گذری بر تاریخ سدسازی و نقش سد «گلستان» در تأمین آب شرب مردم ارض اقدس

بندِ حیات مشهد

شیرین سیدی| در شماره روز گذشته طی گزارشی با تیتر «دوازده قرن بی‌آبی مشهد» به بحران آب در دشت مشهد پرداختیم و گفتیم که مشهد در طول عمر هزارودویست‌ساله خود، اگرچه دارای باغ‌های سرسبز فراوانی بوده اما خشک‌سالی‌های بسیاری را هم تجربه کرده است و در این میان، مردمش بی‌آبی‌ فراوان دیده‌اند. هربار هم برای رفع این مشکل راهکارهایی اندیشیده شده که سدسازی یکی از آن‌ها بوده است. در این شماره می‌خواهیم از سدسازی بگوییم، راهکاری که برای جلوگیری از هدررفت آب و ذخیره این مایع حیات مورد‌استفاده قرار گرفت و برای حداقل چند‌دهه متمادی توانست مشکل دشت مشهد را حل کند.  

 

درباره حدود بند گلستان
بند گلستان سدی تاریخی در هشت‌کیلومتری غرب مشهد و چهار‌کیلومتری شمال‌شرقی شهر ییلاقی طرقبه قرار دارد که روی رودخانه گلستان مشهد ساخته شده و بخش عمده آب آن وقف آستان‌قدس‌رضوی است. طول بند 25 و ارتفاع آن حدود 28 متر است که اکنون حدود یازده متر آن را رسوبات پر کرده است. مصالح اصلی بنای بند هم آجر، سنگ، ملات آهک، شن و خاک است؛ به‌این‌ترتیب که وسط بنا با سنگ و ملات و سطوح خارجی آن با آجر کار شده است.
همچنین جالب است بدانید که این بند حوضه آبریزی به‌وسعت 302کیلومتر‌مربع را شامل می‌شود و دارای یازده مدار آب است که از این عدد، هفت سهم متعلق به آستان‌قدس و چهار سهم نیز متعلق به مسجد جامع گوهرشاد است. مازاد آب این سد هم در گذشته پس از سیراب کردن ییلاقات مشهد، اگر مازادی داشته به مصرف اراضی آبکوه و سعدآباد می‌رسیده است.

 

حفر چاه عمیق و مشکلات زیست‌محیطی
در دهه20‌قرن14خورشیدی مشهد در آستانه بهره‌مندی از لوله‌کشی آب قرار داشت. در آن دوران دو نهر نادری و گناباد در مشهد و اطرافش جاری بود که اولی به‌خاطر داشتن املاح بسیار برای شرب نامناسب اعلام شد و دومی هم به مصرف اراضی احمدآباد، ملک‌آباد و چهارراه لشکر که زیرمجموعه آستان‌قدس بودند، می‌رسید.
در همین ایام، برای آوردن آب به لوله‌های فلزی، پیشنهادی مطرح شد: حفر چاه عمیق. سال‌1324خورشیدی این اتفاق افتاد و مسئولان برای آزمون و خطا هم که شده دو حلقه چاه در میل کاریز حفر کردند اما پس از مدتی از این کار منصرف شدند، زیرا حفر چاه علاوه بر هزینه بسیار زیادی که داشت، سبب خالی شدن سفره‌های آب زیرزمینی و  مشکلات زیست‌محیطی در دراز‌مدت هم می‌شد. بالاخره سال 1335 با هر مشقتی که بود، مشهد در چندفاز صاحب آب شرب لوله‌کشی شد ولی موضوع کم‌آبی مسئولان را در نهایت به فکر ساخت سد انداخت.


