فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

کنشگر یا فعال فرهنگی؟!

  • کد خبر: ۱۲۳۳۸۸
  • ۰۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۲
کنشگر یا فعال فرهنگی؟!
محمدجواد استادی - پژوهشگر مطالعات فرهنگی

جهان انسانی آکنده از واژگان و مفاهیم متکثر و گوناگون است. مفهوم‌سازی و پنداره‌سازی یکی از ویژگی‌های کوشش‌های انسانی است تا بدان‌جا که حتی در ساده‌ترین اقدامات وابسته به انسان، او می‌کوشد تا سپهر معنایی ویژه خویش را برای آن ایجاد کند. حال آنکه نسبت این مفاهیم ساخته شده با اهداف، فرایند‌ها و کارکرد غایی و پایانی کوشش‌ها چیست؟ خود محل پرسش و ابهام جدی است.

به زبان ساده باید گفت که مفاهیم ظاهراً نظری که برای توجیه و تفسیر کنش‌ها و فعالیت‌ها ارائه می‌شود اساساً چه اندازه الزامی، کاربردی و حتی منطقی است؟ دقت نداشتن به این مسئله باعث شده است تا جامعه ما به دلیل ویژگی‌های هیجانی خویش به‌سوی واژه‌سازی، جعل مفاهیم یا قرار دادن پنداره‌های نظری در جایگاهی بی‌ارتباط یا شایسته حرکت کند.

وجود چنین رویکرد‌هایی موجب می‌شود که جامعه به‌مرور زمان نسبت به بنیاد‌ها و مبانی نظری بی‌اعتماد شده و اگر توجهی نیز به این حوزه‌ها داشته باشد، سویه‌ای تزیینی، سرسری و روبنایی داشته باشد. آشفتگی ذهنی جامعه و تشتت فکری میان بخش‌های گوناگون نظام اجتماعی در رویارویی با انبوهی از مفاهیم که نسبت میان آن‌ها روشن نبوده یا در بنیاد خود بی‌معنا و ساختگی هستند، یکی دیگر از آسیب‌های این وضعیت است.

افزون بر اینکه در درازمدت ممکن است این مفاهیم که در جایگاه واقعی خویش به کار گرفته نشده‌اند، در اثر کاربرد بسیار و بسامد معنایی کاذب، به‌تدریج اصالت یافته و معانی واقعی را نیز حذف یا غیرکاربردی کنند.

مقصود رهبر معظم انقلاب از «دانش‌بنیاد» همین مسئله بایستگی توجه به مبانی آگاهی و ساختار‌های دانش به معنای گسترده و معرفتی آن برای انجام هر کنشی است. به عبارت بهتر هیچ فعالیت و رفتاری تا زمانی که شالوده‌ای برآمده از ساختارها، فرایند‌ها و خروجی‌های دانش نداشته باشد، کارساز نخواهد بود.

هر گونه اختلالی در این رویکرد دانش‌بنیان موجب می‌شود تا نتایج مورد انتظار از کوشش‌ها حاصل نشود. تکثر گسترده در مفهوم‌سازی، به‌کارگیری پنداره‌ها در جایگاه‌های نامناسب، دریافت نکردن نظری از اصطلاحات موجود یا بازساخته، مواردی است که با رویکرد «دانش‌بنیادی» در تناقض است. تحقق این شعار مهم با تقلیل ندادن مفاهیم به تراز‌های ساده‌انگارانه و روشمندی در برخورد با مسائل محقق خواهد شد.

«فعال فرهنگی» و «کنشگر فرهنگی» دو اصطلاح بسیار پرکاربرد در فضای فرهنگی ایران هستند. این واژگان به‌طور گسترده از سوی طیف‌های گوناگون اجتماعی استفاده می‌شوند، در حالی که بار معنایی و تفاوت آن‌ها هرگز روشن نیست و بر همین بنیاد کارکرد‌های راستین خویش را نمی‌یابند. چنانچه بی‌پرده‌تر بگوییم اندریافت «کنشگر فرهنگی» که نقشی بنیادین در کنش‌های نظام اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی دارد، همواره در سایه مفهوم

«فعال فرهنگی» هضم شده و کارکرد اصیل خویش را نیافته است. آشکار است که تمایز نداشتن میان این دو مفهوم و چه‌بسا به حاشیه راندن پنداره با ارزش کنشگری فرهنگی، موجب می‌شود تا حتی مفهومی، چون «فعال فرهنگی» نیز نتواند خروجی شایسته خویش را داشته باشد.

فعال فرهنگی فردی است که مهارت و توانایی برخورد از مظاهر و برونداد‌های فرهنگی را به شکلی ویژه دارد. این فرد به یاری شایستگی، شناخت، تسلط و توانمندی در به کار بردن ابزار‌های حوزه فرهنگی می‌تواند زمینه کارایی و نفوذ مظاهر فرهنگی را در جامعه تقویت کند. این بدان معنی است که فعال فرهنگی، به‌طوری طبیعی در ساخت مضامینی که به شکل‌گیری دستاورد‌های فرهنگی منجر می‌شوند نقشی ندارد.

به‌عنوان مثال یک فعال فرهنگی که در عرصه نشر فرهنگ کتاب‌خوانی فعالیت می‌کند، تنها به مدد شناخت دقیق خود از این برونداد فرهنگی زمینه دسترسی و گسترش و تأثیرگذاری این فراورده را مهیا می‌کند.

ولی نباید فراموش کنیم که پیش از این گام، نیازمند اندیشه‌پردازی و مضمون‌سازی و جهت‌بخشی به برونداد‌های فرهنگی هستیم. این وظیفه بنیادین، پیچیده و غیرعام، بر عهده «کنشگران فرهنگی» است.

کنشگر فرهنگی کسی است که به کمک برخورداری از دانش میان‌رشته‌ای توجه به مبادی فلسفی مفاهیم، درک نشانه‌شناختی، هستی‌شناسی و دریافت درست مسئله، زمینه هدایت و کنار هم قرار گرفتن مؤلفه‌های فرهنگی و سرانجام تولید مظاهر فرهنگی را فراهم می‌آورد.

کنشگر فرهنگی مغزافزاری است که در راستای تعیین سیاست فرهنگی و سرانجام زمینه‌سازی ایجاد دگرگونی‌های اجتماعی حرکت می‌کند. کنشگر فرهنگی جهت را مشخص می‌کند و فعال فرهنگی در پرگاره آن سیاست عمل می‌کند. حال ببینید نِیستی تمایز میان این دو گستره و به حاشیه رانده شدن پنداره کنشگری فرهنگی چه آسیب‌هایی را به همراه خواهد داشت؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->