فهیمه شهری|شهرآرانیوز؛ حدفاصل میدان فرهنگ و خیابان فرهنگ ۳۳ در ساختمان کتابخانهای که نام «فرزانه گواهی» را به خود گرفته، ردیف به ردیف آجرهایی روی هم چیده شدهاند که از دل تاریخ بیرون آمدهاند. این ساختمان نوساز، تاریخ خاک خورده را زنده کرده و جانی دوباره بخشیده است. ابتدا به قصد بازدیدی ساده از ساختمانی که کمتر از یک ماه است افتتاح شده است، وارد آن میشویم، اما نمای تاریخیاش آن قدر جذاب و چشمنواز است که چند دقیقهای ما را میخکوب میکند.
کنار این فضا، چنان بوی فرهنگ و اصالت به مشام میرسد که آدم دوست دارد کنارش بنشیند و صفحات تاریخ را در ذهنش ورق بزند. همین حس و حال، ما را سراغ هدایت گواهی طراح و سازنده ساختمان فرستاد و اینجا بود که فهمیدیم بانی این کتابخانه خیری به نام فرزانه گواهی است که دغدغههای فرهنگی داشت و با معمار ساختمان نیز نسبت فامیلی دارد.
هدایت گواهی که مرمتگر ابنیه تاریخی است هرجا ساختمانی تاریخی را در معرض تخریب دیده، پس از مستندنگاری و واچینی، اجزای آن را به انباری منتقل کرده و اکنون بخشی از آنها را در ساخت بزرگترین کتابخانه دانشآموزی کشور استفاده کرده تا بدین طریق به میراث فرهنگی تولدی دوباره بخشد و تصویرهایی از معماری اصیل ایرانی را زنده کند. جلوه زیبای سر درب این ساختمان که مربوط به دوره قاجار است و با کاشیهای کوچک زرد، آبی، سفید و مشکی پوشیده شده، از بسیاری ساختمانهای مدرن امروزی چشمنوازتر است و هنر و اصالت آن، با رمز و رازهای نهفته بسیاری که در خود دارد، همچون نور بر روح انسان نفوذ میکند.
این ساختمان خیرساز، اکنون فقط بزرگترین کتابخانه دانشآموزی کشور نیست بلکه جلوهای از هویت و تاریخ اصیل ایران سرفراز را به مخاطبانش نشان میدهد و بانی و سازنده آن امیدوار هستند که این مکان، فرزندانی را در خود جای دهد که حافظ فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی باشند.
محمود گواهی پدر هدایت گواهی که نظارت مستقیم در ساخت این کتابخانه منحصر به فرد داشته است، درباره روال ساخت آن چنین توضیح میدهد: خواهری به نام فرزانه داشتم که ایتالیا زندگی میکرد و هر چند ماه یک بار به ایران میآمد. این قدر خواهرم اهل کتاب بود و بچهها را دوست داشت، تصمیم گرفت خانهای که در خیابان کوهسنگی داشت بفروشد و پول آن را صرف ساخت کتابخانه کند. چند پیشنهاد به او دادند، اما در نهایت تصمیم گرفت در محلی که اکنون کتابخانه شده، بنا را بسازد.
بر اساس گفتههای گواهی، زمانه با فرزانه یار نبوده و پس از این تصمیم متوجه میشود توموری در سرش است. او در حالی زیر عمل جراحی میرود که تفاهم نامه ساخت کتابخانه را امضا کرده بود، اما بعد از عمل جراحی دوام نمیآورد و آسمانی میشود. فرزانه وصیت کرده بود که برادرش این کتابخانه را به ثمر برساند برای همین پس از فوت او، محمود گواهی کارهای فروش خانه را انجام میدهد و پول آن را طبق تفاهمنامه به اداره کل نوسازی مدارس میدهد تا کار ساخت کتابخانه انجام شود.
