حاشیه‌های آقای سرخ پوست

سعید جلائیان - ساعت 19، حدود یک ساعت زودتر از موعد مقرر به سینمای اطلس می‌رویم تا به خیال خودمان جزو نفرات نخستی باشیم که به استقبال محمدزاده می‌رود.
اما در بدو ورود، با جمعیتی مواجه شدیم که چشم انتظار بازیگر محبوبشان هستند. 

لحظه‌ ورود بازیگر
یکی از کسبه‌ این طبقه می‌گوید برای هیچ بازیگری تاکنون این اندازه جمعیت به اطلس نیامده است. حتی وقتی که امین حیایی آمد از کنار من عبور کرد، اول متوجه نشدم ولی امروز به اندازه‌ چند روز فروش کردم.
تمامی بلیت‌های فیلم سرخپوست از ساعت‌ها قبل به اتمام رسیده است. دقایقی از ساعت 20 گذشته است که خودرو محمدزاده و کارگردان مشهدی فیلم سرخپوست به مجتمع اطلس می‌رسد. در ابتدا محافظان از خودرو خارج شدند و سپس آقای بازیگر. طرف‌داران پشت سر او حرکت ‌می‌کنند. با باز شدن درهای آسانسور و دیدن محمدزاده یا بهتر بگوییم محافظان او، صدای کر کننده سوت و تشویق همراه با جملات کوتاه محبت‌آمیز از سمت طرف‌داران این بازیگر تمام فضای مجتمع اطلس را پر می‌کند.

بلیت گرفتن عکس! البته شاید
مانع از گیشه بلیت به جایگاه بازیگر سینمای ایران کشیده شد که سد محکمی را بین طرف‌داران بی‌شمار آقای بازیگر و او شکل داده است. البته آن‌هایی که قبل از کشیدن این مانع از آن عبور کرده‌اند، نیازی به پرداخت هزینه ندارند اما آن دسته که این طرف هستند و مشتاق دیدن آقای بازیگر باید بلیت عکس گرفتن! خریداری کنند تا بتوانند از مانع عبور کنند. خیلی زود صدای جیغ و فریاد همه را متوجه بازگشت محمد‌زاده به سالن می‌سازد. او در میان تشویق طرف‌دارانش در بخشی که برای عکس گرفتن آماده شده است، قرار می‌گیرد و دقایقی را در جمع آن‌ها به گرفتن عکس یادگاری سپری می‌کند.

گروه‌های سنی متفاوت
همه قشری هستند. زن و مرد. نوجوان و مسن! یکی از نوجوانانی که به محض ورودش به سالن مدام بی‌هدف نام محمدزاده را بر زبان می‌آورد، زهرا نام دارد. او 10سال سن دارد و پدرش را مجبور کرده است شغلش را در این ساعت رها کند و به همراه با او برای دیدن محمدزاده بیاید. علی حسینی پدر زهرا می‌گوید: واقعا نمی‌دانم این بازیگر کیست، که حالا باید برای لحظه‌ دیدنش و احتمالا عکس گرفتن با او 24هزار تومان پول بپردازم! زهرا با گلایه از پدر می‌خواهد وقت را به بطالت نگذراند و با خرید بلیت او را به رؤیای از نزدیک دیدن این بازیگر برساند. حسینی نیز دختر خود را به آغوش می‌کشد و با پرداخت این وجه می‌تواند چند متری را جلوتر برود.

اندوه بزرگ جاماندگان
احمد جهانی 60سال سن دارد و به گفته‌ خودش از بین فیلم‌های ایرانی تنها آن‌هایی را نگاه می‌کند که اصغر فرهادی کارگردانش است و یا حداقل بین حامد بهداد، نوید محمدزاده و شهاب حسینی یک کدام در آن فیلم بازی کرده باشند. جهانی که با دیدن حجم جمعیت طرف‌داران محمدزاده برای خرید بلیت عکس! تردید پیدا کرده است، می‌گوید: نمی‌دانم این چه برنامه‌ریزی کردن است!
چهر‌ه‌ درهم یکی از دختران جوانی که به امید دیدن محمدزاده از خیابان فداییان اسلام خود را به مجتمع اطلس رسانده است، توجه ما را جلب می‌کند. از او علت ناراحتی‌اش را می‌پرسیم که در پاسخ می‌گوید: از ساعت 6عصر به اینجا آمدم تا نوید را ببینم اما از همان ساعت اینجا رفته رفته شلوغ شد و آخر به علت شلوغی زیاد نتوانستم او را ببینم، حالا هم می‌گویند اگر بخواهم او را ببینم باید بلیت بخرم اما پول کافی به همراه ندارم برای همین اینجا ایستادم به امید اینکه برگردد و بتوانم ببینمش. دختر طرف‌دار محمدزاده می‌افزاید: با تمام وجود او را دوست دارم و حاضرم برای دیدن یک لحظه‌ او هر چقدر که لازم باشد منتظر بمانم.
صدای تشویق بلند ما را متوجه حرکت این بازیگر به داخل سالنی کرد که قرار بود فیلم سرخپوست در آن اکران شود. تعداد افرادی که برای عکس گرفتن بلیت خریداری کرده بودند زیاد نبود. بیشتر آن‌ها که به سد دیگر طرف‌داران این بازیگر برخورد کرده‌اند (به‌ویژه زهرا) با چهره‌‌هایی ناراحت در حال برگشت از میان جمعیت دیده می‌شوند.