رضا میرزاده
چند روزی است که گوشه گوشه ایران جانمان بوی شهادت گرفته است. این بار با دشمنی روبه رو هستیم که سال ها بود رویارویی با آن را انتظار می کشیدیم، ولی این دشمن دیرینه، نه در میدان جنگ که در کوچه و خیابان، و نه با نظامیان که با غیرنظامیان و زن و بچه و کودک و خرد و کلان، سر جنگ را باز کرده است.
دشمنی که بیش از هفتاد سال است مردم ارض موعود و فلسطین عزیز را به خاک و خون کشیده است و در این راه از هیچ جنایتی فروگذار نکرده، به بیمارستان و درمانگاه و مدرسه و اردوگاه آوارگان و هیچ چیز و هیچ کس رحم نکرده و فقط طی بیست ماه گذشته بیش از 55 هزار نفر را در غزه قهرمان به خاک و خون کشیده است، این بار سرمست و دلگرم به حمایت ارباب یانکی خود در آن ینگه دنیا و کمک تسلیحاتی و اطلاعاتی که به او رسانده، به خود جرئت داده که به ایران جان ما تعرض کرده و نه حتی اهداف نظامی، بلکه خانه های مسکونی و بیمارستان و مراکز عمومی را هدف قرار داده است. در این تهاجم، جمعی از مردم عزیز ایران جان، شهد شهادت نوشیده اند و داغ نبودن آن ها را بر دل های ما گذاشته اند.
در میان این شهدا که از هر طیف و گروهی نیز بوده اند، یکی از بانوان هنرمند این سرزمین نیز به شهادت رسیده است. شهید منصوره عالیخانی، هنرمند نقاش و از شاگردان استاد کاظم چلیپا، که طی سال ها فعالیت هنری، آثار متعددی را در زمینه نقاشی، تصویرسازی کتاب و پژوهش هنر خلق کرده و در پایان کار نیز نام خود را به عنوان اولین شهید هنرمند جنایت صهیونی در ایران، ماندگار کرده است.
شهادت آرزوی هر فرد مؤمن و معتقد است
مسعود شجاعی طباطبایی، هنرمند گرافیست و کاریکاتوریست و مدیر سابق خانه کاریکاتور ایران و مدیر پیشین مرکز تجسمی حوزه هنری، درباره این هنرمند شهید می گوید: شهید منصوره عالیخانی، از هنرمندان پیشکسوت در حوزه هنرهای تجسمی در حوزه هنری انقلاب اسلامی بود که کارهای مؤثری را در عرصه نقاشی ارائه داد.
انسانی مهربان و فهیم که آثار او، مؤید روش و منش او است و آخرین اثری که در حال خلق آن بود و با شهادت او نیمه تمام ماند نیز در ارتباط با عاشورا بود.
وی می افزاید: شهادت این بانوی هنرمند توسط شقی ترین دشمنان بشریت، رقم خورد. نوعی از عروج که منتهای آرزوی همه ماست و شهادت او، نه جای تسلیت که جای تبریک دارد. هر چند فقدان او، جامعه هنری را متألم و متأثر می کند، اما از سوی دیگر، عاقبتی است که نهایت آرزوی هر فرد مؤمن و معتقد است و درباره او نیز به این شکل رقم خورده است.
شجاعی طباطبایی بیان می کند: این شهادت، وظیفه ما را در جریان هنر انقلاب و هنرهای آیینی، جدی تر می کند. این افراد، چراغ راه ما خواهند بود که حرکت خود را در این مسیر ادامه دهیم و کارهایی عرضه کنیم که در جامعه تأثیر بیشتری داشته و جریان ساز باشد. راهی که با خون شهید آغشته شده و معنای بیشتری پیدا می کند و قطعا برکت خون شهید می تواند تأثیر بیشتری بر کارهای ما داشته باشد.
باید افشاگر ظلم ظالم باشیم
وی تأکید می کند: به قول شهید آوینی، این شهدا نیستند که رفته اند. آن ها حاضر و ناظر بر ما هستند و از این پس، ما هستیم که باید این راه را دنبال کنیم. مسئولیتی بزرگ بر دوش ماست و به ویژه در این جنگ ناجوانمردانه که زنان و کودکان هدف شقی ترین افراد عالم قرار گرفته اند، ما هستیم که باید راه شهدا را ادامه دهیم. در فرهنگ ما، مفهوم شهادت با مفهوم سید الشهدا(ع) و عاشورا پیوند خورده است. پیام عاشورا برای ما عزت و آزادی از تعلقات است.
این هنرمند در ادامه می گوید: ما باید در این مسیر، افشاگر ظلم ظالم باشیم و با بهره گیری از گونه ای از هنر با عنوان «هنر افشاگر» و «هنر معترض»، ابعاد جنایت این دشمن خبیث و این غده سرطانی را به همه معرفی کنیم. مواردی که در نگاه استادان پیشکسوت حوزه هنری از جمله مرحوم حبیب ا... صادقی و مرحوم ابوالفضل عالی نیز مشخص و جاری بود.
قطعه هنرمندان با نام این شهید مزین شود
مدیر پیشین مرکز تجسمی حوزه هنری می افزاید: ما نیز آرزوی شهادت در سر داریم، باید تلاش کنیم کارهای مؤثری در مسیر تبیین و جهاد تبیین برداریم. باید با عزمی راسخ تر و با تصمیمی محکم تر در این مسیر حرکت کنیم و امید آن داریم که این رژیم غاصب نیز سرنگون شود. مردم فهیم ما نیز باید ماهیت دقیق این دشمن عالم هستی را بشناسند.
شجاعی طباطبایی در پایان سخنان خود می گوید: جای آن است که قطعه هنرمندان با نام او مزین شود و شرایطی فراهم شود که پیکر پاک این شهید در کنار سایر هنرمندان به خاک سپرده شود و این اتفاق ویژه، به عنوان یک پیام برای هنرمندان ثبت و ضبط شود.