به گزارش شهرآرانیوز، عادتها از نوع بد و غلطشان همیشه دردسرسازند و موجب میشوند فیزیولوژی بدن دچار اختلال شود و بهاصطلاح عامیانه و کوچهبازاری خودمان، بدن آب و روغن قاطی کند و به روغنسوزی بیفتد. یکی از عاداتی که هر انسانی در زندگی دنبال میکند، مربوط به تغذیه است که درصورت نامناسببودن میتواند سلامت انسان را به مخاطره بیندازد و در درازمدت آثار مخرب خود را نشان دهد که یکی از آنها گرسنگی پنهان است. نکتهای که وجود دارد این است که بسیاری از مردم به این موضوع آگاه نیستند که نوع تغذیهشان براساس عادت تبدیل به یک نوع سبک زندگی شده و آنها را از دریافت بسیاری از مواد مغذی محروم کرده است؛ در واقع سبد غذاییای را طراحی کردهاند که متفاوت با نیاز بدن است. دکتر شهاب اولیایی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی درخصوص اینکه اساسا عادات غذایی چیست و چه نقشی در گرسنگی پنهان دارد، توضیحاتی ارائه میدهد که در ادامه میخوانید:
مجموعهای از آداب، رسوم، افکار، عقاید و رفتارهایی که در نحوه استفاده از منابع غذایی میتوانند تأثیرگذار باشند. تفاوتها در زمینه استفاده از مواد غذایی میتواند مختلف باشد؛ همچنین انتخاب و توزیع غذاها، نحوه پختوپز در گروههای سنی مختلف. معمولا افراد با توجه به این که عرف جامعه چیست و براساس شرایط اجتماعی، محیطی، سطح فرهنگ، علم و عقاید مذهبیشان عادات غذایی مختلفی دارند. اما یکی از عواملی که در ایجاد عادات غذایی میتواند مؤثر باشد، بحث ژنتیک است. وضعیت تغذیه مادر در دوران بارداری میتواند در شکلگیری عادات غذایی، بسیار تعیینکننده باشد. عوامل فیزیولوژیک هم بسیار مهم است. گاهی اوقات یکسری نیازهای فیزیولوژیک در سنین خاص و در شرایط ویژهای میتوانند تمایلات خاص برای بدن ایجاد کنند؛ مثلا در دوران سالمندی ممکن است فرد بهخاطر مشکلات دهان و دندان بیشتر تمایل داشته باشد غذای نرم و آبدار میل کند. عوامل محیطی و اکتسابی نیز در عادات غذایی نقش تعیینکنندهای دارند. گاهی اوقات یکسری عادات در کودکان شکل میگیرد فقط به این خاطر که آن را از والدین الگوبرداری کردهاند. شرایط اقتصادی در هر جامعهای نیز میتواند مسیر شکلگیری عادات را مشخص کند. ممکن است کسانی که درآمد بهتری دارند، عادات غذایی بهتری داشته باشند. البته این همیشگی نیست و گاهی اوقات افرادی درآمد خیلی بالایی دارند، اما به دوعلت انتخابهای غذایی خوبی ندارند؛ یا آگاهی ندارند یا همان عادات باعث شده نتوانند انتخابهای خوبی داشته باشند. شرایط جغرافیایی هم تأثیرگذار است؛ مثلا در شمال کشور مردم بیشتر برنج استفاده میکنند و در جنوب کشور خرما یا غذاهای تند بیشتر استفاده میشود.
باید ببینیم عادات چه تأثیری در سلامتی ما میگذارند. مثلا افراط در خوردن قهوه بهعلت کافئین زیاد میتواند باعث دفع آب از بدن و دهیدراتهشدن آن یا تحریک سیستم عصبی شود و اختلال در خواب ایجاد کند. مصرف افراطی نوشابهها موجب چاقی، دیابت، پوکی استخوان و جذبنشدن کلسیم میشود. عادت به مصرف غذاهای چرب میتواند منجر به چاقی و افزایش چربی خون شود که قطعا خوب نیست. عادت به تندغذاخوردن که منجر به مشکلات چاقی و مشکلات گوارشی میشود یا دیرهنگام خوردن شام که در خواب و هضم غذا اختلال ایجاد میکند هم از عادتهای بد هستند که به بدن آسیب میرسانند. حذف وعدههای غذایی مانند صبحانه بهویژه از سوی کودکان میتواند موجب افت بهره هوشی شود و اختلال در یادگیری ایجاد کند. عادت به خوردن میانوعدههای ناسالم مانند چیپس و پفک و اعتیاد به خوردن شیرینی ازجمله عادات بدی هستند که در بسیاری افراد نهادینه شدهاند. اما عادات خوبی هم وجود دارد مانند منظم غذاخوردن، از همه گروههای غذایی استفادهکردن عادت و به خوردن سبزیجات و میوهجات که به سلامتی بدن و داشتن حال خوب روحی و روانی کمک میکنند.
قطعا. سخت است، اما نیاز به اراده، آموزش و انگیزه دارد و این که بخواهیم جای عادات بد غذایی را با عادات خوب پر کنیم و در نهایت آن را انجام دهیم.
