صنایع کوچک صنایعی هستند که اهمیت آنها در پیشرفت کشورها مهم و بزرگ است و در ایران آنها را کوچک مینامند و گاه به اشتباه در سیاست گذاریها اهمیت آنها درست درک نمیشود و شاید کوچک شمرده شوند. در ظاهر این صنایع کوچک با کمترین سرمایه گذاری شکل میگیرند، رشد میکنند، اشتغال میآفرینند و برای دولتها هم کم دردسرترند، اما چرا در ایران صنایع کوچک دچار مرگ زودتر و در برابر شوکها فلج میشوند تا جایی که همواره گلایهها این است که سیاست گذاران، صنایع کوچک و متوسط را رها کرده اند و به صنایع بزرگ و راهبردی اهمیت میدهند؟
در نظام سیاسی و اقتصادی که راهبرد صنعتی روشن و دقیقی وجود نداشته باشد، رشد صنعتی ناموزون، شکننده، قارچ گونه و البته در برخی موارد آلوده به رانت و فساد میشود. در چنین وضعیتی گاه آنها که دستی در سیاست گذاریها دارند، به گونهای تصمیم میسازند و تصمیم میگیرند که نتیجه آن تولید رانت و قدرت برای آن هاست و گاه حتی آنها هم مغلوب بازیگرانی میشوند که روزگاری آنها را خودشان متولد کرده و پرورش داده اند. تفاوتی هم نمیکند؛ هم صنایع بزرگ، هم کوچک و هم متوسط به ویروس رانت و عدم شفافیت مبتلا شده اند.
در سطح کلانتر وقتی محیط کسب وکار صنعتی بی ثبات و پیش بینی ناپذیر باشد، آسیب پذیری بنگاههای صنعتی متوسط و کوچک شدیدتر خواهد بود و به طورکلی نگاه و توجه سیاست گذاران و سیاستمداران بر حفظ صنایع بزرگ و راهبردی متمرکز خواهد شد. روشن است که در چنین وضعیتی مرگ زودرس یا فلج شدن بنگاههای کوچک و متوسط زودتر اتفاق میافتد و شهرکهای صنعتی به ویژه در دوران رکود و تورم طولانی به قبرستان صنعتی تبدیل خواهند شد.
اکنون در دولت سیزدهم و در آستانه انتخاب وزیر صنعت، معدن و تجارت، انتظار میرود با درس گرفتن از گذشته تلاش شود که اول محیط سیاست گذاری و ارکان تصمیم ساز و تصمیم گیرنده درباره کسب وکارهای صنعتی و آینده آنها از رانت و فساد تاحدامکان پاک سازی شوند که این بهدستور ممکن نیست، بلکه با اکسیر شفافیت اتفاق خواهد افتاد. گام دوم کم کردن هزینه تولید صنعتی از یک سو و ایجاد بازار رقابتی برای عرضه محصولات تولیدشده از سوی دیگر است.
برای همین کاستن از هزینه تولید صنعتی را نباید در قالب پرداخت تسهیلات ارزان قیمت یا نظایر آن دید، بلکه با کاهش هزینههای دیگر ازجمله هزینه مالیات بر شرکتها و سایر هزینههایی که در شکلهای مختلف بر تولید تحمیل میشود، انجام شدنی است. برای ایجاد بازار رقابتی صنعتی نیز البته ضرورت دارد که مداخله غیرضروری دولت در قیمت گذاری کنار گذاشته شود.
نتیجه اینکه راه صیانت و حمایت از صنایع کوچک را باید در سطحی کلانتر دید و گرفتار بخشی نگری نشد. این صنایع کوچک اند، اما نقش و سهم آنها بزرگ است. نگذاریم زیر فشار تورم، تولید از پا بیفتند یا اینکه به علت رانت و فساد، صنایع کوچک به محلی برای جولان فساد و رانت تبدیل شود. این صنایع کوچک در رقابت و شفافیت اقتصادی قوی میشوند.