هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ قدمت آتشنشانی در ایران، معاصر با دوره قاجار است؛ مجموعهای با کمترین امکانات که تابلو «اطفائیه» همه شناسنامه آن بوده است. قصه آتش و مردانش، اما با گذشت سالها تصاویر دیگری به خود میگیرد؛ درست یک قرن پیش با خرید ماشینهای آبپاش همگام با دنیا و امکاناتش، نوین میشود و با وسایل و امکانات به روزش به مصاف آتشمیرود.
با این همه همچنان حادثه، خطر و جانبازی، آشناترین کلمات برای شغلی است که گرچه قدمت پاگیری آن به بیش از ۱۵۰ سال نمیرسد، میتوان از جانفشانیها و فداکاریهای قهرمانانش بیشمار نوشت و همچنان ادامه داد.
قرارگرفتن در روز آتشنشانی، بهانهای شد تا در سطرهای پیشرو، نقبی بزنیم به تاریخچه شکلگیری این مجموعه و روزگارِ ازسرگذشتهاش در مشهد. آن هم به روایت اسناد و مطبوعات.
نخستین خبر چاپشده درباره آتشسوزی در مشهد قرن چهاردهم مربوطبه روزنامه «فکر آزاد» در ربیعالاول۱۳۴۱ هجری قمری (مهر ۱۳۰۱) است که مینویسد: «شب پنجم عقرب بهواسطه چپق آتشی که سیدحسین، پسر حاجسیدحسن عطار در دکان عطاری پدرش واقعدر اول بازارچه سرسوق میریزد، دکان غفلتا آتش میگیرد. از کمیسری بازار به رئیس نظمیه راپورت داده، آقای یاور پاشاخان با ادوات اطفائیه به محل حریق حاضر شده و از سایر نواحی هم کمک طلبیده، به مساعدت عدهای از اهالی حریق را خاموش مینمایند. کلیه اثاثیه دکان سوخته و مختصر خسارتی هم به دکانهای همجوار وارد میآید. به قرار معلوم هزارتومان خسارت وارد آمده است.»
در این خبر، نشانی از نیروهای آتشنشانی دیده نمیشود؛ زیرا در این روزگار کار اطفای حریق با نیروهای نظمیه بوده است. برابر اسناد در دوران قاجار مجموعهای در تشکیلات نظمیه با نام «اطفائیه» شکل میگیرد که مسئول خاموشکردن آتش بودهاند. همچنین به نیروهایی که در زیرمجموعه اطفائیه قرار میگرفتند و وظیفهشان مهار آتش بوده است، «اطفائیهچی» میگفتهاند.
تا پیش از ایجاد سازمان اطفائیه در ایران، گزمهها، سپاهیان و بعدها پلیس و ارتش، جدای از حفظ امنیت، وظیفه اطفای حریق در شهر را هم برعهده داشتهاند که این روند تا حوالی دهه ۴۰ خورشیدی نیز متداول بوده است. رامینرامیننژاد در کتاب تاریخ لشکر خراسان مینویسد: «پیش از ایجاد و تأسیس سازمانهای مختلف در ایران، معمولا در همه بلایای طبیعی، حوادث غیرمترقبه و خدمترسانی- از خاموشکردن آتش و امدادرسانی در زلزله تا واکسیناسیون و حتی سمپاشی زراعات و نباتات مردم- ارتش پیشقدم بوده است.»
شاهد این گفته، خبری است که روزنامه «اطلاعات» به سال۱۳۱۲ خورشیدی منتشر کرده است: «قرار خبر واصله دو پسر دوازده و نهساله روی خاکهایی که زیر آن چاه بوده، نشسته بودند که ناگهان خاکها فرو رفته، به چاه میافتند و مقدار زیادی خاک بالای آنها میریزد. دخترکی که این قضیه را مشاهده نموده بوده، جمعی را خبر میدهد، ولی کسی حرف او را باور ننموده تا اینکه بالاخره کسان اطفال مطلع و به کمک پلیس و زحمات بسیار خاکها را از چاه که انباشته شده بود، بیرون آورده و جسد دو طفل را از ته چاه خارج میکنند.»
علاوهبراین در اخبار جراید دهه۳۰ خورشیدی نیز آمده است که مسافران یک اتوبوس در شریفآباد در برف ماندهاند و همانجا استاندار بهجای تماس با بهداری یا راه و ترابری با فرمانده ارتش تماس گرفته و درخواست ماشین برفکوبی کرده است. این امر البته به این دلیل بوده که ارتش در آن زمان، بهترین و کاملترین امکانات را دراختیار داشته، آنچنانکه آموزش نیروهای اطفائیه هنگام وقوع حوادث برعهده آنان بوده است. همچنین برابر اسناد باقیمانده، هنگام آتشسوزی نخستین افرادی که پای کار خاموشکردن آتش میآمدهاند، مهندسان لشکر خراسان بودهاند. کار خاموشکردن آتش در آن روزگار نیز بهوسیله تلمبههای دستی و بهسختی انجام میگرفته است.
این مشکلات در ادامه سبب میشود بلدیه (شهرداری) به فکر ایجاد فضایی مستقل با امکانات ماشینی برای امر اطفای حریق بیفتد؛ همین میشود که در اوایل قرن چهاردهم تصمیم میگیرد گاراژی به نام «خرازی» را که در نزدیکی ساختمان خود بلدیه قرار داشته است، با گماردن چند مأمور و تخصیص تعدادی گاری اسبی و سطل آب تجهیز کند و نخستین گامها را برای تأسیس آتشنشانی بردارد. جالب است بدانید که نخستین مأموران آتشنشانی سوای خاموشکردن آتش هنگام حریق، وظایفی مانند آبپاشی معابر و خیابانها و آبیاری درختان را نیز برعهده داشتهاند.
