همتی: دولت چهاردهم مصمم به حذف رانت و کاهش کسری بودجه است توضیحات وزیر صنعت درباره افزایش قیمت خودرو‌های ایرانی سه واحد صنفی در مشهد پلمب شدند (۲ آذر ۱۴۰۳) افتتاح نوزدهمین نمایشگاه تجهیزات پزشکی مشهد | حضور ۷۰ شرکت تولیدکننده تجهیزات پزشکی در نمایشگاه مشهد + ویدئو یارانه دهک‌های چهارم تا نهم واریز شد ‎+ فیلم وزیر صمت: مجوز برای ته‌لنجی‌ها و کولبران اعطا شد گذاشتن زباله دم در سیاره پیش‌فروش فیدلیتی با تحویل فوری از شنبه آینده (۳ آذر ۱۴۰۳) + قیمت و لینک ثبت‌نام بخشنامه جدید بانک مرکزی | معاملات بازار ارز تجاری از شنبه (۳ آذر ۱۴۰۳) عملیاتی می‌شود راهکار قانونی کارگران درقبال کارفرمایانی که با مرخصی آنان موافقت نمی‌کنند، چیست؟ ویدئو | اولین واکنش وزیر کار به واریزنشدن یارانه آبان‌ماه دهک‌های چهارم تا نهم هماهنگ‌کننده ملی بریکس جمهوری اسلامی ایران: ما می‌توانیم الگوی کشورمان را به سایر کشور‌ها صادر کنیم نرخ طلا و سکه در مشهد اعلام شد (یکم آذر ۱۴۰۳) علت واریز نشدن یارانه آبان ۱۴۰۳ چیست؟ + جزئیات ویدئو | وزیر کار: مشکل کارگران شرکتی در دستور کار دولت قیمت امروز دلار، طلا، سکه و ارز دیجیتال (یکم آذر ۱۴۰۳) | پرواز بیت کوین به کانال ۹۷ هزار دلار اهدای نشان «فداکاری» به خانواده‌های شهیدان پدافند هوایی از سوی فرمانده کل ارتش + تصاویر خودرو و مسکن دو آرزوی دست‌نیافتنی برای کارگران فروش سکه‌های حراجی به مرز ۵۰۰ هزار سکه رسید ماهی کیلویی چند؟ (یکم آذر ۱۴۰۳) + جدول قیمت هزینه سرویس و تعمیر پکیج در مشهد چقدر می‌شود؟ | بازار داغ، اما مشتریان ناراضی از خدمات افزایش ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومانی قیمت انواع خودرو در بازار (یکم آذر ۱۴۰۳) ۱۱۷ هزار کلنی زنبور عسل در شهرستان مشهد سرشماری شد تأثیر افزایش قیمت کارخانه‌ای خودروسازان بر بازار آزاد چه بود؟ | رشد ۴۲ میلیونی قیمت خودرو در آبان ۱۴۰۳ یارانه نقدی آبان ۱۴۰۳ کی واریز می‌شود؟ + توضیحات سرپرست سازمان هدفمندی یارانه‌ها چه خبر از بازار مسکن؟ | تأثیر نوسانات ارزی محدود به خریداران مردد رفع موانع مالی خراسان رضوی در انتظار تصمیمات کمیسیون هماهنگی بانک‌ها هیچ ردیفی در بودجه برای افزایش یارانه‌ها پیش‌بینی نشده است | دهک‌بندی‌ها هر ۶ ماه یک‌بار گاز ادارات و اماکن عمومی پرمصرف تهران قطع خواهد شد
سرخط خبرها

وجدان بیدار

  • کد خبر: ۱۸۶۸۰۷
  • ۱۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۴
وجدان بیدار
وقتی مرد وارد خانه شد دید همسرش سفره را پهن کرده و منتظرش است. او گفت: اصلا نمی‌تونم لب به غذا بزنم. منظره‌ای دیدم که اشتهام کور شد.

وقتی مرد وارد خانه شد دید همسرش سفره را پهن کرده و منتظرش است. او گفت: اصلا نمی‌تونم لب به غذا بزنم. منظره‌ای دیدم که اشتهام کور شد.
زن گفت: مگه چی شده بود؟
تو قصابی همان طورکه داشتم پول خرید‌ها رو حساب می‌کردم دیدم یک نفر اومد گفت: اندازه ۱۰ هزار تومن بهم گوشت چرخ کرده بدین. طاقت نداشتم این منظره رو ببینم و نفهمیدم بهش گوشت دادن یا نه. ولی آخه گوشت به این گرونی، ۱۰ هزار تومن گوشت چیزی نمیشه. اصلا میشه اندازه ۱۰ هزار تومن گوشت روی ترازو کشید؟
زن گفت: حالا فکر نکن. بیا سر سفره ناهارت رو بخور.

واقعا خوش به حال همون کسایی که وجدان ندارن، راحت این چیز‌ها رو می‌بینن و باز هم بی تفاوت اند. من از گلوم پایین نمیره. برای اینکه اسراف نشه فقط همین ته دیگش رو می‌خورم. شاید تا یکی دو هفته نتونم چیزی بخورم.
بعد از خوردن ته دیگ گفتم: البته شما زحمت کشیدی و غذا درست کردی زشته من از تمام دستپخت شما فقط ته دیگش رو بخورم. فقط در حد یک کفگیر برام بریز.

سپس از سر سفره بلند شد و به سمت یخچال رفت و با یک نوشابه خانواده برگشت و گفت:، چون همین طوری پایین نمیره، باید نوشابه هم کنارش باشه.
چند بار بشقابش پر و خالی شد و آخرین جرعه بطری نوشابه نوشیده شد. مرد همان کنار سفره دراز کشید و گفت: این قدر منظره امروز روی من تأثیر بدی گذاشت که فکر کنم امشب بی خوابی به سرم بزنه و نتونم شب خوب بخوا.

دو ساعت بعد مرد از خواب بیدار شد و در حالی که چشمانش را می‌مالید گفت: فکر کنم ذهنم آماده دیدن منظره امروز ظهر نبود و روش خیلی فشار اومد که این قدر خوابیدم. وجدان بیدار من باعث این خواب طولانی شد.
بعد هم رفت در یخچال را باز کرد و یک پنیر برداشت و گفت: ظهر به خاطر اون منظره غذا از گلوم پایین نرفت. الان یکی دو لقمه نون و پنیر بخورم. یک خربزه هم از داخل یخچال برداشت و گفت: این هم خراب میشه اگه امروز قاچ نشه.

مرد وقتی خواست پوست و دانه خربزه را بریزد چشمش به قوطی ارزن افتاد.
زنش گفت: می‌خوای غذای پرنده‌ها رو هم بخوری؟
مرد همان طور که چند دانه ارزن توی دهانش می‌گذاشت گفت: فقط می‌خام بدونم ارزن چه مزه ایه.
بعد ازاینکه مرد چند مشت ارزن خورد ناگهان حس کرد حال خوبی ندارد. چشمانش را بست و هنگامی که باز کرد دو نفر را با روپوش سفید بالای سر خودش دید.

ببخشید، شما؟
ما ۱۱۵ هستیم. به ما زنگ زدند گفتند شما از حال رفتین. فکر می‌کنی علتش چی بوده؟
صدای مرد حزن آلود شد و گفت: امروز منظره‌ای دیدم که دیگه غذا از گلوم پایین نرفت. فکر کنم از گرسنگی ضعف کردم و از حال رفتم. شما بهم سرم تقویتی می‌زنین؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->