آزمون سراسری پذیرش فلوشیپ ۱۴۰۴ لغو شد امتحانات دانشگاه فردوسی مشهد به تعویق افتاد + جزئیات علت زیاد عرق کردن بدن چیست؟ نسخه‌ای کاربردی برای آرام ماندن در روز‌های پرتنش جنگ ضرورت دسترسی فوری بیماران خاص به سهمیه دارویی تیرماه ۱۴۰۴ شرایط اضطراری پذیرش مسافران، کنسلی و تمدید اقامت در هتل‌های ایران ممنوعیت فعالیت‌های دریایی در خزر (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) زمان برگزاری آزمون‌های آیلتس به تعویق افتاد آخرین وضعیت مجروحان حمله اسرائیل در بیمارستان‌ها (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) مصاحبه استخدامی سازمان تعزیرات حکومتی (۱۴۰۴)، موقتاً لغو شد تأثیر کتابخانه‌ها بر ارتقای سرمایه اجتماعی کدام دانشگاه‌ها زمان‌بندی امتحانات را تغییر دادند؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه، ۲۵ خرداد ۱۴۰۴) | آسمان صاف تا کمی ابری ورود گردشگران به پارک‌های ملی استان تهران تا اطلاع ثانوی ممنوع شد (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) پرداخت وام ۵۰ میلیون تومانی به حدود ۳۰ هزار بازنشسته کشوری در مرحله اول (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر در دستور کار هلال‌احمر کارت آزمون ورودی مدارس سمپاد و نمونه‌دولتی (۱۴۰۴) صادر شد علت تعطیلی خط متروی منتهی به فرودگاه مهرآباد + جزئیات افزایش ناگهانی درخواست مکمل‌های حاوی ید از داروخانه‌ها وضعیت «شیرخشک» پایدار است آیا برای لاغری، کربوهیدرات باید کاملاً از رژیم غذایی حذف شود؟ سامانه ۱۵۷۰ آماده ارائه خدمات مشاوره‌ای به دانش‌آموزان درخصوص وقایع اخیر رژیم صهیونیستی ممنوعیت مصرف و عرضه دخانیات در اماکن عمومی کودکان را درمعرض اخبار ناگوار قرار ندهید اهدای عضو یکی از اعضای شورای شهر نیشابور جان ۳ بیمار نیازمند عضو را نجات داد (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) توقف پروازهای خطوط هوایی سوریه (۲۵ خرداد ۱۴۰۴) شرایط کاملاً عادی خراسان رضوی در حوزه‌های ارزاق عمومی، سوخت و حمل‌ونقل بهره‌برداری از دومین جایگاه CNG شهرستان سرخس با افزایش سه‌برابری ظرفیت سوخت‌گیری گاز فشرده دستمزد اعلامی کارفرمایان به بیمه، ۳۰ درصد کمتر از دستمزد واقعی است
سرخط خبرها

آزمون یک فرضیه تأسف‌بار

  • کد خبر: ۸۹۳۶
  • ۲۲ آبان ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۵
آزمون یک فرضیه تأسف‌بار
عباس عبدی رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران
بیایید با یکدیگر فرضیه‌ای را بیازماییم؛ مقایسه انتصاب‌های فامیلی و خانوادگی از نسل جوان در حوزه‌های علوم تجربی مثل پزشکی و مهندسی و... با حوزه‌های مدیریتی و علوم انسانی و اجتماعی. برای روشن شدن مطلب، می‌توان نگاهی به پیش از انقلاب انداخت. بسیاری از فرزندان بااستعداد فعالان فکری و سیاسی به‌طور معمول در رشته‌های علمی و تجربی قبول می‌شدند؛ مهندسی، پزشکی، علوم، داروسازی و امثال آن‌ها. حتی می‌توان نام‌های آنان را ردیف کرد که عموما در حوزه تحصیلی خود نیز موفق بودند، ولی پس از انقلاب مشاهده می‌شود که بیشتر این افراد وارد حوزه‌های علوم اجتماعی و انسانی شده‌اند و پله‌های ترقی را در ساختار اداری کشور از این طریق طی نموده‌اند. آمار دقیقی برای اثبات این ادعا ندارم، ولی مشاهده عمومی و توضیحات بعدی نشان‌دهنده درستی آن است. چرا این تفاوت وجود دارد؟ حتی آنان که پس از انقلاب وارد پزشکی و مهندسی شده‌اند، به حوزه مدیریتی کمتر ورود پیدا کرده‌اند. آیا این امر به معنای آن است که علاقه به علوم انسانی و اجتماعی بیشتر شده است؟ آیا این فرزندان توانسته‌اند در این شاخه‌های علمی خلاقیتی نشان دهند؟ چند نفر از آنان صاحب سبک و نظر در حوزه تحصیلی خود هستند؟ بعید می‌دانم هیچ‌کدام از جوانان متولد دهه ۱۳۵۰ که رشد اصلی آنان بعد از انقلاب بوده است و انتساب خانوادگی به مقامات داشته باشند، واجد این ویژگی باشند. بنده حتی یک نمونه هم سراغ ندارم. چند نفری هستند که در حاشیه مشغول فعالیت علمی هستند، ولی در عوض تا دلتان بخواهد مدیرانی از این دست فرزندان دهه ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ داریم که با تحصیلات علوم انسانی و اجتماعی، فعلا بر صندلی‌های مدیریتی تکیه زده‌اند و حکمرانی خود را نه در عرصه عمومی علم و دانش، بلکه در اتاق‌های مدیریتی و جلسات به نمایش می‌گذارند!
چرا؟ به این علت که علوم اجتماعی و انسانی سهل و ممتنع است، می‌توان به‌راحتی دکترا گرفت، پایان‌نامه شما را شخص دیگری بنویسد و هر حرفی بزنی، قابل سنجش و آزمون نباشد. این درباره پزشکی صادق نیست. پزشک اگر کار خود را بلد نباشد، بیمار را می‌کشد یا در بهترین حالت درمان نمی‌کند. به همین علت است که بسیاری از آقایان برای درمان بیماری‌های خود عازم فرنگ می‌شوند، ولی هنگام مدیریت اجتماعی و فرهنگی که می‌شود، هر شخص بی‌اطلاعی از اقوام را مدیر می‌کنند؛ درحالی‌که ایران از نظر نظام درمانی و نیروی متخصص پزشکی جزو کشور‌های خوب است و از نظر تجهیزات نیز چیزی کم و کسر ندارد، ولی در عوض در حوزه علوم انسانی و اجتماعی جزو کشور‌های متوسط هم شناخته نمی‌شود. از این مقایسه چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟ نتیجه‌ای جز این نیست که وضعیت عمومی جامعه و توزیع رانت‌های مدیریتی موجب می‌شود که فرزندان آنان به سوی علوم اجتماعی و انسانی متمایل شوند تا خیلی سریع به باروری مالی و اقتصادی رانتی برسند و مدرکی را هر جور شده سر هم کنند و با عنوان آقای دکتر راهی مدیریت‌های فرهنگی و اجتماعی شوند. این وضع به تخریب دانش اجتماعی، انسانی و بی‌فایده بودن آن منجر شده است؛ درحالی‌که اگر نیک بنگریم، نیاز ما به این دانش بیش از نیاز ایران به پزشکی و مهندسی است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->