یکی از مسائل ضروری در رابطه با وحدت امت اسلامی، توجه به مبانی و پیشزمینههای وحدت است. ما شعار وحدت را هرسال در هفته وحدت تکرار میکنیم؛ بدون اینکه به مبانی و پیشزمینههای آن بپردازیم. در واقع وحدت با دستور، بخشنامه، فرمان و سفارشهای بیمحتوا ایجاد نمیشود. با مولودیخوانی و رفتن به مجالس و گردهمایی تشریفاتی مذاهب هم نمیتوان به وحدت رسید.
پیامبر رحمت (ص) اگر موفق شد شرایط قبایلی بهشدت بسته جاهلی، با خویها، آداب و رسوم خشک و خرافی، دشمنیها، نزاعها و غارتگریها را به گونهای تغییر دهد که یکی از بزرگترین ملتها و باشکوهترین تمدنهای تاریخ بشری را پایهگذاری کند، به این دلیل بود که او مبانی و پیشزمینههای وحدت را از طریق گسترش دانایی، عقلانیت و حکمت به آن حد از رشد، بلوغ فکری و اجتماعی رساند که مردم به مبانی وحدت و نقش آن بهعنوان ستون فقرات و عامل بقا و حیات جامعه خود ایمان بیاورند و از یک همگرایی مددکارانه و برادرانه برخوردار گردند.
مبانی وحدت عبارتاند از.
اعتقاد به برابری انسانها از هر نژاد، قوم، ملیت، رنگ و سرزمین.
اعتقاد به کرامت ذاتی انسان از هر رنگ، نژاد، قوم و ملیت و سرزمین.
اعتقاد به تفاوت دیدگاهها و درک این حقیقت که این تفاوتها یکی از شاهکارهای عالم آفرینش و خالق علیم و حکیم آن است که هدف از آن را رشد و تولید فکر و دانایی قرار داده است.
انسانهای رشید و بالغ به تفاوت دیدگاهها به دیده احترام مینگرند و آن را منشأ خیر و از غنیترین منابع رحمت خدا میدانند. عاقلان و اندیشهوران از کثرت، وحدت میآفرینند؛ مانند نقاش هنرمندی که از رنگهای گوناگون با چیدمان مناسب در کنار هم تابلو زیبایی میآفریند که خیرهکننده چشم است و رباینده دل. روشن است که هرچه این هنرمند رنگهای بیشتر و متفاوتتری استفاده کند، بر زیبایی و هنرمندی تابلو افزوده است.
عدالت اجتماعی اصلیترین زمینه وحدت اجتماعی است که در آن همه مردم از حقوق برابر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردارند و هیچکس در آن احساس خطر و ضرر نمیکند، حقوق مدنی و شهروندی در آن محترم است، تبعیض و اختلاف در حقوق و تقسیمبندیهای اجتماعی، قومی، مذهبی و نژادی در آن محکوم است، شهروند درجه یک و درجه دو در آن جایی ندارد، آزادیهای مدنی در آن به رسمیت شناخته میشود و ویژگیهای انسان یعنی دانایی، اندیشه، انتخاب، آزادی، بیان، هنر و تعیین سرنوشت در آن باحرمت است.
در واقع تا این مبانی در جوامع اسلامی اجرایی نشود، حرف زدن از وحدت و برادری اسلامی بیمعناست. خودحقپنداری مطلق دیگران، تمامیتخواهی، تکصدایی، بسته بودن باب اجتهاد، ترویج تغضبهای قومی و نژادی و تبدیل تضارب آرا به تنازع آرا و بیاعتقادی به کرامت ذاتی انسان بزرگترین چالشهای فسادانگیز در جوامع اسلامی است که نمودهای آن آشفتگیهای دردآوری است که سرزمین اسلامی را فراگرفته و دین رحمانی پیامبر رحمت (ص) را به دین خشونت، جنگ، کشتار، تروریسم، جمود و تحجر تبدیل کرده و از آن چهرهای کریه و همراه با خشونت و ترس ترسیم نموده است. این یعنی ناسپاسی در برابر پیامبر رحمت (ص) و این هدیه رحمانی خدا و رسالت رحمانی مبتنی بر علم و عقلانیت، آزادی و عدالت...