نخستین روز از دهه کرامت، فراخورد زادروز حضرت معصومه (س)، روز «دختران فاطمی، نور چشم اهل خانه» نام گرفته است. به طبع سرمشق برتر برای دختری که بناست در جامعهای با اکثریت شیعه پرورش یابد، شخصیت و سیره حضرت فاطمه زهرا (س)، جده اطهر حضرت معصومه (س)، است. اما ادبیات چگونه میتواند این سرمشق را به شکلی مؤثر پیش روی دختران دوستدار ادب بگذارد؟
نگارنده به عنوان کسی که دغدغه ادبیات به ویژه ادبیات خلاقه (شعر و داستان) دارد، بر این باور است که محتوای شایسته در ظرف مناسب است که تأثیر بسزا میگذارد. اگر پرداختن به اخلاق و زندگی و ویژگیهای اهل بیت (ع) آن محتوای درخور مدنظر است، ظرف بایسته، شعر و داستانی است که ضمن جذابیت داشتن برای مخاطب، به بهترین گونه شدنی این محتوا را به او عرضه میکند.
ایران و ادبیات فارسی با وجود غلبه فرهنگ مردانه بر تاریخ جهان، در مقام مقایسه پیشینهای کمابیش پذیرفتنی از دید حضور دختران و زنان در عرصه ادب نشانمان میدهد. این پیشینه از رخ نمودن گردآفرید (دختر ایران دوست داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی) تا رابعه شاعر که خود سرگذشتی داستانی و جذاب دارد و از فخرالدوله (دختر ناصرالدین شاه و کاتب و تصویرگر افسانه امیرارسلان) تا دختران شاعر و داستان نویس روزگار ما را در بر میگیرد. این میان، آسیبهایی ادبیات ما را تهدید میکند که شاید فرق چندانی میان مرد و زن نگذارد.
بااین حال، در این یادداشت بیشتر به مواردی اشاره خواهم کرد که درنگ در آن میتواند ادبیات خلاقه شایسته تری را به قلم و برای دختران ما محقق سازد. بدیهی است شاعر و نویسندهای که بنا دارد برای پرورش دختران فاطمی بنویسد، باید در این زمینه دانش و بینشی درخور داشته باشد؛ امری که با غور لازم و کافی در اقیانوس معارف شیعه، به ویژه مباحث مرتبط با آموزش وپرورش دختران از نگاه اهل بیت (ع)، به دست میآید. این مطالعات هوشمندی ویژه میطلبد تا سره از ناسره و روایات و مفاهیم اصل از بدل تمییز داده شود.
چه بسا نبود تخصص و شناخت به اندازه، پرورشی وارونه آنچه هدف است، به بار بیاورد. دراین باره، مطالعه هدفمند و بابرنامه منابع، همراه با بررسی نقدهای مربوط و راهنمایی خواستن از دانشوران معارف شیعی، سودمند خواهد بود. از سوی دیگر، قالب ارائه این محتوا یعنی ظرف شعر و داستان باید جایگاهی شایان داشته باشد. خوشبختانه در سالهای گذشته هم منابعی ارزشمند به صورت کتاب و مقاله (اعم از کاغذی و مجازی) در دسترس است و هم آموزش پیشرفت کرده است.
خیلی از نویسندگان امروز میتوانند در جلسات آموزشی ادبی که در بنیادها و نهادهای خصوصی و دولتی برگزار میشود، برای نمونه مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرها یا کافه کتاب ها، با پرداخت هزینه و گاه رایگان شرکت کنند. همچنین فضای مجازی و مطالب و امکانات فزون از شمار آن (از قبیل کلاسهای آنلاین) فرصتی کم مانند در اختیار اهل قلم گذاشته است که پیش از این فراهم نبود.
مراجعه به پژوهشها و نقدهایی که ادبیات داستانی و سرودههای گذشته را از لحاظ محتوا و نیز از دید شکل و قالب و ساختار بررسی کرده است، میتواند نویسنده را از تکرار خطاهای گذشتگان بازدارد؛ اشتباهاتی مانند بی توجهی به جذابیت موردنیاز آفرینه ادبی برای مخاطب در رقابت با نمونههای خارجی، مستقیم گویی مفاهیم و شعارزدگی که بیش از تأثیرگذاری ممکن است مخاطب را پس بزند و جز این ها.
فراموش نکنیم که امروزه مخاطب کودک و نوجوان و حتی جوان در معرض انواع آسیبهای اجتماعی از یک سو و محتواهای سرگرم کننده و متنوع، اما کم ارزش یا ضدارزش از سوی دیگر است. این مخاطب که در عصر فراوانی و یکه تازی رسانهها نیز به سر میبرد، به سادگی یا بدون گرفتن حالت تدافعی، شعر و داستان ما را نخواهد خواند. سخن آخر اینکه اگرچه مخاطب یادشده یعنی دختران جامعه ما از نصیحت خوششان نمیآید و ما به عنوان شاعر و نویسنده نیز میانه خوبی با پند و اندرزی نداریم که مستقیم به ما داده شود، نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر: جذاب بنویسیم و عمیق تا تأثیر تربیتی مدنظر را بگذاریم