لای‌روبی سدها و احیای آن‌ها
در دهه پایانی دوره پهلوی اول بود که موضوع ساخت سد مطرح شد. درواقع جامعه شهری مشهد در دوره قاجار، چاره‌ای جز تأمین آب از آب‌های سطحی و قنات‌ها نداشت اما موقعیت کوهستانی اطراف مشهد یکی از ویژگی‌هایی بود که امکان سدسازی را فراهم آورد.
در آن روزگار، از رشته کوه‌های بینالود و هزارمسجد دره‌های پرآبی به سوی دشت مشهد جاری بود که روی برخی از آن‌ها در گذشته بندها و سدهایی ساخته بودند و بقایای سدهای قدیمی در اطراف آن‌ها وجود داشت. برای نمونه بندهای فریمان، طرق و گلستان که تا دوره پهلوی برای مصارف کشاورزی استفاده می‌شدند و به‌خاطر گل‌و‌لای تلنبار شده در طول قرن‌ها، رسوب گرفته و گنجایش آب آن‌ها بسیار کم شده بود، در زمان پهلوی اول لای‌روبی شدند؛ همچنین نقشه ساختمان تعدادی از سدها و بندهای جدید تهیه و سدهایی ساخته شدند یا حیات دوباره گرفتند.
در کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» دراین‌باره چنین آمده است: «از دوره رضاشاه با توسعه شهرنشینی از یک‌سو و ضرورت تهیه آب سالم و بهداشتی از سوی دیگر، برای اولین بار چالش بین استفاده از قنات و سایر روش‌های تأمین آب مطرح شد. وزارت داخله یکی از برنامه‌هایش را لوله‌کشی و تأمین آب از منابعی غیر از قنات‌ها قرار داد. به‌همین‌دلیل مطالعات علمی برای آن انجام گرفت. ابتدا یک مهندس روسی به نام کلاف که مدتی با بلدیه مشهد همکاری می‌کرد، گزارشی درباره بند طرق تنظیم کرد که در ۲۲ شهریور ۱۳۱۵ خورشیدی، توسط کارل فریش، مهندس وزارت داخله، برای والی خراسان فرستاده شد.
کارل فریش مأموریت داشت مطالعات لازم را برای آب شرب شهر مشهد انجام دهد. او در سال ۱۳۱۱خورشیدی برای مطالعه درباره بند طرق برای افزایش آب شرب شهر اقداماتی انجام داد و برای بررسی محل و نقشه‌برداری به بند طرق رفت و گفت که ساختمان این سد جدید، فوق‌العاده از هرحیث نافع است؛ البته آستان قدس  هم اگر مایل باشد در این عمل با شهرداری مشهد شرکت کند، مانعی ندارد.
کارل فریش مهندس در تیرماه ۱۳۱۱ خورشیدی همراه رئیس بلدیه برای مطالعه به خارج شهر مسافرت کرد و آب نوچاه، عنبران، سوران شاندیز، دهشک، آب چشمه‌گیلاس، آب نهر خیابان (نهرنادری یا نهر شاهی) و بند طرق را معاینه کرد.»
او در گزارشش آب بند طرق را بهترین آب شرب معرفی می‌کند اما این سد گویا در آن دوران حدود 300هزار مترمکعب بیشتر آب نداشته و این مقدار کفاف آب مصرفی مشهد را نمی‌داده است؛ پس مسئولان باید راهی دیگر می‌اندیشیده‌اند؛ بنابراین کارل فریش مأمور بررسی آب بند گلستان می‌شود. این کار در سال 1316خورشیدی به الکساندر پولاک سپرده شد. پس از پایان بررسی‌ها، مهندس اکبر امینیان -یکی از افرادی که در آلمان تحصیل کرده و در سال 1314 خورشیدی به‌عنوان مهندس شرکت کل ساختمان حوزه مشهد منصوب شده بود- مسئولیت تعمیر و احیای بند گلستان را برعهده گرفت. بند گلستان احیا شد ولی باز هم کفاف آب مصرفی مشهد را که هر‌روز بر جمعیت زائران و مجاورانش افزوده می‌شد، نمی‌داد؛ آن‌چنان که از سال 1325خورشیدی آب دشت مشهد به‌مرور کاهش پیدا کرد.