قبل از پاسخ به این سؤال باید بگویم که بهطور کلی دو نوع گرسنگی وجود دارد؛ گرسنگی شکمی (آشکار) و گرسنگی سلولی (پنهان). در نوع اول گرسنگی، ما در دریافت انرژی مشکل داریم؛ یعنی غذای کافی وجود ندارد و سوءتغذیه بهطور آشکار وجود دارد. معمولا اینگونه افراد دچار وزنهای بسیار پایینی هستند و ممکن است کمبود پروتئین هم داشته باشند. اما گرسنگی پنهان زمانی اتفاق میافتد که ما از نظر ریزمغذیها دچار کمبود هستیم. در نوع اول درشت مغذیهایی نظیر کربوهیدراتها، چربیها و پروتئینها در بدن دچار کمبود میشوند، اما در نوع دوم ریزمغذیهایی مانند ویتامینها و مواد معدنی دچار کمبود هستند که معمولا این کمبودها خود را در کوتاهمدت نشان نمیدهد تا زمانی که به حدی برسد که بدن را دچار اختلال و بیماری کند.
یکی از مهمترین علتها وضع اقتصادی خانوار است. کسانی که درآمد کافی برای مصرف انواع مختلف مواد غذایی ندارند، قطعا از خوردن بسیار از ریزمغذیها (ویتامینها و مواد معدنی) محرومند. علت دیگر عادات غذایی فردی و اجتماعی است که میتواند منجر به گرسنگی سلولی شود.
کسانی که عادت دارند شیر نخورند یا عادت دارند بلافاصله بعد از صرف غذا، چای بخورند دچار کمبودهایی میشوند. در گروه اول کمبود کلسیم خواهیم داشت که فرد به مرور استخوانهایی بدون استحکام خواهد داشت و در نتیجه مبتلا به پوکی استخوان خواهد شد. در عادت نوع دوم یعنی خوردن چای بعد از غذا هم ممکن است کمخونی اتفاق بیفتد. جذب آهن دچار اختلال خواهد شد و فرد دچار آنمی یا فقر ناشی از کمبود آهن میشود که در خانمها به وفور شاهد آن هستیم.
بهعنوان مثال اضافه کردن جوش شیرین به نان از سوی نانواها میتواند موجب ایجاد مشکلات گوارشی یا کمخونی ناشی از فقر آهن در مصرفکنندگان شود. عرضه غذاهای فریزشده، بستهبندی و کنسروشده در بازار، گسترش فست فودها و عرضه مواد تاریخ مصرف گذشته موجب میشود بدن در دریافت بسیاری از ریزمغذیها دچار مشکل شود و نتواند آنها را دریافت کند. بهعنوان مثال بسیاری از گیاهان خشکشده معطر که خاصیت دارویی دارند، باید در کوتاهمدت مصرف شوند، اما بسیاری از عطاریها گیاهان داروییای را که بیش از ۲ سال از تاریخ مصرفشان گذشته عرضه میکنند که مصرف این گیاهان دارویی بهویژه برای کسانی که عادت به مصرف مدام دارند نهتنها خاصیتی ندارد بلکه مضر نیز هست؛ در واقع بخشی از گرسنگی پنهان از سوی جامعه به فرد بهخاطر کمفروشی، سوءاستفاده و تقلب در عرضه محصولات غذایی که فرد حتی درصورت هزینهکرد نیز متضرر است، تحمیل میشود. البته گاهی فرهنگها و سنتها نیز ممکن است ما را به سمت یک سبک غذایی غلط سوق دهند و عادات غذایی خاصی را ایجاد کنند که منجر به گرسنگی پنهان شود.
فقدان اطلاعات تغذیهای و آموزش کافی هم منجر میشود تا یک سبک غذایی تکراری یا غیرمفید را در برنامه غذایی خودمان بگنجانیم. کسانی که نمیدانند باید چه نوع مواد غذاییای را چگونه و چه زمان مصرف کنند، به مرور زمان دچار گرسنگی سلولی میشوند.
علت دیگر هم برنامهریزیهای غذایی در سطح کلان است، در کشور ما برنامه غذایی کلانی برای تغذیه جامعه وجود ندارد و همین امر باعث میشود طیف وسیعی از جامعه دچار مشکلات سوءتغذیهای شوند. مثلا وقتی قیمت لبنیات تا حدی بالا میرود که از دسترس افراد خارج میشود، نمونهای از مشکلات در برنامهریزیهای سطح کلان است و میتواند در آینده نسلی را دچار کمبودهای تغذیهای کند. اگر کمی به عقب برگردیم که کوپن توزیع میشد، میبینیم که یارانه به مواد غذایی مانند روغن و قندوشکر تعلق میگرفت که تامینکننده انرژی هستند و منجر به جلوگیری از گرسنگیهای شکمی میشوند، اما به ریزمغذیها در تخصیص سبدهای غذایی توجهی نمیشد؛ غذاهایی مانند میوهها، پروتئین و گوشت همیشه کمتر مورد توجه قرار میگیرد و همین امر میتواند جامعه را به سمت گرسنگی پنهان ببرد.
منبع: همشهری آنلاین