عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - اگر کسب وکاری دارید و از بازاریابی دیجیتال و محتوایی برای توسعه برندتان استفاده میکنید، نیازمند افراد متخصصی هستید که وظایف مشخصی را دنبال کنند. برای استفاده از این افراد دو راهحل خواهید داشت.
مسیر اول این است که عدهای را بهصورت تماموقت یا حتی پارهوقت استخدام کنید. مهم هم نیست این استخدام چقدر حضوری باشد، اما شما متعهد میشوید برای زمانی مشخص مبلغی مشخص را به فرد پرداخت کنید. درواقع فرد به استخدام شما درخواهدآمد. مسیر دوم این است که فعالیتهایتان را برونسپاری کنید. یعنی برای هریک از پروژههای کلان یا ریز فعالیتهای خود یک فریلنسر پیدا کنید.
اینکه کدامیک از این دو روش برای شما مناسب است، بهطور کامل به سازمان و نوع فعالیتهای برند شما بستگی دارد. البته تصمیم مدیریتی نیز بر این انتخاب اثرگذار است. گاهی ممکن است هر دو روش را انتخاب کنید و برخی از فعالیتها را بهصورت درونسازمانی یا «in-house» انجام دهید و برخی دیگر را برونسپاری یا «outsource» کنید. هردو این روشها مزایا و معایبی دارد و بهنظر هیچکدام راهحل کاملا درستی نخواهد بود. با این حال، این نکتهها شاید در انتخاب به شما کمک کند.
وقتی نیروهای لازم را در نزدیکترین فاصله فیزیکی در کنار خود داشته باشید یا بتوانید با اولین پیام با آنها ارتباط برقرار کنید، کارهایتان با سرعت بیشتری انجام میشود. فرض کنید برای شبکههای اجتماعی خود قصد تولید ویدئو داشته باشید. اگر نیروی متخصص این کار را نداشته باشید و کار را برونسپاری کرده باشید، باید اطلاعات و خواستههای خود را بهطور دقیق به او انتقال دهید.
درنهایت باید کار را تأیید کنید، اما هر تغییر کوچکی زمان زیادی از شما خواهد گرفت و ممکن است رفتوبرگشتهای طولانی کار شما را کلافه کند. اما تصور کنید که خودتان کنار تدوینگر نشستهاید و نکات ریز و درشت را با مشورت او پیش میبرید. کار بیشک به شکل بهتری انجام خواهد شد.
اگر کسبوکار شما به شکلی است که بهصورت لحظهای به یک محتوا یا تغییر کدهای وبسایت خود نیاز دارید. برونسپاریکردن کارها اصلا انتخاب خوبی نیست. بهخصوص اگر با فریلنسرهای حرفهای کار کنید، باید از قبل بدانید که همیشه به آنها دسترسی ندارید.
فریلنسر شما ممکن است به هر دلیل کاری یا شخصی مدتی در دسترس نباشد و از آنجا که تعهدی برای انجام این کار از طرف او وجود ندارد، مجبور خواهید شد برنامهها را به تعویق بیندازید یا به سراغ فرد جدیدی بروید که هر دو حالت هزینه مالی و زمانی خواهد داشت.
نیروهایی که بهصورت تماموقت یا حضوری با شما همکاری میکنند، با وضعیت کسبوکار شما آشنا هستند، لحن و زبان برند شما را میشناسند و در تلاطمهای کسبوکار واکنشهای حرفهای و احساسی بهتری نشان میدهند.
علاوه بر این، انتقال حسوحال برند به این افراد بسیار سادهتر است. برای نمونه شما با طراحی داخلی یا استفاده از اکسسوریهای مختلف در فضای فیزیکی یا حتی صحبتهای هنگام ناهار شخصیت خود و برندتان را به افراد منتقل میکنید. این جو باعث میشود افراد بهصورت ناخودآگاه در مسیری بهینهتر حرکت کنند.
