردشگر سلامت است وزیر آموزش و پرورش: قطعی‌های برق خللی در آموزش مدارس ایجاد نمی‌کند کشف بیش از یک کیلو هروئین بلعیده‌شده در تربت حیدریه (۲۵ شهریور ۱۴۰۴) شینا انصاری: همه دستگاه‌ها موظف به صیانت از محیط زیست هستند هر یک ساعت، ۱۱ نوزاد در خراسان رضوی متولد می شود باور مصرف همزمان ماهی و ماست در تشدید پیسی، پایه علمی ندارد مرگ سالانه ۵۰ هزار ایرانی بر اثر آلودگی هوا دستور دادستان تهران برای تعیین‌تکلیف فوری خودرو‌های وارداتی متوقف در گمرک وزیر آموزش و پرورش: عدالت آموزشی محدود به تجهیزات نیست، محرومیت‌ها در همه ابعاد باید رفع شود جنایت در فروشگاه لوازم یدکی | سوزاندن جوان مشهدی پشت دخل مغازه اجرای طرح آزمایش بستر‌های جدید آموزش در مدارس ابتدایی از مهر ۱۴۰۴ پیش‌بینی هواشناسی امروز (۲۵ شهریور ۱۴۰۴) | وزش باد و رگبار باران در برخی مناطق کشور بهترین زمان تزریق واکسن آنفلوانزا اواخر شهریور و اوایل پاییز | کمبود در بخش بهداشت، عرضه آزاد در داروخانه‌ها پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۲۵ شهریور ۱۴۰۴) | افزایش‌ موقت دمای هوا در روز‌های پایانی هفته توسعه مدرسه‌سازی‌ها، مهم‌ترین برنامه آموزش و پرورش مشهد در سال ۱۴۰۴ ۲ مامور انتظامی در شهرستان سیب و سوران به شهادت رسیدند (۲۵ شهریور ۱۴۰۴) + فیلم ۴ راهکار ساده برای کاهش فشار خون | فشار خون «لب مرز» چه عددی است؟ آمادگی آموزش و پرورش خراسان رضوی برای استقبال از دانش‌آموزان | برنامه مدارس مشهد برای آغاز سال تحصیلی چیست؟
سرخط خبرها

شادی‌های واقعی

  • کد خبر: ۶۹۲۵۸
  • ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۱
شادی‌های واقعی
محمدرضا امانی - نویسنده

هر آدمی در زندگی انگیزه‌ای برای ادامه دادن دارد. یکی برای رسیدن به موفقیت مالی و یکی برای پشت‌سر گذاشتن مدارج علمی و دیگری سفر به سرزمین‌های دوردست و کسانی هم برای خوشبختی خانواده شان تلاش می‌کنند. بسیاری هم مخلوطی از هر کاری که بشود نامش را موفقیت گذاشت، انجام می‌دهند، اما گاهی آن قدر درگیر روزمرگی می‌شویم که فراموش می‌کنیم اصلا برای چه زنده هستیم.


برادر بزرگ ترم، ناصر، شخصیتی جدی، مغرور و کم حرف دارد. شیوه شوخی کردن را خوب بلد نیست و با وجود هوش سرشارش در ارتباط گرفتن با اطرافیان، ضعف دارد. مثلا در مهمانی‌ها بیشتر از چند جمله مرسوم حرف نمی‌زند و اگر مجلس کمی خودمانی‌تر باشد، احتمالا درمورد درس و مشق بچه‌ها یا مدل موی میزبان صحبت می‌کند. همه این‌ها باعث شده بود که احساس کنم رابطه مان خیلی عمیق نیست.


ناصر، اواخر اسفند کمی کسالت پیدا کرد و در این اوضاع واویلای ویروس کرونا، همه خانواده نگرانش بودیم. اما شخصیت آرام و مغرورش اجازه نمی‌داد خیلی درمورد دلواپسی مان با او حرف بزنیم، فقط به او توصیه‌هایی از این دست می‌کردیم که بهتر است خودش را به یک دکتر نشان بدهد.
تااینکه در آخرین پنجشنبه سال با مامان تماس گرفت و گفت که سی تی اسکن کرده و بخشی از ریه هایش درگیر ویروس شده است و باید در بیمارستان بستری بشود.


حس آدمی را داشتم که شهرش بمباران شده است و هریک از عزیزانش در گوشه‌ای از شهر ویران، منتظرند تا نجاتشان دهم. دلشوره برادرم از یک سو و اندوه پدر و مادرم که نمی‌توانستند در آن شرایط به بیمارستان بروند، از سوی دیگر، پاک زندگی را برایم دشوار کرده بود.
روز تحویل سال هرکدام، دور میز هفت سین به جز گریه چاره دیگری نداشتیم. تنفس برادرم حاد شده بود و جز با دستگاه، توان نفس کشیدن نداشت. آخر شب پیام داد: «می ترسم.»
همین یک کلمه، شروع حرف هایمان شد. شب‌ها تا وقتی رمق داشت، باهم حرف می‌زدیم؛ از دوران بچگی، از اشتباهاتمان در زندگی و از رازهایمان.


صادقانه باید اعتراف کنم که بهترین لحظات زندگی برادری مان در همان ۸ روز دوری رقم خورد. حالا می‌دانستم که برادرم همیشه دلش می‌خواسته است کمانچه بزند. دختری را دوست دارد، اما شجاعت گفتنش را ندارد. از ساعت‌های بندفلزی بیزار است و خیلی وقت‌ها پنهانی می‌رود به طباخی و سیراب و شیردان می‌خورد.
یک هفته‌ای می‌شد که از بیمارستان مرخص شده بود، اما باتوجه به شرایطش باید در خانه خودش قرنطینه می‌شد. در آن یک هفته، برایش یک ساعت مچی بندچرمی سفارش دادم و وادارش کردم برای آن کسی که دوستش دارد، پیام بفرستد.


احساس می‌کنم در مدتی که ناصر سلامتی اش را به دست آورده است، کمی دارد با اصول شوخی کردن آشنا می‌شود. راستی تا یادم نرفته است، بگویم او قرار است تا پایان سال ازدواج کند. ناصر امیدوار است مجلس عروسی اش واقعی باشد؛ مهمان‌های واقعی و شیرینی‌های واقعی و شادی‌های واقعی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->