او میگوید: بخشی از کارها توسط اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان خراسان رضوی پیش رفته بود که پسرم هدایت نقشههای آن را دید و گفت اگر موافق هستید طراحی و معماری این بنا را به شکل سنتی پیش ببریم. من هم استقبال کردم و از آنجا مراودات ما با اداره کل نوسازی بیشتر شد. ابتدا با موجی از مخالفتها روبه رو شدیم، اما چند نفری که با ارزش فرهنگی معماری سنتی آشنا بودند با ما همراه شدند. برای هر ایده جلسههای متعددی گذاشتیم و از سال ۹۲ تاکنون این جلسهها ادامه دارد.
در این مسیر چالشهای مختلفی داشتیم و، چون قرار بود نیمی از هزینهها توسط خیر و نیمی دیگر توسط اداره کل نوسازی انجام شود، با هر تغییری که در طرح داده میشد باید تفاوت هزینه را محاسبه میکردیم و هزینه اضافی را خودمان پرداخت میکردیم. البته، چون دوست داشتیم کاری ماندگار و اصیل باشد با رضایت خودمان این کار انجام میشد، ولی به هر حال موجب طولانی شدن روند ساخت شد و برای هر کدام باید چندین جلسه با مسئولان اداره کل نوسازی مدارس میگذاشتیم.
یکی دیگر از مشکلاتی که در روند ساخت این کتابخانه وجود داشته است، تدوین قوانین آن است چراکه تاکنون مدرسه خیرساز زیاد داشتهایم، اما کتابخانه خیرساز وجود نداشته و از آنجایی که خیر آن تمایل داشته پس از افتتاح کتابخانه، امور و قوانین آن به صورت هیئت امنایی اداره شود، تدوین این قوانین برای اولین بار انجام شده و نیاز به صرف زمان داشته است.
محمود گواهی به عنوان کسی که به نیابت از خواهرش، در حال اجرای وصیت اوست، دغدغهها و اهداف فرهنگی زیادی دارد و فقط دنبال ساخت بنا نیست. او بخشی از این دلواپسیها را این گونه بیان میکند: هنگام ساخت کتابخانه به گوشم رسید که میخواهند در آن کلاسهای درسی فوق برنامه برگزار کنند. با مسئولان صحبت کردم و بعد از جلساتی که داشتیم چنین کاری انجام نشد چراکه نمیخواهیم اینجا از ماهیت کتابخانهاش دور شود. اگر هم قرار باشد فعالیت فوق برنامهای در آن شود باید فعالیتهایی همچون شب شعر، خوانش کتاب و مانند اینها باشد.
یکی دیگر از نگرانیهای این خیر، تبدیل کتابخانه به قرائتخانه است. او شنیده در مکانهای خصوصی و دولتی، فضایی مانند کتابخانه درست میکنند و میزها را با هزینههای چند صد هزار تومانی و حتی میلیونی کرایه میدهند. گواهی میخواهد کتابخانهای که ساخته شده رایگان یا با گرفتن مبلغ بسیار اندکی در اختیار همه اقشار قرار گیرد چراکه هدف آنها گسترش فرهنگ کتاب خوانی است نه درآمدزایی. او میگوید: علت اینکه میخواستیم اداره کتابخانه به صورت هیئت امنایی باشد و ما هم در تصمیمهای آن نقش داشته باشیم همین بود که هنگام بهرهبرداری، هدفهای ما و خواهر مرحومم فرزانه محقق شود و در روند استفاده، فعالیت کتابخانه وارد مسیر درآمدزایی نشود.
ساختمان کتابخانه فرزانه گواهی کمتر از یک ماه است که افتتاح شده، اما هنوز به کتاب و بسیاری امکانات دیگر تجهیز نشده است. به گفته گواهی براساس تفاهمنامه، مسئولیت تجهیز کتابخانه با اداره کل نوسازی است و در حال حاضر آنها بودجه چندانی برای این کار ندارند. در عین حال خانواده گواهی قصد دارند کتابهای کتابخانه شخصی خواهرش را به این کتابخانه اهدا کنند. این خیر میگوید: فرزانه خیلی کتاب میخواند برای همین کتابخانه مجهز خوبی داشت. بعد از اینکه به ایتالیا رفت، تعدادی از کتابهایش را با خودش برد، اما هنوز حدود ۵۰۰ جلد کتاب در اینجا دارد که آنها را به کتابخانه خودش منتقل میکنیم.
