رضا ریاحی| آدرس سر راستی بود، شاهنامه10، محله کلاتهبرفی. رفتن به این آدرس سرراست برای گفتوگو با پریسا صیامی بود که در چهاردیواری خانه پدری، انگشتان هنرمندش آثار زیبایی خلق میکنند که یکی دوتا نیست. شنیده بودیم او در هنرهای مختلف بهویژه منبت و معرق برای خودش استادکاری ماهر است. قابهایی که به در و دیوار خانهشان آویزان شده بود این نکته را تأیید میکرد. پریسا در گوشهای از خانه، کارگاهی نقلی و دنج برای خودش دست و پا کرده که به قول مادر همیشه صدای تقتق قلم و چکش از آنجا بلند است؛ یعنی اینکه پریسا دارد قلمزنی میکند. گاهی هم در سکوت، مشغول تذهیب و میناکاری است. چرمدوزی و مکرومهبافی و جواهرسازی هم از دستش برمیآید.
با استقبال گرم تکتم خانم و مهدیآقا به منزلشان وارد شدیم تا درباره هنرهای فرزندشان بشنویم. پریسا صیامی متولد سال1378 است و تاکنون دوبار در سالهای 97 و 99، بهترتیب رتبه سومی و اولی مسابقات کشوری معرق و منبت را به دست آورده است. او همچنین در این سن و سال جوانی، بهعنوان یک کارآفرین محلی شناخته میشود و تا پیش از دوران کرونا کارگاه تذهیب و مینیاتورش برای 22تن از بانوان محلی و دانشجویان علاقه مند ایجاد اشتغال کرده بود و اکنون در انتظار پایان این دوران است تا برای بانوان هممحلهای، سفارشهای درآمدزا جفتوجور کند.
کشف استعداد در بازیهای کودکانه
هنر در ذات پریساست. او برای بیشتر رشتههای صنایع دستی که امروز در ساخت آن تبحر دارد، آموزش ندیده است، بیشتر این هنرها را بداهه آموخته و چندین ویدئوی آموزشی که از اینترنت دانلود کرده، تنها منبع او در یادگیری صنایع دستی بوده است.
گوشهای دنج و باصفا از خانهشان مملو از تابلوهای معرق، منبت و تذهیب است. همانطور که به این تابلوها زل زدهام از او میپرسم چه شد که به هنر صنایع دستی علاقهمند شدی؟ پریسا صیامی با اشارهای به دوران کودکی میگوید: «از زمانی که به یاد دارم زندگی من با هنر شروع شد و حس و علاقه درونی مرا بهسوی هنرهای دستی سوق داد. شاید بهتر است که بگویم هنر صنایع دستی من را انتخاب کرد، از کودکی ساختن را دوست داشتم و همیشه با اسباببازیهایی سرگرم بودم که آخرش منجر به خلق چیزی میشد. لوازم نقاشی، چرخ خیاطی اسباببازی، خمیربازی، لگو، اسباببازی مشاغل، اسباببازی جواهرسازی و... گوشهای از بازیهای کودکانه من بود که علاوهبر جذابیت و کاربردیبودن به رشد استعداد و خلاقیت من در زمینه هنر و صنایع دستی کمک بسیاری کرد. شاید موضوع سادهای به نظر برسد اما والدین باید درباره خرید اسباببازی برای کودکان خود، هم محتاط باشند و هم تحقیق کنند، چراکه آینده فرزندانشان در گرو این انتخابهاست.»
با «خداوندگار مهربان» سوم کشور شدم
علاقه بانوی هنرمند مشهدی به صنایع دستی باعث میشود تا او وارد هنرستان کار و دانش شده و در رشته صنایع دستی، گرایش چوب مشغول به تحصیل شود. تخصصش در منبت و معرق است، دستهای نقشآفرین او 10سالی است که فعالیت هنری دارند و از بیستسالگی که رتبه برتر استانی را در رشته معرق زیرنظر سازمان صنایع دستی استان کسب کرده است تاکنون در بیشتر مسابقات استانی و کشوری حضوری چشمگیر داشته است: «اولین حضورم در مسابقات کشوری برمیگردد به بیست و ششمین جشنواره سراسری فرهنگی و هنری قرآن و عترت. من در آن مسابقات با اثری به نام «خداوندگار مهربان» که منقش به آیه شریفه «بسما... الرحمن الرحیم» بود شرکت کردم. تابلویی به ابعاد 50 در 70سانتیمتر که ترکیبی از معرق و مشبک بود و در مدت زمان 8ساعت و در حضور پنج داور سطح بالا طراحی و اجرا شد. «خداوندگار مهربان» رتبه نخست استانی و مقام سوم کشوری را از آن خود کرد.»
