فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

ما سرودخوانان خوبی بودیم!

  • کد خبر: ۱۴۰۵۳۷
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۰
ما سرودخوانان خوبی بودیم!
ما فقط یک ته لهجه طرقبه ای داشتیم؛ برای همین مربی همه اش فکر می کرد باید یک بچه مشهدی، تک خوان ما باشد . برای ضبط تلویزیونی، یک تک خوان مشهدی آورده بود .

قبلا درباره گروه سرود صحبت کردم، ولی آن همه وقت و زحمت امثال حسین کریمی و عشق خستگی نا پذیرش، بیشتر از این ها استحقاق دارد برای نوشتن . ما در خانه پدری حسین آقا، در کوچه مسجد علیا که پر از صمیمیت و بوی کاهگل بود، سرود کار می کردیم. او پدری داشت که همیشه از دست ما عصبانی بود و برادری که فازش به ما نمی خورد، ولی هر دو مثل حسین آقا دل پاکی داشتند.

ما حتی گاهی بدون حضور حسین آقا هم آنجا بودیم . به نظرم هیچ کس در استان، رسایی و استحکام صدای بچه های طرقبه را نداشت! ما فقط یک ته لهجه طرقبه ای داشتیم؛ برای همین مربی همه اش فکر می کرد باید یک بچه مشهدی، تک خوان ما باشد . برای ضبط تلویزیونی، یک تک خوان مشهدی آورده بود . کارگردان هی کات می داد و اعتراض می کرد :

- این تک خوان خوب نمی خونه.

عاقبت مجبور شد از تقی استفاده کند. کارگردان گفت :

- آفرین، این خوبه! اینا رو کجا قایم کرده بودی؟

ما رقیبان سختی داشتیم. محترم ترین رقیب ما ناحیه۳ مشهد بود ؛ بچه پولدارهای مشهد و باامکانات ترین گروه، ولی رفیق همیشگی ما بچه های تربت حیدریه بودند.

آن سال ما همه رقبا را پشت سر گذاشتیم و طرقبه در استان خراسان اول شد، آن هم آن استان خراسان بزرگ و بی انتها.راهیابی ما به مسابقات کشوری با جدایی مربی مان از ما همراه شد و مرد باشخصیت موسیقی خراسان، استاد امیر نظام، شد مربی ما.

حسین آقا به خاطر ما، همه را دور می زد. اصلا بهش نمی آمد اما برای موفقیت ما هر کاری می کرد! داور مسابقات استان شد مربی ما و عصر ارگ و ملودیکا به پایان رسید و دوران ماندولین و عود و آکاردئون شروع شد! آن سال ها بیشتر رقابت های کشور در اردوگاه میرزاکوچک خان برگزار می شد.

بعد از اجرای ما، تقریبا همه اطمینان داشتند که خراسان رتبه اول کشور را کسب کرده است. بسیاری به امیر نظام تبریک می گفتند. اما روز اختتامیه در غیاب داوران، نتایج تغییر کرد و اراک(مرکزی) با سرود کبوتر ها اول شد. ما طرقبه(خراسان) دوم شدیم و آباده(فارس) سوم . خیلی اعتراض کردیم ولی فایده ای نداشت.

قشنگ تر از آن، اتفاقی بود که سال بعد افتاد و ما با قوت در مسابقات شرکت کردیم. ترکیب گروه ما عوض شد، مربی عوض شد. ما شبانه روز کار کردیم. روز اختتامیه استانی، اصلا اسم طرقبه درمیان برگزیدگان نبود. می دانید چرا ؟ پاسخ برگزارکنندگان این بود :

- شما دیگه پارسال اول شدید!

فکرش را بکنید؛ مثل این است که منچستر، امسال بین باشگاه های جهان اول می شود، سال دیگر نباید اول بشود!استعداد بچه ها را سوزاندند. من مسیرم را عوض کردم. ولی باقر برزگر و تقی نیکوکار، لج بازتر از این حرف ها بودند که رها کنند. اما خیلی از بچه ها سرخورده شدند. آدم های متفاوتی عضو گروه سرود شده بودند؛ بچه هایی که این قدر زیادند و متفاوت که کنارهم گذاشتنشان بانمک می شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->