گواهی یاد یکی دیگر از دغدغههایش میافتد و با دلواپسی بیان میکند: دوست داریم کتابخانه به کتابهای به روز و متنوع تجهیز شود چراکه کتابهای قدیمی بیشتر موجب دوری و دلزدگی دانشآموزان از کتاب میشوند. اگر باور داریم این دانشآموزان آیندهسازان ما هستند، باید آنها را با کتاب آشتی دهیم در غیر این صورت بیگانگان مغز فرزندان ما را با مطالب مبتذل و باطل خودشان پر میکنند.
او همچنین دوست دارد شیفتبندی کتابخانه طوری باشد که هر دو قشر دختر و پسر بتوانند از آن استفاده کنند. به گفته گواهی گذاشتن نام فرزانه بر کتابخانه فقط به دلیل زنده نگهداشتن یاد خواهرش است، ولی در استفاده از کتابخانه هیچ فرقی بین دختر و پسر نیست و هر دو باید بتوانند از آن بهره ببرند.
گواهی نگران حفظ میراث فرهنگی به کار رفته در این کتابخانه نیز هست و میگوید: بعضی کارگران و حتی مسئولان به اهمیت تاریخی این مصالح آشنا نیستند و با نصب تابلو و ... ناخواسته موجب آسیب زدن به آن میشوند.
ازجمله مصالح ارزشمند کتابخانه فرزانه گواهی، آجرهای نما، سر درب، نردههای بیرونی و گچبری آن است. برای توضیح بیشتر این موارد سراغ هدایت گواهی رفتیم که در کار معماری و واچینی تاریخی آن نقش مستقیم داشته است.
او مرمتگر و احیا کننده ابنیه تاریخی است. هدایت گواهی با وجود اینکه فقط ۳۷ سال دارد، دلبسته تاریخ ایران کهن است و دغدغه حفظ آجر به آجر بازمانده از دورانهای گذشته را دارد. همین علایقش باعث شده وقتی میبیند بنایی تاریخی در معرض تخریب است ابتدا سعی میکند جلوی آن را بگیرد، اما اگر به نتیجه نرسد، ابتدا بنا را مستندنگاری، نقشهبرداری و واچینی میکند و بعد برخی اجزای آن را به انبار انتقال میدهد. حالا او بخشی از این مصالح تاریخی ارزشمند را با واچینی کردن، در کتابخانه فرزانه گواهی به کار برده است تا تاریخ را دوباره زنده کند.
این مرمتگر تاریخ، درباره ابعاد تاریخی ساختمان کتابخانه فرزانه میگوید: سر درب این مجموعه مربوط به خانه شریفی و دوره قاجار است. سال ۹۲ متوجه شدم که میخواهند آن را تخریب کنند. آن را مستندنگاری و کدگذاری کردم و به انبار انتقال دادم. سال ۹۶ در جریان ساخت این کتابخانه، تصمیم گرفتیم آن را در اینجا نصب کنیم. گچبریهای داخل اتاق مدیریت هم مربوط به یک خانه دوره قاجار است بر اساس گفتههای او، آجرهای به کار رفته در نمای بیرونی ساختمان کتابخانه مربوط به صد سال پیش هستند. نردههای بیرونی ساختمان که در سمت بولوار فرهنگ قرار دارند قدمتی ۷۰ ساله دارند و آجرهای واکوب بخش پذیرش هم مربوط به نمایی از یک بنای تاریخی در خیابان نوغان است که ۱۵۰ سال قدمت دارد.