پساز استقرار آتشنشانی در گاراژ خرازی، بلدیه به فکر خرید ماشین آبپاش برای آتشنشانی میافتد و خبر این چشمروشنی نیز ۴ اردیبهشت ۱۳۱۱ خورشیدی در روزنامه آزادی اطلاعرسانی عمومی میشود؛ «به قرار اطلاعات حاصله از طرف اداره بلدیه مشهد جهت واردنمودن اتومبیل آبپاش اقداماتی شده و در ملاقات با آقای میرزااحمدخان، مدیر محترم مرکز، اطمینان حاصل گردیده که قریبا دو اتومبیل آبپاش جهت مشهد خریداری و وارد شود.» این روزنامه هفتماه بعد و در اول آبان نیز خبر میدهد: «به قرار اطلاع حاصله دو دستگاه اتومبیل آبپاشی که آقای جوان رئیس محترم بلدیه در مرکز از کمپانی شلمبر جهت بلدیه مشهد خریداری نمودهاند در آتیه نزدیکی به مشهد وارد خواهد شد.» این وعده، اما تا ۶ خرداد ۱۳۱۲ به عقب میافتد تا اینکه بالاخره در این روز یک دستگاه اتومبیل آبپاش ویژه آتشنشانی وارد مشهد میشود.
در سال۱۳۱۲ وقتی شهرداری مشهد از خیابان ارگ به محل فعلی خود منتقل میشود، مسئولان شهری در نزدیکی آن، ساختمانی برای شعبه آتشنشانی نیز در نظر میگیرند که انجام مراحل ساخت آن تا سال۱۳۱۵ طول میکشد. این ساختمان که در امتداد شمالی خیابان پهلوی (ارگ) و در اراضی گورستان آبمیرزا قرار داشته بهعنوان ایستگاه اتومبیلهای آتشنشانی یا همان آبپاشها استفاده میشده است.
روزنامه «آفتاب شرق» در آذر سال ۱۳۱۵ مینویسد: «ساختمان آتشنشانی: اداره شهرداری شروع به ساختن محلی برای اتومبیلهای آتشنشانی و مأمورین آتشنشانی کرده است. محل مزبور در ابتدا امتداد شمالی خیابان پهلوی و از اراضی گورستان آبمیرزا انتخاب گردیده و با سرعت پیشرفت مینماید.»
در کتاب «مشهد در آغاز قرن چهاردهم» که درواقع آمارنامهای از داشتههای مشهد تا سال۱۳۱۴ خورشیدی است، نشانی از وجود مرکز یا ساختمان مستقلی با عنوان آتشنشانی دیده نمیشود. این یعنی ایستگاههای مختلف آتشنشانی پس از این دوران است که ایجاد شدهاند. به نوشته ریاضی نیز آتشنشانی در سال۱۳۳۳ خورشیدی در ابتدای خیابان خواجهربیع قرار داشته و دارای چهار دستگاه ماشین اطفای حریق و یک دستگاه تلمبه مجهز آتشنشانی بوده است. در سال۱۳۳۵ هم پنج اتاق دیگر در مجاورت همین ایستگاه احداث میکنند تا مأموران آتشنشانی بهاتفاق خانواده در آنجا سکونت کنند. به این شکل آنان میتوانستند وقت استراحت، در منزل باشند و درصورت وقوع حریق یا حادثه با اعلام خبر به محل موردنظر اعزام شوند.
این روزنامه یک سال بعد، درباره وضعیت آتشنشانی در ستونی با عنوان «خلاصهکاریهای ساختمانی و اصلاحات شهر مشهد» در سال ۱۳۱۷ مینویسد: «برای تمرکز دایره آتشنشانی، محل رفتوروب و بخش تیمارگاه، آن بخش گورستان متروک معروف به حوضلقمان تخصیص یافته و اعتبار موردنظر با رعایت صرفهجویی کامل و زیبایی منظره در محل مذکور به شرح ذیل و در دست استفاده قرار گرفت.»
این روزنامه در ادامه، مساحت کل اراضی آتشنشانی را ۵ هزارو ۴۷۸ مترمربع اعلام میکند و توضیح میدهد: «قسمتی از این محوطه آتشنشانی، بخش رفتوروب را تشکیل میدهد که بهوسیله نرده آهنی از خیابان مجزا میشود و بقیه در زیر بنا قرار گرفته است. بنای آتشنشانی در طبقه اول بهعنوان گاراژ با رعایت اصول فنی برای توقف اتومبیلهاست و طبقه دوم، سهاتاق بزرگ بهمنظور آسایشگاه نفرات و درمقابل آن دودستگاه ساختمان مجزای کوچک جهت نگهبانی آتشنشانی و محل ناظم آتشنشانی ساختمان گردیده است.»
این روزنامه همچنین از بنایی با عنوان «تیمارگاه» در مجموعه آتشنشانی نام میبرد که در حاشیه خیابان پهلوی قرار داشته و گویا برای پانسمان زخمیها و حضور پزشکان بوده است. همچنین در این دوره تجهیزات و امکانات آتشنشانی در دواتومبیل پنجتنی و یک اتومبیل یکتنی خلاصه میشده است. مدتی بعد، این مجموعه با ساختهشدن چند ساختمان مسکونی گسترش پیدا میکند. این ساختمانها هم بهمنظور اسکان آتشنشانان و خانوادههایشان پا میگیرد تا آتشنشانان در وقت حادثه بتوانند خود را سریعتر به ماشینها برسانند و عازم محل حادثه شوند.