استفاده از کتاب‌های کمک‌آموزشی تجاری در مقطع ابتدایی ممنوع است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۳ آبان ۱۴۰۴) | فعلاً خبری از بارش باران نیست مصدومیت ۱۱ نفر در تصادف زنجیره‌ای کمربندی مشهد - قوچان بازداشت موقت پژمان جمشیدی نقض شد + فیلم این ماده غذایی می‌تواند خطر سکته را کاهش دهد اجرای برنامه ملی کنترل پوکی استخوان در ۵ دانشگاه علوم پزشکی کشور (۳ آبان ۱۴۰۴) بازگشت به خانه با  حمایت مشاوران پلیس مشهد | پایان کابوس‌های ویدا توضیحات مدیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر درباره کشت خشخاش در ایران بیشترین آمار تصادفات مربوط به عابران ۵۰ سال به بالا است + فیلم ۵ غذایی که نباید در ظروف پلاستیکی نگهداری کنید ۱۰ میوه بسیار مفید برای سلامت روده‌ها و دستگاه گوارش آغاز مهلت ثبت‌نام آزمون دکتری سال ۱۴۰۵ از فردا (یکشنبه، ۳ آبان ۱۴۰۴) مرگ ناگهانی ورزشکاران با مصرف دارو‌های نیروزا واحد درس جدید اجباری برای دانشجویان | گذراندن «آمادگی در برابر حوادث و سوانح» برای تمام مقاطع دانشگاه‌ها الزامی است ۵ نشانه مهم کبد چرب که در پا‌ها ظاهر می‌شوند آیا نوشیدن چای سبز در عصر، خواب را مختل می‌کند؟  نقش محوری مادران در حفظ سلامت روان خانواده | هشت راهکار ساده برای افزایش تاب‌آوری زنان در بحران‌های زندگی اسامی محصولات لایه‌بردار و ماسک‌های غیرمجاز منتشر شد (۳ آبان ۱۴۰۴) سالانه ۱۵ هزار پرستار از طریق آزمون استخدامی جذب می‌شوند جسد کوهنورد سقوط‌ کرده در دامنه ارتفاعات «رگه‌روه» لرستان پیدا شد نجات ۳۳ کوهنورد پس از ۴ ساعت مفقودی در ارتفاعات رودبار ۱۲ نفر در تصادف زنجیره‌ای محور ملک آباد- مشهد مصدوم شدند (۲ آبان ۱۴۰۴) مسمومیت ۳ نفربا گاز مونوکسیدکربن در نیشابور (۲ آبان ۱۴۰۴) انفجار در خیابان پیروزی تهران؛ سوختگی با ۳ مصدوم مصرف دارو در ایران بیش از ۲ برابر مصرف به ازای جمعیت آخرین مهلت ثبت نام تکمیل ظرفیت دستیاری فوق تخصصی پزشکی تا فردا (۳ آبان ۱۴۰۴) ماجرای فوت یک مسافر در پرواز تهران- بوشهر رئیس کل سازمان نظام پرستاری: مشکلات پرستاران نیازمند توجه جدی دولت و مجلس است
سرخط خبرها

بلاتکلیف و معلق و موهوم!

  • کد خبر: ۷۶۱۸۴
  • ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۳
بلاتکلیف و معلق و موهوم!
فریدون صدیقى - استاد روزنامه‌نگاری

هیچ‌کدام پیش‌بینى‌پذیر نیستند؛ نه شانس و نه بدشانسى! شانس مثل تصادف است. تصادف زمانى روى مى‌دهد که ۲ رویداد نامنتظر در یک زمان به‌وقوع بپیوندد. مثلا ناگهان وسط تابستان باران ببارد و من که بى‌چتر و کلاهم، کلاه بادبرده‌اى پیش پاى من بر زمین بنشیند و من بر سر کنم تا از شرشر باران بر سرم در امان باشم؛ بنابراین این گفته هم نمى‌تواند مقبول باشد که درشت‌ترین قطرات باران، برف و تگرگ بر سر مردمان طاس مى‌نشیند. یا فقرا هر روز بیشتر فقیرتر و نحیف‌تر و ثروتمندان غنى‌تر مى‌شوند؛ آن‌هم در ایامى که نامش روزگار١٤٠٠ است.