رتبه اول کشوری با تابلو «روز آفرینش»
پریسا صیامی در سال1398، باز هم در جشنواره فرهنگی و هنری قرآن و عترت خوش درخشید و مقام نخست استانی در رشته معرق را کسب کرد و جواز حضور در مسابقات کشوری را به دست آورد. او اینبار با اثری به یادماندنی بهنام «روز آفرینش» که برای خودش یک دنیا خاطره و تلاش را تداعی میکند، در بیست و هفتمین جشنواره فرهنگی و هنری قرآن و عترت شرکت کرد و اینبار رتبه برتر کشوری را به دست آورد: «تابلو روز آفرینش تلفیقی از پنج هنر سنتی و زیبا شامل معرق، منبت، میناکاری، قلمزنی و فیروزهکوبی است و ساخت آن یک ماه تمام طول کشید. طراحی و اجرای این اثر با الهام از آیه شریفه «ا... نور السموات و الارض» انجام شده است بهنحوی که در بعضی قسمتها نور از پشت اثر دیده میشود. تابلو روز آفرینش یک چندضلعی خاطرهانگیز است که برای ساخت آن از حسم فرمان گرفتم، خودم را اسیر قالبها و قواعد معمول نکردم و از چهارچوبها خارج شدم، به گمانم این موارد باعث شد که کار نویی را عرضه کنم و از این بابت خوشحالم.»
جلوهبخشیدن به چوب در هنر معرق
معرق انواع گوناگونی دارد که وابسته به نوع مصالح است و شامل معرق کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب میشود. پریسا صیامی در توضیح بیشتر این هنر میگوید: «در ساخت یک اثر معرق چوب تنها ماده اولیه چوب است، اما میتوان این هنر را بهطور تلفیقی با دیگر هنرها یا با استفاده از دیگر مواد هم مشاهده کرد. به طور مثال در بیشتر کارهای من، معرق و منبت که هر دو از هنرهای چوبی هستند، به طور مشترک در یک اثر استفاده شده است. از جمله موادی هم که در معرقکاری استفاده میشود میتوان به خاتم، صدف، فلزات(طلا، برنج، نقره، مس)، استخوان، عاج و فیروزه اشاره کرد. معرقکاری را میتوان در آثار مختلف چوبی مانند تابلو، میز، صندلی، ساعت، بوفه، جعبههای تزیینی و... به کاربرد که هدف در تمام این موارد، بخشیدن جلوه و غنای هنری به آثار چوبی است.»
قلمزنی، هنر اصیل مشهدیها
بانوی هنرمند محله کلاتهبرفی علاوهبر معرق و منبت، در هنر قلمزنی هم فعال است و مدرک فوقدیپلم خود را دراین رشته صنایع دستی دریافت کرده است. او در قسمتی از خانهشان، یک کارگاه کوچک و نقلی قلمزنی راهاندازی کرده و به قول مادرش همیشه از آنجا صدای تقتق قلم و چکش پریسا به گوش میرسد.
ابزارهای اصلی قلمزنی شامل چکش، انواع قلم، کُنده و تسمه است که بهطور مرتب و با ظرافت و سلیقه دخترانه روی میزی چیده شده است، پایین میز هم پیشبند چرمیشکل نصب شده تا وقت کار، تراشههای حاصل از قلمزنی به اینطرف و آنطرف پرتاب نشود. از او خواستم ما را کمی با هنر قلمزنی آشنا کند: «قلمزنی، هنری اصیل برای مشهدیها و عبارت است از تزیین و کندن نقوش بر روی اشیای فلزی مانند مس، طلا و برنج که به وسیله قلم و با ضربه چکش انجام میشود. البته پیش از شروع کار با قلم و چکش و انتقال طرح بر روی فلز، ابتدا باید کار را قیرریزی کرد یعنی پشت و حاشیه کار را بهدلیل فرمگرفتن و جلوگیری از بروز سر و صدا، قیرکاری میکنیم. سپس یکی از طرحهای معروف همچون گل و مرغ، اسلیمی و گل و بوته را روی فلز اجرا کرده و در انتها قیر را از پشت کار جدا میکنیم. قلمزنی روی چوب هم انجام میشود، چوب گردو و عناب که استقامت و انعطاف بیشتری دارند، برای این کار بسیار مناسب هستند.»
