نام گذاری روزها فلسفهای خاص دارد؛ چه به صورت انفرادی در پیشانی تقویم نوشته شده باشد، چه در فهرستی مشخص برای یک دهه تحریر شده باشد. آن فلسفه هم «یادآوری» است برای تنظیم گام ها، «تبیین» است برای طراحی راهبردها.
از این منظر است که میتوان به «جهاد و مقاومت» در روز چهاردهم بهمن امسال نگاهی نو داشت. نو از این منظر که «جنگـ» ـی نیست تا جهادی در معنای مصطلح، اولین مابه ازای معنایی اش را نشان دهد، اما «جبهه» برقرار است و جهاد باید متناسب با رویکرد امروز به راهبرد عملیاتی جامعه تبدیل شود که انقلاب در ادامه مسیرش به کوششی چنین و «مقاومتـ» ـی ناشکستنی نیاز دارد.
با این نگاه است که سخنان رهبر معظم انقلاب با تولیدکنندگان و کارآفرینان معنایی تازه مییابد. آنجا که ایشان «مسئله مقدس» را که پیشتر درباره تولید و تلاش بیان کرده بودند، به «دفاع مقدس» ارتقا میدهند تا بدانیم جبهه امروز در کدام میدان طراحی شده است و چگونه باید با بازتولید روحیه «ایثار»، روزهای بهتری برای مردم و کشور رقم زد.
«شهادت» اگر دیروز در سنگ و در جامهای به خون طهارت یافته محقق میشد، امروز باید به شهود برای بهترزیستن تعریف شود و در تلاش مجاهدانه در عرصه علم و دانش تجلی یابد که «مرگ» در این راه هم میتواند جلوهای ناب از آن حقیقت ماندگار باشد.
برای انقلابی که زنده است و نظامی که با وجود کمیها و کاستیها و کم گذاشتن ها، هنوز به اهداف اولیه انقلاب وفادار است، «جهاد و مقاومت» هرگز تعطیل بردار نیست. «خدمت صادقانه» که شعار روز ۱۵ بهمن است نیز در همین ساحت معنا مییابد. مسئلهای که فقط «دِین» نیست تا به انجام یک باره یا چندباره «ادا» شود، بلکه «تکلیف» است و هم زاد «بلوغ دینی» و معرفتی که، چون نماز جاری است و هرگز پایان نمیپذیرد.
خدمت صادقانه شعار نیست که بر زبان آید و در هوا رها شود، بلکه راهبردی است که اتاق به اتاق ادارات و همه محلهای کار را به عنوان روح جاری باید دربربگیرد.
«خدمت صادقانه» البته نیازمند «تخصص حرفه ای» هم هست. آن که تخصص ندارد و مسئولیت میپذیرد، نمیتواند برای مردم کار کند، بلکه به واقع «میز خدمت» را به «خدمت» خودش درمی آورد، اگر از رندیهای روزگار آموخته باشد.
نیاموخته باشد هم کاری نخواهد کرد؛ فقط فرصت خدمت را هدر خواهد داد که این نیز در سیاهه رفتارهای ضدانقلابی است و کارنامه انسان را در دو دنیا سیاه میکند.
اما آن که تخصص دارد و توان خدمت و به صداقت برمی خیزد، میتواند گره از کار مردم بگشاید و به «معنویت» برسد، چه اینکه به درستی گفته اند دستانی که گره میگشایند، عزیزترند تا لبانی که فقط ذکر میگویند.
راه انداختن کار مردم برای رضای خدا و به قصد قربت، خودش ذکر مؤثر و عبادت معنویت آفرین است که اهل «بصیرت» به نیکی انجام میدهند. این هم رسمی است سازنده برای کسانی که میخواهند خودشان را در تراز انقلاب اسلامی تعریف کنند.