طرح ساخت سد «طرق» و «کارده»
مشهد هرروز بی‌آب‌تر می‌شد ولی خبری از سدسازی نبود، زیرا به عقیده مسئولان وقت، این کار صرفه اقتصادی نداشت. این روند ادامه یافت تا اینکه باقر پیرنیا در دوره استانداری خود، متوجه شد تنها راه گشایش معضل کمبود آب مشهد، ساختن سد طرق و کارده است. او پس از گفت‌وگو و نامه‌نگاری‌های فراوان با سازمان برنامه، سرانجام به مهندسان مشاور دستور بررسی و تهیه طرح ساخت سد را داد.
با‌این‌همه برابر گزارش‌های باقی‌مانده از آغاز دهه50قرن14خورشیدی است که سازمان برنامه به مسئله آب در خراسان و مشهد توجه می‌کند، دلیلش هم خشک‌سا‌لی اواخر دهه ۱۳۴۰ و همچنین صنعتی شدن شهر است.
علی‌اکبر گلشن آزادی ۱۶فروردین۱۳۵0 ضمن انتقاد درباره بحران آب، به ساخت سد اشاره می‌کند و می‌نویسد: «حرف ما خراسانی‌ها، مخصوصا مشهدی‌ها، این است که باید تا چندسال دیگر آب نوشیدنی نداشته باشیم؟ آیا این سدهای کهنه از میان رفته، نباید تجدید شود یا یک سد در این سرزمین ساخته شود که این‌طور قنات‌ها و چاه‌های عمیق دشت مشهد از میان نرود؟»


سد «گلستان» به کمک سدهای مشهد می‌رود
پس از این مشکلات است که سدسازی در اطراف مشهد و درست در دهه پایانی دوره پهلوی دوم موردتوجه قرار می‌گیرد. راهکاری که در آن زمان مطرح می‌شود، تبدیل بند گلستان به یک سد بسیار بزرگ است. مهندس رجبیون، مدیرعامل وقت سازمان آب مشهد، در ۱۹فروردین ۱۳۵۲خورشیدی، از قدردان، یکی از نمایندگان مجلس در شورای ملی، می‌خواهد برای تأمین آب شهر در سال‌های آینده اقدام شود و همچنین پروژه سد کارده که تا آن روز به پایان نرسیده بود، به سرانجام برسد.
در همین دوران، روزنامه آزادی هم اظهار امیدواری می‌کند نمایندگان پای‌کار بیایند و «فکری اساسی به حال آب مشهد و احداث سد کارده بنمایند.»
مهم‌ترین پروژه اما بند گلستان است. در این سال (فروردین 1352خورشیدی) آستان‌قدس‌رضوی به‌منظور بالا بردن ظرفیت دریاچه گلستان، تعمیراتی انجام می‌دهد و ارتفاع بند را شش متر افزایش می‌دهد. همچنین در قسمت انتهای غربی تاج بند، پنج دریچه خروجی آب با شش پایه بتنی می‌سازد و پس از این تغییرات، سد گلستان به‌صورت رسمی در فروردین سال 1353 بهره‌برداری می‌‌شود. ناگفته نماند که در همین زمان کتیبه‌ای نیز در انتهای قسمت شرقی تاج بند، بر روی صخره‌ها نصب شد که اکنون نوشته‌های آن به‌زحمت خوانده می‌شود.
خوب است بدانید پس از احیای بند گلستان، سدهای دیگری که پیش از این طرح آن‌ها کج‌دارومریز پیش رفته بود هم به جمع سدهای مشهد پیوستند و کار ساختمان‌ آن‌ها سرعت گرفت. کارهای مقدماتی این سدها از سال ۱۳۵۵خورشیدی آغازی دوباره گرفت و نخست سدهای طرق و کارده ساخته و در مرحله دوم هم سدهای فریزی، ارداک و رادکان به‌عنوان پشتوانه سدهای مذکور پی‌ریزی شدند. مخارج ساخت دو سد کارده و طرق در دهه50،  حدود 330‌میلیون ریال برآورد شد؛ سدهایی که البته با آغاز انقلاب اسلامی، در اوایل دهه60 بهره‌بردای شدند.

پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->