نقاشی جدید حسن روح‌الامین برای عید غدیر خم + عکس ضبط سریال پایتخت ۷ آغاز شد + عکس حکایت پدر و دختر و دو خواستگار پس از آن زمستان سخت | درباره کامران شیردل، کارگردان و مستندساز ایرانی که امروز ۸۵ ساله شد پوستر نمایش «سینگل» منتشر شد آزمونی جدید برای خانواده تئاتر مشهد رونمایی از پوستر اولین جشنواره فیلم کوتاه کیارستمی آخرین وضعیت سلامتی مجید قناد از زبان دخترش جزئیات دومین مناظره انتخاباتی صداوسیما اعلام شد حمید هیراد: خستم از این مریضی کوفتی انتشار نسخه ویژه نابینایان «شبکه» با صدای نوید پورفرج «ادی مورفی» برای چهارمین بار پلیس بورلی هیلز شد خدمت‌رسانی شبانه‌روزی چایخانه‌های حرم رضوی در دهه ولایت فصل ششم ایرانگرد برای نوروز ۱۴۰۴ آماده می‌شود انتشار جلد نوزدهم «دائره‌المعارف قرآن کریم» کل اگر طبیب بودی... بی نهایت ساده؛ به غایت پیچیده | نظر ناشران مشهدی درباره فرایند قیمت گذاری کتاب فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (۳۱ خرداد و یکم تیر ماه ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ شهاب اسفندیاری کارشناس فرهنگی میزگرد فرهنگی کیست؟ + سوابق و بیوگرافی
سرخط خبرها

ما سرودخوانان خوبی بودیم!

  • کد خبر: ۱۴۰۵۳۷
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۰
ما سرودخوانان خوبی بودیم!
ما فقط یک ته لهجه طرقبه ای داشتیم؛ برای همین مربی همه اش فکر می کرد باید یک بچه مشهدی، تک خوان ما باشد . برای ضبط تلویزیونی، یک تک خوان مشهدی آورده بود .

قبلا درباره گروه سرود صحبت کردم، ولی آن همه وقت و زحمت امثال حسین کریمی و عشق خستگی نا پذیرش، بیشتر از این ها استحقاق دارد برای نوشتن . ما در خانه پدری حسین آقا، در کوچه مسجد علیا که پر از صمیمیت و بوی کاهگل بود، سرود کار می کردیم. او پدری داشت که همیشه از دست ما عصبانی بود و برادری که فازش به ما نمی خورد، ولی هر دو مثل حسین آقا دل پاکی داشتند.

ما حتی گاهی بدون حضور حسین آقا هم آنجا بودیم . به نظرم هیچ کس در استان، رسایی و استحکام صدای بچه های طرقبه را نداشت! ما فقط یک ته لهجه طرقبه ای داشتیم؛ برای همین مربی همه اش فکر می کرد باید یک بچه مشهدی، تک خوان ما باشد . برای ضبط تلویزیونی، یک تک خوان مشهدی آورده بود . کارگردان هی کات می داد و اعتراض می کرد :

- این تک خوان خوب نمی خونه.

عاقبت مجبور شد از تقی استفاده کند. کارگردان گفت :

- آفرین، این خوبه! اینا رو کجا قایم کرده بودی؟

ما رقیبان سختی داشتیم. محترم ترین رقیب ما ناحیه۳ مشهد بود ؛ بچه پولدارهای مشهد و باامکانات ترین گروه، ولی رفیق همیشگی ما بچه های تربت حیدریه بودند.

آن سال ما همه رقبا را پشت سر گذاشتیم و طرقبه در استان خراسان اول شد، آن هم آن استان خراسان بزرگ و بی انتها.راهیابی ما به مسابقات کشوری با جدایی مربی مان از ما همراه شد و مرد باشخصیت موسیقی خراسان، استاد امیر نظام، شد مربی ما.

حسین آقا به خاطر ما، همه را دور می زد. اصلا بهش نمی آمد اما برای موفقیت ما هر کاری می کرد! داور مسابقات استان شد مربی ما و عصر ارگ و ملودیکا به پایان رسید و دوران ماندولین و عود و آکاردئون شروع شد! آن سال ها بیشتر رقابت های کشور در اردوگاه میرزاکوچک خان برگزار می شد.

بعد از اجرای ما، تقریبا همه اطمینان داشتند که خراسان رتبه اول کشور را کسب کرده است. بسیاری به امیر نظام تبریک می گفتند. اما روز اختتامیه در غیاب داوران، نتایج تغییر کرد و اراک(مرکزی) با سرود کبوتر ها اول شد. ما طرقبه(خراسان) دوم شدیم و آباده(فارس) سوم . خیلی اعتراض کردیم ولی فایده ای نداشت.

قشنگ تر از آن، اتفاقی بود که سال بعد افتاد و ما با قوت در مسابقات شرکت کردیم. ترکیب گروه ما عوض شد، مربی عوض شد. ما شبانه روز کار کردیم. روز اختتامیه استانی، اصلا اسم طرقبه درمیان برگزیدگان نبود. می دانید چرا ؟ پاسخ برگزارکنندگان این بود :

- شما دیگه پارسال اول شدید!

فکرش را بکنید؛ مثل این است که منچستر، امسال بین باشگاه های جهان اول می شود، سال دیگر نباید اول بشود!استعداد بچه ها را سوزاندند. من مسیرم را عوض کردم. ولی باقر برزگر و تقی نیکوکار، لج بازتر از این حرف ها بودند که رها کنند. اما خیلی از بچه ها سرخورده شدند. آدم های متفاوتی عضو گروه سرود شده بودند؛ بچه هایی که این قدر زیادند و متفاوت که کنارهم گذاشتنشان بانمک می شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->