وقتى زمستان بى‌برف و بهار بى‌باران است، فرقى مى‌کند ۴ میلیون بیکار که برخى از آنان به‌علت استرس‌هاى توان‌فرساى بیکارى ریزش مو گرفته و به صف پریده‌زلفان پیوسته‌اند یا درحال پیوستن هستند، چتر داشته یا نداشته باشند؟ تنش‌هاى بى‌آبى، درخت را افسرده و پژمرده مى‌کند، نخل از تولد خرما باز مى‌ماند تا مسببان بدون طرح و برنامه در مدیریت آب، همچنان آسمان را مقصر بدانند و ثروتمندان به استخر ویلایشان در اینجا یا در استانبول پناه ببرند تا بیش از این غصه مردمان تب‌کرده از بیکارى، بى‌پولى و بیمارى را نخورند.


سؤال؛ آیا این نوشته نمى‌داند از چه مى‌گوید، چرا مى‌گوید و چگونه باید بگوید؟ مثلا بگوید مجلسیان دلسوز چرا به‌جاى توجه وافر و چاره‌جو درباره آب و نان و کروناى مردمان معصوم به فکر دستکارى اینترنت افتاده‌اند که مبادا مردمان ساده‌دل فریب آن را بخورند و از تلاش ۲۴ ساعته براى تأمین معاش و نجات از کرونا و جلوگیرى از انواع گرانى‌ها بازمانند؟


پاسخ؛ وقتى به‌علت غفلت‌ها، توهم‌ها و ندانم‌کارى‌هاى برخى مسئولان دلسوزتر از پدر و مادر تعادل و توازن جسمى و روحى‌مان را از دست بدهیم یا در شرف ازدست‌رفتن کامل آن باشیم، هر چیزى ممکن است. تا جایى که ممکن است براى آنکه از بیکارى حوصله‌مان سر نرود، از دیوار مردمان کوتاه‌تر از خودمان بالا برویم تا از بازداشتگاه سر درآوریم و صاحب جا و غذا شویم یا حتى به‌علت آشفته‌حالى در تابستان عجیب‌وغریب١٤٠٠ تصمیم بگیریم اگر کووید١٩ و ویروس دلتا نتوانند ما را زیرسقف خواب کنند و خورد و خوراک در راهرو بیمارستان تأمین کنند، داوطلبانه نوع جدید آن را در آغوش بگیریم!


راست این است که برخى از ما گرفتار روزگار بلاتکلیف، معلق و موهومى شده‌ایم. به هرچیز و هرکسى پناه مى‌بریم که درمانده‌تر از خود ماست. هرچه مى‌رویم، به‌جایى نمى‌رسیم و نمى‌رویم و درجا فرو مى‌رویم. معلوم نیست هستیم یا نیستیم. گاهى فکر مى‌کنم با اینکه هستم، نیستم، چون هر بودنى باید ضرورتى داشته باشد، مثلا تولید اندیشه و خرد کند که نمى‌توانم یا تولید کار، سرمایه و ثروت در مناسبات جمعى کند که نمى‌توانم. یعنى احساس کنم مفیدم نه آنکه بودن و نبودنم بى‌اهمیت‌تر از غلتیدن بوته خارى در بیابان‌هاى یزد یا طبس باشد! نمى‌دانم شاید افسرده شده‌ام، یعنى هم مضطربم هم غمگین، پس افسرده‌ام!

 

یک وقت‌هایى اصلا با خودم کارى ندارم و احوالى از خودم نمى‌گیرم، چون ایزوله شده‌ام، مثل برخى مسئولان که هرچه مى‌شنوند و مى‌بینند و مى‌خوانند که حال مردمان سال١٤٠٠ از ندارى‌ها و ندانم‌کارى‌ها در هواى تب‌کرده روزگار درحال تبخیر است، فقط لبخندى نمکین مرحمت مى‌فرمایند، یعنى حاضر نیستند حداقلى از حق‌وحقوق فردى و اجتماعى مرا بپذیرند! پس من نیستم؟ یا بوده‌ام و نادان بوده‌ام و پیش از آنکه باران ببارد ته‌مانده آب کوزه خود را خالى کرده‌ام؟ احتمالا همین‌طور است. من تاوان نادانى خودم را مى‌دهم! در جوانى بسیارى از چیزهاى غلط را باور نمى‌کردم و در پیرى به بسیارى از حقایقى که صحیح هستند، باور ندارم! آیا حقیقت را من و بسیارانى دیگر، چون من گم کرده‌ایم یا حقیقت نایاب شده است؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->