قلمزنی درآمد خوبی درد
از نظر پریسا صیامی قلمزنی کاری بسیار زیبا و لذتبخش است که وقتی شما مشغول آن هستید، متوجه گذر زمان نمیشوید. پریسا معتقد است هرکسی میتواند این رشته هنری را بیاموزد و از آن درآمد خوبی داشته باشد. ساکن محله کلاتهبرفی در این باره توضیح میدهد:«در هنر قلمزنی یک ظرف ساده نظیر سینی، جعبه جواهرات، جاقرآنی و... با هنر شما ارزشمند میشود، در واقع شما یک اثر هنری خلق کردهاید که بر پایه استعداد و ذوق و سلیقه و تخیل شما استوار است. این حرفه هنری سرمایه اولیه آنچنانی نمیخواهد شاید با دو سه میلیون تومان بتوان ابزار اولیه قلمزنی را خرید و یک اثر فاخر خلق کرد. بهعنوان مثال یک جعبه جواهرات را بهطور خام 800هزار تومان میخرم و کار قلمزنی آن را انجام میدهم که الان استادان خودم قیمتی چندبرابری برای آن ارزشگذاری میکنند، حالا خودتان قضاوت کنید، قلمزنی چه ارزشی دارد؟!»
ایجاد اشتغال با «هنر آسمانی»
یکی دیگر از رشتههای صنایع دستی که بانوی هنرمند و جوان محله کلاتهبرفی با آن سر و کار دارد، رشته هنری «تذهیب» است. تذهیب کلمهای عربی و در لغت به معنای «زرگرفتن و طلاکاری» است: «در واقع تذهیب را میتوان مجموعهای از نقشهای زیبا و چشمنواز دانست که نقاشان برای هرچه زیباکردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، هنری، تاریخی، دیوان اشعار و قطعههای زیبای خطاطی به کار میبرند و ابزار کارش شامل قلممو، طلا، نقره، کاغذ پوستی، رنگ و خطکش است. این هنر در کشورمان اولینبار در آرایش قرآن مجید به کار گرفته شده و برای هنرمندان ایرانی نوعی عبادت محسوب میشود.
من چند سال قبل کارگاهی برای ساخت تابلوهای تذهیب مدل مینیاتوری که با فیروزهکوبی ترکیب شده بود، راهاندازی کردم و برای تعدادی از همکلاسیهای خودم و بانوان محله ایجاد شغل کردم. از طریق دوستانم با چندین شرکت تولیدات و صادرات صنایع دستی آشنا شدم که آنها سفارش تابلوهای تذهیب مینیاتوری داشتند. بعد از اینکه نمونه کارهای من را دیدند و پسندیدند، قراردادی با آنها بستم که ماهیانه 300 تا 500تابلوی تذهیب مینیاتوری برای آنها تولید و میفرستیم. کار سنگینی بود و باید گروهی انجام میشد، از این بابت کارگاهی به وسعت 300مترمربع در محله اجاره کردم و 22نفر از دوستان و همکلاسیهای من در دانشگاه که در ساخت صنایع دستی استعداد داشتند به همراه برخی بانوان بدسرپرست و بیسرپرست محله، در این کارگاه مشغول به کار شدند. بعضی از آنها با درآمد حاصل از اینکار قسمتی از جهیزیه دخترانشان را تهیه کردند، برخی دستی به سر و روی خانهشان کشیدند و عدهای دیگر هم خودروشان را بهتر کردند، خلاصه اینکه کارگاه تذهیب ما برای خیلی از دوستان و همسایگان به قول معروف «آمد» داشت. اما امان از کرونا، اوضاع کار در روزهای کرونایی خیلی بد است و سفارشها هم تقریبا به صفر رسیده است. امیدوارم دوباره در این کارگاه جنب و جوش روزهای قبل از کرونا را شاهد باشیم.»
گلریزان فیاضبخش
پریسا صیامی تاکنون در چندین نمایشگاه صنایع دستی گروهی و انفردای شرکت کرده است، از نمایشگاه صنایع دستی در یک مجتمع تجاری که بهطور انفرادی برگزار کرد و بسیاری از آثار منبت، معرق، قلمزنی، مکرومهبافی، تذهیب و میناکاری خودش را ارائه کرد تا غرفههای صنایع دستی نمایشگاه بینالمللی مشهد که در هفته پژوهش برگزار میشد و بسیاری از هنرجویان، آثار هنری خود را به نمایش عموم میگذاشتند. اما دراین میان یاد و خاطره بازارچه نیکوکاری آسایشگاه معلولان شهید فیاضبخش هیچگاه از ذهن پریسا پاک نمیشود. او در این باره میگوید: «بازارچه نیکوکاری آسایشگاه شهید فیاضبخش در شهریور سال1398 برگزار شد و 40غرفهدار از فروشگاهها، صنوف و واحدهای تجاری معتبر با نیت خیرخواهانه در این بازارچه مشارکت داشتند.