هدایت گواهی پیگیر این است که این کتابخانه یا آثارش را ثبت میراث فرهنگی کند و تابلوهایی هم برای هر کدام از آثار نصب شوند.
او میگوید: این آثار تاریخی سالها در انبار نگهداری شدهاند. اگر آنها را برای منزل شخصی یک نفر به کار میبردم جفا در حق مردم و میراث فرهنگی بود، ولی وقتی دیدم این کتابخانه، بزرگترین کتابخانه دانشآموزی کشور است و قرار است سالها به یادگار بماند دیدم فرصت خوبی است که آثار تاریخی را با به کار بردن در این بنا، به خود مردم بازگردانم.
به گفته او واچینی و بازچینی ابنیه یک راهکار حفاظتی علمی و مورد تایید یونسکو است و بسیاری کشورها از این روش برای حفظ میراث فرهنگی خود استفاده میکنند، اما ما در ایران از آن غافل هستیم و به ویژه در بافت اطراف حرم رضوی میبینیم که خانههای تاریخی به راحتی تخریب میشوند و هیچ دغدغهای برای حفظ، نگهداری یا بازچینی آنها وجود ندارد.
هدایت گواهی که بدون دریافت هیچ حقالزحمهای این کار را انجام داده و فقط دغدغه حفظ میراث فرهنگی را دارد، میگوید: چنین بناهایی نقش المان گونه دارند و تا سالها در ذهن مردم میمانند؛ بنابراین معماری آنها نقش مهمی در انتقال پیامهای فرهنگی دارد.
این مرمتگر ابنیه تاریخی توضیح میدهد: در کتابخانه فرزانه زمانی وارد عمل شدم که اسکلت آن بنا شده بود من هم بر مبنای همان نقشههای اولیه کار را ادامه دادم بنابراین فقط نمای آن سنتی شد. البته خودم هم در حوزه معماری سعی دارم امکانات و پایه اصلی ساختمان به روز باشد و فقط فضا و حس و حال سنتی را به مخاطب منتقل کند.
هدایت گواهی در مراحل ساخت این کتابخانه با مشکلات متعددی در زمینه قوانین ساخت و ساز از نظر اداره کل نوسازی روبه رو بوده است که به قول خودش با تمام آنها جنگیده و امروز که کار به اتمام رسیده خوشحال است که میبیند همه از نتیجه حاصل شده راضی هستند و ساختمانی به ثمر رسیده که حتی مخالفان اولیهاش نظرشان تغییر کرده و از آن ابراز رضایت میکنند.
به نظر این معمار لازم است در بخش معماری شهری تغییر اساسی در نوع نگاه و قوانین ایجاد شود و گروهی از معماران ماهر و دغدغه مند، در طرحها مشاوره و نظارت داشته باشند.
هدایت گواهی از وجود نگاه سرمایهای به خیران در اداره کل نوســازی مــدارس گلایه دارد و میگوید: در بیشتر پروژهها فقط سرمایه خیر اهمیت دارد و این سرمایه مطابق قوانین خود این مجموعه که در خیلی مواقع با نظر من معمار تطابق ندارد، صرف میشود. این کتابخانه جزو معدود پروژههایی است که علاوه بر سرمایه خیر، نظر او در ساخت و طراحی ساختمان لحاظ شده است و به نظر من باید این نوع نگاه به خیر و توجه به معماری سنتی اصلاح شود.
کتابخانه مرحوم فرزانه گواهی در زمینی ۵۰۰ متری در ۴ طبقه با هزار متر زیر بنا ساخته شده است. طبقه همکف این کتابخانه شامل سالن اجتماعات، سالن انتظار، بخش ثبت نام و دفتر مدیریت میشود. طبقههای اول و دوم هر کدام دارای دو سالن مطالعه هستند و طبقه سوم شامل یک سالن مخزن کتاب و یک سالن اینترنت، مجلات و روزنامه است. به دلیل مشکلات مالی هنوز کتابخانه تجهیز نشده است.
