رضا میرزاده
«ساعت حدود 14:30 روز سی ام اردیبهشت ماه 1403 زنگ تلفن همراهم به صدا در آمد. تازه از محل کار به منزل برگشته بودم و ساعت اداری تمام شده بود. جانشین فرماندهی مرزبانی استان پشت خط تلفن بود و از من خواست ضمن همراه داشتن لباس گرم، به اداره برگردم...»
روایت «موتورسواران» از اینجا و با این جملات «توحید حلاجی» از کارکنان فرماندهی مرزبانی آذربایجان شرقی آغاز می شود. از آن زمانی که فرمانده ارشد، او را برای انجام کاری خارج از ساعت اداری فرا می خواند و حتی جزئیات کار را هم برای او بیان نمی کند.
حضور موتورسواران در محل حادثه
عصر یکشنبه 30 اردیبهشت و پیش از آنکه خبر «فرود سخت» مسافران پرواز اردیبهشت در رسانه ها منتشر شود، بین نیروهای پشتیبانی و امدادی استان آذربایجان شرقی تکاپوی فراوانی شکل گرفته بود. پیرو خبر گم شدن بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهان، نیروهای امدادی و امنیتی پیش از همه خود را به منطقه حدودی گم شدن بالگرد در منطقه جنگلی دیزمار در شمال ورزقان رسانده بودند تا در شرایط آب و هوایی بسیار نامساعد منطقه بتوانند خبری از مسافران پرواز بیابند. اما در نهایت تقدیر این گونه رقم خورد که تیم موتورسواران به عنوان نخستین عوامل جست وجو، صبح دوشنبه 31 اردیبهشت ماه در منطقه ای صعب العبور با بقایای به جا مانده از سقوط بالگرد و پیکر هشت شهید خدمت مواجه شدند. موتورسوارانی که سرما و سختی و خطرات موتورسواری در آن شب مه آلود و در جنگل های تاریک را به جان خریدند تا بتوانند اثری از مسافران پرواز بیابند.
درباره مستند «موتورسواران»
درباره این واقعه، مستندهای متعددی ساخته شده و در میان مستندسازانی که به این موضوع پرداختند، مسعود دهنوی با رویکردی متفاوت تلاش کرد روایت نخستین تیمی که خود را به محل حادثه رساندند، روایت کند. شش موتورسوار که سال هاست آخر هفته های خود را به موتورسواری در کوهستان اختصاص داده اند. در مسیرهای کوهستانی و جنگلی این منطقه تردد می کنند و موتورسواری را به عنوان علاقه و تفریح و ورزش خود انتخاب کرده اند و همین مسئله هم موجب شده بیش از دیگران با جزئیات منطقه آشنا باشند. موتورسوارانی از اقشار اغلب محروم جامعه و از دل مردم که «عشق موتور» هستند. به جز یکی از آن ها که از کارکنان مرزبانی فراجاست، اغلب در مشاغل خدماتی مشغول به کار هستند و با کد یمین و عرق جبین، نان آور خانواده خود هستند.
دهنوی تلاش کرده در قالب مستند «موتورسواران» حرکت انسانی و تکلیف مدارانه این موتورسواران را که بدون هیچ چشمداشت، تلاش کردند در آن شب سرد و سخت و بارانی بتوانند اثری از مسافران پرواز اردیبهشت پیدا کنند در قاب های مستند به تصویر بکشد و روایت های «توحید حلاجی»، «علی ذوالفقاری»، «امیرحسام نشانی»، «علی زارعی»، «فرشید مصیبی» و «حسین فولادی» را ثبت و ضبط کند. هر چند به نحوه پخش این مستند در رسانه ملی هم گلایه دارد و معتقد است با وجود آنکه در ساخت مستند تلاش کرده مفهوم «مردم» را در قالب مردمی بودن این تیم موتورسواری به تصویر بکشد، اما حدود شش دقیقه از این مستند، بدون بیان هیچ توجیه و توضیح منطقی در رسانه ملی سانسور شده و پخش
نشده است.
دهنوی در خلاصه توضیح این مستند آورده است: «در طولانی ترین و سخت ترین شب سال ۱۴۰۳ تمام مردم ایران منتظر یک خبر بودند. شش موتورسوار با انگیزه های شخصی، شبانه و در مه و باران، جنگل های ارسباران را به امید پیدا کردن بالگرد جست وجو کردند؛ مستند سینمایی «موتورسواران» قصه جست وجوی شبانه این موتورسواران در آن شب مهم است.»
اکران «موتورسواران» در مشهد
اما هم زمان با حضور این موتورسواران در مشهد که برای زیارت حرم مطهر رضوی مشرف شده اند، مستند «موتورسواران» نیز در برخی از نقاط مشهد و از جمله سالن همایش های آستان قدس رضوی اکران شد و در حاشیه آن، بینندگان این مستند هم به گپ وگفت با این موتورسواران شجاع نشستند.
«زنده پیدا کردن» مسافران پرواز اردیبهشت، نهایت خواسته ای بود که این موتورسواران نتوانستند به آن دست پیدا کنند. متأسف هستند از اینکه هر چه در آن شب مه آلود و سرد و بارانی تلاش کردند، به نتیجه نرسید و نتوانستند با زنده پیدا کردن شهدای خدمت، کام مردم را شیرین کنند. اما معتقد هستند تا آنجا که از دست آن ها برآمده، تلاش خود را کرده اند و همه مشکلات مسیر هم باعث نشده در انجام تکلیف انسانی خود کوتاهی کنند.
حتی برای آن ها شایعات افرادی که بیان می کنند پیش از آن ها به محل حادثه رسیده اند هم مهم نیست. آن ها در همان شب و در همان مسیر سخت، جان خبرنگار ترکیه ای را که مدعی شده بود نخستین کسی بوده که به محل حادثه رسیده است نیز نجات داده و مانع از سقوط او به دره شده اند. اما معتقدند «شهادت» حق این مسافران بوده و بهترین سرنوشت معنوی بوده که برای آن ها رقم خورده است.