وقتی فردی را با قابلیتهای مشخص استخدام میکنید، گزینههای شما به تخصص همین فرد محدود میشود. بهخصوص در فعالیتهای تخصصیتر مانند طراحی گرافیک این موضوع بروز بیشتری پیدا میکند. فرض کنید برای یکی از پروژههای خود در شبکههای اجتماعی قصد دارید از تصویرسازی استفاده کنید. آیا دیزاینر شما این توانایی را دارد؟ اگر برای پروژه بعدی به سراغ فتومونتاژ رفتید چطور؟ برای طراحی هویت بصری، وب، بستهبندی و بسیاری موارد دیگر هم به همین ترتیب است.
هرکدام از این موارد فعالیتی کاملا تخصصی است و هر فرد ممکن است در یک یا چند مورد از آنها توانمند باشد. استخدام همه این متخصصها هم منطقی نیست و بزرگترین شرکتها هم چنین ریسکی نمیکنند. اما اگر کارهای خود یا بخشی از آنها را برونسپاری کنید، برای هرکدام از نیازهای خود میتوانید به سراغ متخصص آن بروید.
نکته دیگر اینکه معمولا نیروهای درون سازمان بعد از مدتی ممکن است در انجام برخی پروژهها فرسوده شوند یا به دلایل مختلف انگیزهشان را از دست بدهند. ازدستدادن نیروی انسانی کار سادهای نیست و علاوه بر هزینههای مستقیم، بر روحیه همه گروه اثر میگذارد.
پاسخدادن به این پرسش کار سادهای نیست. شاید در ابتدا اینطور به نظر برسد که برونسپاری هزینههای بیشتری دارد، اما نیروهای انسانی داخل سازمان هم هزینههای پیدا و پنهان زیادی دارند. اگر مجموعه حرفهای باشید، مسئول مالی شما خیلی راحت میتواند به شما نشان دهد که هزینهای که سازمان برای هر فرد در داخل مجموعه پرداخت میکند، چقدر است.
اگر حقوق، بیمه، مزایا و دیگر هزینههای جانبی را حساب کنید، هر فرد ممکن است تا ۱.۵ برابر حقوق خود در هر ماه به سازمان هزینه تحمیل کند، درحالیکه در برونسپاری بسیاری از این هزینهها کاهش پیدا خواهد کرد و در درازمدت هزینه بهصرفهتر خواهد بود.
با این حال، این تفاوت هزینه در هر سازمان متفاوت است. مثلا اگر بهطور مستمر نیازمند اکران پویشهای تبلیغاتی هستید، استخدام یک مسئول رسانه دائمی، بیشک کمهزینهتر از برونسپاری کردن آن است.
برخی فعالیتهای شما نیازمند حفظ سطحی از امنیت است. برای مثال یک دولوپر که طراحی سایت شما را انجام داده است، بهراحتی میتواند به اطلاعات مهم شما در آینده دسترسی داشته باشد، یا مدیر پویشهای تبلیغاتی شما خیلی ساده میتواند هزینههای واقعیتان را بیشتر نمایش دهد.
مهمتر از همه اینکه شما نمیتوانید در همه پروژههایتان متخصص باشید و خیلی ساده گمراه خواهید شد. مثلا برای رفع یک باگ ساده روی وبسایت، یک فریلنسر میتواند برای یک تغییر کد دوخطی، هزینه ۲۰ ساعت کار تخصصی را از شما بگیرد.
البته نیروهای درونسازمانی نیز ممکن است همه این کمفروشیها و نقطهضعفهای امنیتی را داشته باشند، اما قراردادهای حرفهای و روح کلی یک تیم تا اندازه زیادی مانع این رفتارها خواهد شد.
بیشتر درباره بازاریابی دیجیتالی
چگونه سرمایهگذار را برای مشارکت در طرح یا ایده خود متقاعد کنیم؟
۴ نظریه روانشناسی در خدمت بازاریابی محتوایی
چطور در بازاریابی دیجیتال، از زمان به خوبی استفاده کنیم؟
۳ نکتهای که مبتدیبودن استراتژی بازاریابی دیجیتال شما را فاش میکند
بازاریابی دیجیتال چگونه تجربه کاربری شما را نابود میکند؟