رئیس اداره آموزش و پرورش ناحیه ۶ در این باره بیان کرد: تجهیز کتابخانه نیاز به هزینه زیادی دارد که از عهده آموزش و پرورش ناحیه برنمیآید، اما از سمت وزارت آموزش و پرورش قرار است ۲۰۰ میلیون تومان برای تجهیزش پرداخت کنند که در حال نامهنگاری آن هستیم و حداقل ۴ ماه زمان میبرد. بخشی از تجهیز کتابخانه هم باید توسط سازمان نوسازی مدارس انجام شود.
نور ا.. جوانشیری افزود: تا زمانی که کتابخانه به مخازن کتاب و کتابخانه دیجیتالی مجهز شود، از آن به عنوان قرائتخانه استفاده میکنیم تا بی استفاده نماند، اما چون نیت خیّر، کتابخانه است. در نهایت با همین کاربری تجهیز و اداره میشود.
وی با بیان اینکه آموزش و پرورش دنبال درآمدزایی از محل کتابخانه نیست، تصریح کرد: با توجه به فضا و امکانات خوبی که کتابخانه دارد میتوان در آن علاوه بر فرد مراقب، کتابدار و ...، افرادی را به عنوان مشاور تحصیلی و معلم به کار گرفت و هزینههایی که از دانشآموزان گرفته میشود در حدی است که هزینههای جانبی کتابخانه تامین شود.
رئیس مجمع خیران مدرسهساز خراسان رضوی، ساخت اولین کتابخانه خیرساز استان را اقدام ارزشمندی میداند و معتقد است این کتابخانه با تمام سختیهایی که در روند ساختش بود، تا سالها به یادگار میماند و الگویی برای دیگر خیران است.
محمدحسین علیزاده معماری سنتی این بنا را ارزشمندترین ویژگی آن میداند و در سخنانش بارها حسرت میخورد که چرا ما از معماری اصیل خودمان فاصله گرفتهایم. او این دغدغهاش را چنین بیان میکند: ایتالیا مهد معماری است، اما ساختمانهای ۳هزار سال پیش خودش را حفظ کرده است این در حالی است که معماریهای غربی ما را از معماری پرمفهوم و اصیل خودمان دور کرده است و بی توجه به میراث فرهنگی و تاریخ، در حال تخریب اندک بناهای باقی مانده هستیم. به عقیده او معماری مدارس باید روح داشته باشد و این ویژگی در معماری سنتی ما وجود دارد، اما به آن توجه نمیکنیم.
او همچنین با تاکید بر اینکه خیران را باید ارج نهاد و به آنها بها داد، میگوید: در کتابهای درسی ما داستان افرادی همچون پتروس فداکار نوشته شده است، اما از بیان داستان و زندگی نامه خیرانی که نقش بزرگی در توسعه و آبادانی کشورمان داشته و دارند، غفلت میکنیم.
هدایت گواهی از صدها مدرسه خیرساز سخن به میان میآورد و اینکه برای ساخت همه آنها کلی هزینه و انرژی صرف شده، اما چون پای دغدغههای فرهنگی در میان نبوده با سبک معماری غربی ساخته شدهاند. او این دیدگاهش را چنین شرح میدهد: باید برای این بناها ساختاری تعریف شود که مطابق هویت و اصالت ایرانی اسلامی ما باشند.
به عنوان مثال یکی از مدارس خیرساز که به همت بانی آن در جای جای شهر ساخته شده و نمونه هستند، از نظر کیفیت آموزشی تحسین برانگیز هستند، اما از نگاه من معمار سنتی ناراحت کننده است چراکه معتقدم این همه ثروت و پتانسیل میتوانست طوری مورد استفاده قرار گیرد که معماری این مدارس را تبدیل به اثری شاخص و نمادی شهری کند. به عقیده او قوانین سازمان نوسازی مدارس هم برای معماران دست و پا گیر است و راه را برای معماری خلاقانه بسته است.