همین چند ماه پیش بود که کنگره «السالوادور» با تصویب یک قانون، «بیتکوین» را یک ارز قانونی اعلام کرد.
«السالوادور» کشوری بسیار کوچک در آمریکای مرکزی است که واحد پول رسمی آن هم «دلار آمریکا» است.
اقتصاد این کشور به شدت به انتقال حوالههای ارزی از سوی اتباع السالوادوری در خارج از این کشور وابسته است.
برآوردها نشان میدهند که تنها در سال گذشته، نزدیک به ۶ میلیارد دلار حواله ارزی از این طریق به السالوادور انتقال پیدا کرده که معادل حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور بوده است.
بنابراین، استدلال دولت این کشور در قانونی کردن بیتکوین، در واقع به قصد گرهزدن سرنوشت آن با اقتصاد داخلی السالوادور بوده است.
دولت السالوادور ۲۰۰ دستگاه خودپرداز بیتکوین را در سراسر مساحت این کشور نصب کرده که میتوان از آنها برای تبادل بیتکوین با دلار آمریکا استفاده کرد.
پیشبینی دولت هم این است که با این تصمیم، دستکم موج گردشگران خارجی که بیتکوین در اختیار دارند، به این کشور شروع شود.
ایران راه السالوادور را میرود؟
ایران تفاوتهای بزرگی با السالوادور دارد. نخست اینکه ایران ۱۲ برابر پرجمعیتتر از السالوادور است و اقتصاد ایران هم (بسته به سالِ معیار اندازهگیری) بین ۸ تا ۲۰ برابر بزرگتر از اقتصاد السالوادور است.
علاوه بر این، ایران یک از اصلیترین استخراجکنندگان بیتکوین (و احتمالا دیگر رمزارزها) در جهان است.
برآوردها نشان میدهند که ایران در طول ۳ سال گذشته، همواره یکی از ۱۰ کشور نخست با بیشترین میزان استخراج بیتکوین در جهان بوده و از قضا، سهم خود را دائما افزایش هم داده است.
به عنوان نمونه، آخرین دادهها در این زمینه که به ماه آگوست سال ۲۰۲۱ بر میگردند و توسط Statista منتشر شدهاند، نشان میدهند که ایران ۳٫۷ درصد از کل استخراج جهانی بیتکوین را به خود اختصاص داده است.
برآوردهای شرکت «الیپتیک» و همچنین تحقیقات «دانشگاه کمبریج» هم نشان میدهند که سهم ایران از استخراج جهانی بیتکوین حدود پنج درصد است و ارزش سالانه آن حدود یک میلیارد دلار برآورد میشود.
از آنسو، «غلامرضا مرحبا»، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی هم میزان استخراج رمزارزها در ایران را سالانه ۱٫۱ میلیارد دلار عنوان کرده و خواستار استفاده از آن برای مقابله با تحریمهای ایالات متحده شده است.
به گفته او، استفاده از رمزارزها مانع رصد مبادلات مالی ایران میشود و از این رو میتوان آن را به عنوان مسیر جایگزین معاملات تهاتری یا تسهیلکننده این نوع معاملات در نظر گرفت.
تجارت خارجی ایران و بیت کوین
با این مقدمه، حالا شاید بتوان در مورد آنچه که در ذهن مسئولان ایرانی میگذرد، گمانهزنیهای دقیقتری داشت.
اگر همه اعداد و ارقامی که در بالا ذکر شد به واقعیت نزدیک باشند، ایران میتواند «حداکثر» سالانه یک میلیارد دلار تجارت به وسیله بیتکوین داشته باشد.
حجم رمزارزهای دیگر در اختیار اتباع ایرانی مشخص نیست، ولی با توجه به قیمت رمزارزها و اقبال عمومی به آنها، به نظر میرسد که اعداد و ارقام در مورد دیگر رمزارزها (نظیر اتریوم یا دوجکوین) بسیار پایینتر باشد.
علاوه بر این، تمام دارندگان رمزارزی نظیر بیتکوین، در کار تجارت یا واردات-صادرات نیستند. به این ترتیب، یک میلیارد دلار، حد بالایِ توانایی ایران در استفاده از بیتکوین در امور تجاری است.
آمارهای گمرک ایران نشان میدهند که در ۸ ماهه نخست سال ۱۴۰۰ خورشیدی، حجم تجارت خارجی ایران به حدود ۶۳ میلیارد دلار رسیده است.
به این ترتیب، اگر تمام بیتکوینِ استخراجشده در یک سال به تجارت خارجی اختصاص پیدا کند، باز هم سهم این شکل از انتقال پول به تنها ۱٫۶ درصد از تجارت خارجی ایران میرسد، یعنی تقریبا هیچ!
این موضوع در مورد ایجاد یک رمزارز ملی حتی پر ایرادتر هم هست. کشورهایی نظیر چین و روسیه هم به دنبال ایجاد رمزارز ملی خود هستند، اما این کشورها مانند ایران (یا بهاندازه ایران) تحت تحریم نیستند.
مهمترین ویژگی «پول» (به طور کلی)، این است که همه آن را از شما بپذیرند. بر همین اساس است که اگر شما یک اسکناس ۱۰۰ دلار در جیبتان بگذارید و به کمجمعیتترین نقطه در نزدیکی «قطب شمال» در روسیه هم بروید، میتوانید با این ۱۰۰ دلاری خرید کنید، اما در آنجا کسی از شما «منات جمهوریآذربایجان» را قبول نمیکند.
حالا پرسش این است که حتی با فرض ایجاد یک رمزارز ملی در ایران، آیا کشوری در جهان هست که حاضر باشد این رمزارز ملی را از ایران قبول کند؟
دارنده این رمزارز، احتمالا تنها قادر خواهد بود که از ایران کالا بخرد و کالاهایی که ایران اکنون میتواند صادر کند، تنوع چندانی ندارند.
بر این اساس، به نظر میرسد تنها راهحل برای ایران، ایجاد یک رمزارز مشترک با کشورهایی نظیر چین و روسیه باشد. گزینه بدیل دیگر هم مثلا ممکن است ایجاد یک رمزارز مشترک در میان کشورهای «پیمان شانگهای» یا چیزی شبیه به این باشد.
در غیر این صورت، به نظر میرسد که مسئولان ایرانی هنوز عمق مشکل را درک نکردهاند: موضوع اساسی در اقتصاد ایران، انزوای بینالمللی و خروارِ تحریمهایی است که اقتصاد ما را به یک جزیره جداافتاده در جهان بدل کردهاند. تا این مساله حل نشود، بقیه راهحلها راه به جایی نخواهند برد.
منبع: تجارت نیوز