واقعا 5روز به یادماندنی داشتیم، در هر روز بین 7 تا 10هزار نفر از این بازارچه دیدن میکردند و برخی از غرفهها تا 100درصد درآمدشان را برای مددجویان آسایشگاه در نظر میگرفتند. در آن بازارچه همه از جنس فرشتهها بودند، از غرفهداران خیّر گرفته تا هزاران زائر و مجاور نیکوکاری که از سراسر کشور آمده بودند و برای شادی فرشتههای فیاضبخش تمام تلاش خود را به کار بستند. این بیت از فردوسی بزرگ همیشه آویزه گوش من است: «نباشد همی نیک و بد پایدار، همان به که نیکی بود یادگار.»
کسادی بازار تقصیر چینیهاست
پریسا صیامی از واردات بیرویه صنایع دستی بنجل چینی به داخل کشور گلایه دارد. او معتقد است برای سالیان متمادی هنر دست ایرانیها در دنیا نظیر نداشت: «حصیربافی جنوبیها و صنایع چوبی شمالیها، قلمزنی مشهدیها یا سفال همدانیها واقعا منحصر به فرد بود اما چینیها چنان بر بازار صنایع دستی ایران چنبره زدهاند که نفسهای این هنر ناب ایرانی را به شماره انداختهاند. محصولات چینی با قیمتهای ارزان وارد کشور میشود و خریداران داخلی نیز با نگاهی ظاهری به این اجناس مشتری آن شدند. این محصولات هرچند در ظاهر فریبنده است اما عمر چندانی ندارد و پس از مدتی همه ظواهر خود را از دست میدهد. البته نمیشود همه کسادی بازار را هم بر گردن چینیها انداخت! نبود بازارهای فروش و کاهش تقاضا برای خرید، ناپایداربودن شغل پیشروی هنرمندان صنایع دستی، نوسان قیمت در تهیه مواد اولیه مرغوب و نبود مکان مناسب برای آموزش و ایجاد کارگاه از دیگر عواملی است که در این آشفتهبازار مؤثر است.»
کار در کارگاه خانوادگی
دختر خوشذوق محله کلاتهبرفی کار هنری را از پنجسالگی آغاز کرده است. پدرش سالهاست که در کارگاهی چرم کناره فرشها را تولید میکند. این کارگاه خانوادگی اداره میشود، مدیر کارگاه مهدی صیامی است. سایر کارکنان هم تکتم صیامی، پریسا و محمد علی هستند و پدر را در این حرفه یاری میکنند. او در توضیح کار پدرش میگوید: «پدر سالهاست که در زمینه تولید چرم دور قالیهای دستباف و ماشینی فعالیت دارد. جنس این چرمها از نخ و مواد پلاستیکی است و به دلایلی همچون پوشاندن محل میخ یا سوزنخوردگی کناره فرش، جلوگیری از سرخوردن فرشها بر روی سطوح سرامیک و سنگ و پارکت، زیباسازی کنارههای فرش و یکدست کرددن سطح فرش استفاده میشود. پدرم سالهاست که در این حرفه فعالیت دارد و با بهترین کارخانجات تولید فرش در مشهد همکاری میکند. به نظرم تداوم این موفقیت ریشه در کار گروهی و خانوادگی دارد که همگی اهداف و ارزشهای مشترکی را دنبال میکنند. تعهد به کار، وفاداری، کاهش هزینهها، درک متقابل و آموزش مداوم از جمله مزایایی است که این کارگاه خانوادگی را برای سالیان متمادی سر پا نگه داشته است.»
کسب افتخار با «افسانه ماردوش»
پریسا صیامی علاوه بر هنر صنایع دستی، عاشق تئاتر است و بازی در چندین نمایش معروف و بهیادماندنی از جمله «افسانه ماردوش» و «هیولای هزارساله» به کارگردانی محمد جهانپا را تجربه کرده است و به دنبال فرصتی برای ادامه این مسیر در آینده است.
بانوی هنرمند منطقه ما درباره تجربه بازیگریاش توضیح میدهد: «اگر به دنبال صنایع دستی نمیرفتم حتما بازیگر میشدم، البته سرانجام لذت بازیگری را با ایفای نقش در تئاتر «افسانه ماردوش» تجربه کردم، نمایشنامه این اثر برگرفته از داستان شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است و سرگذشت ضحاک، پادشاه بیدادگر و مستبد ایران زمین را روایت میکند که پس از جمشید بر اریکه پادشاهی مینشیند. این نمایش در بیستوششمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان که در همدان برگزار شد، حضور داشت و جوایز متعددی از جمله بهترین کارگردانی، بهترین طراحی صحنه، بهترین نورپردازی و بهترین نمایش از نگاه مردم را به خود اختصاص داد. «هیولای هزارساله» دیگر نمایشی است که در آن به عنوان عروسکگردان به ایفای نقش پرداختم. البته این نمایش بهدلیل شیوع ویروس کرونا روی صحنه نرفت و برای ارائه در فضای مجازی و شبکههای تلویزیونی تهیه و فیلمبرداری شده است.»